مسعود خدابنده و ایرج مصداقی درست روزی که قرار بود بمب امیر سعدونی در ویلپنت پاریس منفجر شود )شنبه, ۹ تیر ۱۳۹۷ /۳۰ ژوئن ۲۰۱۸(، مهمانان گزارش مستقیم تلویزیون ایران اینترنشنال از مراسم ویلپنت و مشغول تجزیه و تحلیