سایت فرقه رجوی یک مقاله به مناسبت رژه ۲۶ مهر ماه سال ۱۳۷۰ منتشر نموده است که ناخواسته وضعیت بسیار نابسامان وآینده مبهم این فرقه را منعکس میکند چرا که از از این رژه پنج ساعته که میلیونها نفرساعت وهزینه های بسیار هنگفت مالی را صرف آن نمود تنها چند عکس توانست در یادبود آن رژه منتشر کند که البته یک قاف هم داده وعکس یکی از نفرات را در دو صحنه اورده است.
در تصویر پایین حسین مرحچ نفر توپچی کاسکاولی هست که فرمانده آن داریوش نصر( نام اصلی حمید) می باشد
در عکس بالا چهره هایی که می توان واضح دید اکثرا جان باخته اند. تانک اول سمت راست فرمانده آن یارعلی فیروزجایی گر تبار را نشان میدهد که در یک حمله مسلحانه توسط عوامل رژیم در سال ۱۳۷۳ جان باخت. نفر کنار وی در موضع فشنگ گذار حسین مرحج که در سال ۱۳۷۷ در یک تصادف جان باخت وراننده محسن شچاعی که در سالهای اواخر دهه هفتاد در برخورد
تانک مصطفی زارع که در سال۱۳۹۴ از مناسبات در آلبانی جدا شد و در آلمان زندگی میکند. تانک سمت چپ فرمانده آن امیر حسین افضل نیا که در حمله دهم شهریور ۱۳۹۲ در اشرف قربانی شد. راننده وی عمر محمودی که در سال ۱۳۸۶ از اشرف به تیف آمریکایی فرار کرد ودر کردستان عراق زندگی میکند. تانک پشت آن فرمانده حسین ذاکریان وراننده آن هوشنگ قربانی که ار لیبرتی به هتل مهاجر فرار کرد ودر حال حاضر در آلمان زندگی میکند چهره های دیگر قابل تشخیص نیستند.
حالا باید دید با وجودیکه دهها فیلم بردار از زوایای گوناگون حدود پنج ساعت از این رویداد فیلم برداری میکردند علاو بر تعداد حدود بیست خبرنگار خبرگزاری های معتبر جهانی چون آن روز ها به دلیل اینکه هنوز یک سال از حمله آمریکا برای بیرون راندن صدام از کویت نگذشته بود وعراق همچنین به تبع آن سازمان مستقر در عراق در کانون توجهات رسانه ها بود.
چند پاراگراف برگرفته از سایت مجاهدین خلق
پاییز ۱۳۷۰ جهان شاهد اقتدار و درخشش رژه با شکوه ارتش آزادیبخش ملی ایران در قرارگاه اشرف بود
این رژه ۵ساعته که با شرکت یکانهای نمونه ارتش آزادیبخش اعم از پیاده، زرهی، سوار زرهی، توپخانه، مهندسی، پشتیبانی، واحدهای دفاع ضدهوایی و نیز یکان نمونه هوایی انجام شد، باعث حیرت و شگفتی جهانیان گردید و انعکاس گستردهیی در رسانههای جهان داشت.
روزنامه واشنگتن پست در مورد آن نوشت: «جهان یک آلترناتیو ممکن برای رژیم خمینی دارد
دیلیتلگراف نوشت:
ارتش آزادیبخش ملی ایران آماده است در زمان مناسب قدرت را در ایران بهدست بگیرد
خبرگزاری رویتر یک روز بعد از نمایش اقتدار رزمآوران آزادی در ۲۷مهر ۱۳۷۰نوشت:
«در مقایسه با استاندارهای گروههای مقاومت در سراسر جهان این یک نمایش خیره کنندهیی از قدرت بود»
در بخشی از این گزارش که ۴بار توسط خبرگزاری رویتر به سراسر جهان مخابره شد آمده است:
«رهبران رزمندگانی که برای سرنگون ساختن دولت ایران میجنگند از بزرگترین رژه نظامی ترتیب داده شده توسط ارتش آزاریبخش دیدار بهعمل آوردند…
رژه مزبور همچنین شامل مردان هوایی، مردان قورباغهای، کامیونهای پشت باز، وسایل نقلیه تعمیراتی و شمار بسیاری از خودروهای مخابراتی و آمبولانسها بود. گفته میشود که موشکاندازهای نصب شده روی خودروها و همچنین توپهای ضدهوایی که روی نفربرهای زرهی کار گذاشته شده از ابداعات مریم رجوی است…. راننده بسیاری از تانکها زنان رزمنده و مجاهد بودند که لباس فرم سبز و روسری قرمز بهسر داشتند. این یونیفرم جنبشی است که ۳۰درصد از نیروی جنگی آن را زنان تشکیل میدهند. این جنبش معتقد است که شرکت زنان در آن، در ایران یک تحول ایجاد خواهد کرد»
ارتشی متحد و مصمم برای سرنگونی
تلویزیون سراسری سی.ان.ان در اول آبان ضمن گزارشی از رژه ارتش آزادیبخش در جوار خاک ایران نوشت
«جنبش مقاومت ایران ابعاد کاملا تازهیی به خود گرفته است. یک ارتش بهخوبی آموزش دیده، با دیسیپلین، متحد و مصمم برای سرنگونی رژیم ایران
یک سوال ممکن است مطرح شود اینکه چرا فرقه از چنین رویدادی به زعم خودش بزرگ تنها به تعداد انگشتان یک دست آن هم با این قاف هایی که گفته شد توانسته یاد کند. همه ما می دانیم کسانی که از مناسبات جدا میشوند تصاویر آنها را سازمان هیچگاه منتشر نمی کند که گویی اصلا چنین فردی اصلا در مناسبات نبوده است.
علت یک چیز بیشتر نیست اینکه بسیاری از نفراتی که در آن رژه شرکت داشتند به رجوی پشت کرده اند ودیگر اگر این تصاویر هم از رژه منتشر نمی شد هیچ گونه یادی از آن رژه نمی تونست به جا بیاورد. براحتی از همین جا می توان فهمید که عمق ریزش وپشت کردن ها به رجوی تا جه حد بوده وهنوز هم شاهد اعلام جدایی ها از این مناسبات فرقه ای می باشیم. همین طور می توان آینده مبهم این تشکیلات را پیش بینی کرد. در واقع هیچ آینده ای ندارد که مبهم باشد یا روشن.
حمیرا محمد نژاد – وب سایت زنان ایران