در تاریخ سیاسی اجتماعی ایران وقایع تروریستی بزرگی همانند انفجار حزب جمهوری در ۷ تیر ۱۳۶۰ روی داد که چندین نسل را مستقیما تحت تاثیر قرار داد.
محمدرضا کلاهی صمدی عضو سازمان مجاهدین خلق، فرزند حسن متولد سال ۱۳۳۸ شمسی، با شماره شناسنامه ۱۲۵۱، دانشجوی سال اول رشته برق دانشگاه علم و صنعت و به روایتی دانشگاه پلی تکنیک تهران، دارای دیپلم ریاضی از دبیرستان بامداد واقع در خیابان جمهوری اسلامی، خیابان گلشن، که عنصر نفوذی سازمان مجاهدین خلق در حزب جمهوری اسلامی بوده، مسئول بمب گذاری ۷ تیر ۱۳۶۰ شناخته شده است.
سازمان مجاهدین خلق ایران که هم اکنون در اورسوراواز فرانسه مستقر می باشد، به دلیل هراس از پیگرد قانونی و بین المللی، تا کنون نتوانسته است مسئوليت رسمی انفجار حزب جمهوری در ۷ تير ۱۳۶۰ را بپذیرد.
اما سازمان برای قدرت نمایی در درون و بیرون، تلويحاً و با كنايه هایی مانند «ضربه تعیین کننده اول و فاز تهاجمی اول تردید بر نمی دارد» و «آغاز مبارزه مسلحانه با عملیات بزرگ و حتی با پذیرش چشم انداز عاشورا» مسئولیت آن علمیات را پذیرفته، بارها و بارها در سخنرانی های مسعود رجوی، مریم رجوی و مهدی ابریشمچی در درون سازمان و نشریات خود آن را تکرار و منعکس نموده است.
مهمترین اعترافات مربوط به موسی خیابانی در نوار موسوم به صدای سردار ۱۳۶۰ و نوار ویدیویی ملاقات مسعود رجوی با ژنرال طاهر الجلیل الحبوش رئیس سازمان اطلاعات و امنیت صدام حسین در سال ۱۳۷۸ می باشد که در آن ویدیو مسعود رجوی رسما انفجارهای مربوط به حزب جمهوری و دفتر نخست وزیری را می پذیرد.
مسعود رجوی در یکی از اینگونه ملاقات ها در مورد مسئولیت سازمان مجاهدین در انفجار هفتم تیر ۱۳۶۰، سخن می گوید. وی در ملاقات با سپهبد طاهر جلیل حبوش رئیس سازمان کل اطلاعات عراق در سال ۱۹۹۹میلادی برابر با ۱۳۷۸ شمسی، در اشاره به سوابق روابط قبلی با آمریکا و فرانسه می گوید: « همان گونه که اطلاع دارید من در سال های ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ در پاریس بودم. در آن سال ها دشمنی به این گونه با مانبود و به ما تروریست نمی گفتند. هرچند که کاخ سفید و کاخ الیزه می دانستند . با کاخ الیزه هم ارتباط داشتیم . می دانستند که چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد و چه کسی و چراعملیات علیه رئیس جمهوری و علیه رئیس الوزاری ایران انجام داد. آنها می دانستند و خوب هم می دانستند ولی صفت تروریست هم به ما نزدند.»
اکنون ۳۷ سال از عملیات بمب گذاری حزب جمهوری توسط سازمان مجاهدین می گذرد.
از ۲ سال پیش تا کنون اخبار و گزارش های گوناگونی از ترور عامل انفجار حزب جمهوری در کشور هلند منتشر گردیده که مشخص می کند فردی بنام علی معتمد توسط ۲ تبهکار هلندی به قتل رسیده است.
تحقیقات در این باره نشان داد که علی معتمد همان محمد رضا کلاهی صمدی بوده است. اما هیچ کس یا هیچ منبع قانونی تا کنون هویت واقعی علی معتمد را فاش ننموده و مسئولیت آن را نپذیرفته است.
تئوری های متفاوتی تا کنون نقل گردیده است:
۱.برخی می گویند سازمان مجاهدین خلق پس از شکست در عراق و بازگشت به اروپا اقدام به قتل محمد رضا کلاهی یا همان علی معتمد نموده است تا در مسیر تغیراتی که به آمریکایی ها وعده داده سندی از جنایات گذشته را بر جای نگذارد.
۲.برخی دیگر معتقدند که مجاهدین با ارتباط اطلاعاتی که با عناصری از حکومت ایران دارند، مکان زندگی محمد رضا کلاهی را لو داده اند تا از شر او راحت شوند.
۳.طیف دیگری نیز می گوید که حکومت ایران خود مستقلا دست به کار شده، مکان او را یافته و از طریق ترور های نیابتی او را به قتل رسانده است.
هر چه باشد یا هر سناریویی محتمل باشد مهم این است که تا کنون هم مجاهدین، هم دولت ایران و هم دولت هلند در اینباره سکوت کرده اند. و مشخص نیست که قفل این راز سر به مهر چگونه و چه زمانی گشوده خواهد شد!
تلویزیون بی بی سی به تازگی دراین باره گزارشی تهیه نموده که حائز اهمیت است. در این گزارش چنین عنوان شده است:
آیا ایرانی کشته در هلند، متهم انفجار هفت تیر است؟ – ژیار گل – بیبیسی
حدود سه سال پیش یک ایرانی به نام علی معتمد در آلمیره هلند کشته شد. ظاهرا او قبل از کشته شدن، چندین روز تحت نظر بوده است. بر اساس گزارشها مهاجمان حرفه ای بودند و پس از ترور، خودروی دزدی خود را آتش زدند و هیچ اثری از خود به جا نگذاشتند.
سه سال بعد از این ترور دو نفر به اتهام قتل او دستگیر شدند. مقتول مردی بود که به “مهربانی و وقت شناسی” شهرت داشت و هیچگونه سابقه خلاف قانون در هلند نداشت. معما این بود این مرد ایرانی چرا با این شیوه توسط گروههای تبهکار کشته شد؟
مقامات امنیتی پلیس هلند هم از دادن هر گونه اطلاعات در باره پرونده این قتل خودداری میکنند.
به هلند رفتم و با همکاری یک خبرنگار محلی که تخصصش قتل توسط گروههای تبهکار بود تحقیقات درباره علی معتمد را شروع کردم. تماسهای من با مقامات هلندی و سفارت ایران برای کسب اطلاعات درباره این شخص به جایی نرسید.
از طریق دوستان همکار افغان توانستم با خانواده همسر افغان مقتول دیدار کنم. آنان برای اولین بار حاضر شدند با یک خبرنگار دیدار کنند، اما به شرطی که ضبط نشود. پلیس و وکیل آنها توصیه کرده بود با خبرنگاران صحبت نکنند.
از طرف کانالهای غیررسمی توانستیم بخشی از پرونده علی معتمد را بیرون بکشیم. صدها صفحه بازجویی پلیس از بستگان، دوستان علی معتمد در همان روزهای اولیه پس از قتل در این پرونده ثبت بود.
چیزی که جالب بود پسر و همسر و برخی از دوستان علی معتمد همان روز اول قتل به پلیس میگویند اسم واقعی مقتول محمد رضا کلاهی صمدی بوده، او در ایران حکم اعدام داشته و عضو سازمان مجاهدین خلق بوده است. این در حالی بود که دفتر دادستانی به من میگفتند مدرکی ندارند ثابت کند او علی معتمد نیست.
مرتضی حمزه لویی یکی از اعضای سابق سازمان مجاهدین که از دوستان بسیار نزدیک کلاهی صمدی بود هم در بازجویی پلیس و هم در تماس تلفنی با من از پاریس گفت که کلاهی در کمپ اشرف مدتی محافظ مسعود رجوی رهبر این سازمان بوده است. با خواندن بخشی از این پرونده که به آن دست پیدا کردیم دهها نفر میدانستند که مقتول محمد رضا کلاهی صمدی است اما هیچ کس حاضر نبوده در سه سال در باره این قتل صحبت کند.
سازمان مجاهدین خلق هیج اظهار نظری نکرده و تلاشهای ما برای گفتگو با آنها هم بی نتیجه ماند.
این در حالیست که همچنین جواد هاشمینژاد که از خانواده کشتهشدگان هفت تیر است در شهریور سال گذشته گفت که اطلاعاتی دارد که کلاهی و کشمیری کشته شدهاند. کشته شدن این دو نفر احتمالا در پی اختلافات داخلی سازمان بوده است.
اعضای خانواده محمدرضا کلاهی صمدی گفتند چند هفته پیش پلیس خانواده را به اداره پلیس دعوت کرده و در باره روند تحقیقات با آنها صحبت کرده. به آنها گفته شده تحقیقات تمام شده و پرونده به دادگاه فرستاده شده. به خانواده »علی معتمد» گفته شده هیچ مدرکی که نشان دهد ایران در این قتل دست داشته وجود ندارد. به آنها گفتند دو نفر دستگیر شده از خلافکاران شناخته شده آمستردام هستند. آنها ۲۳۰ هزار یورو (گفتند شاید هم ۱۳۰ هزار باشد دقیقا یادش نبود) برای کشتن علی معتمد گرفتهاند و از روزی که استخدام شدهاند تا روز قتل یک ماه طول کشیده است.
سوالات زیادی در باره این پرونده است. چرا دولت هلند حاضر نیست هویت واقعی مقتول را فاش کند؟ چه کسی حاضر بوده که دهها هزار یورو بدهد محمد رضا کلاهی را به قتل برساند؟
یکی از ماموران سابق ضد تروریسم هلند به ترورهای دهه هشتاد و نود میلادی اشاره کرد و آنها را با ترورهای اخیر در هلند مقایسه کرد. او معتقد بود که این قتل و قتل احمد مولی نیسی رهبر عربهای اهواز در لاهه شباهتهای زیادی به آن ترورها دارند. او معتقد بود یک کشور پشت این ترورها بوده و این کشور احتمالا ایران است.
بسیاری از کارشناسان و خبرنگارانی که با آنها گفتگو میکردم معتقد بودند دولت هلند نمیخواهد این پرونده به بحران دیپلماتیک با ایران تبدیل شود. میخواهند این پرونده تنها درباره این قتل باشد، دو متهم دارند، دادگاهی سریع انجام شود و پرونده بسته شود.
جمعه ۰۸ تير ۱۳۹۷ – ۲۹ ژوئن ۲۰۱۸
جواد فیروزمند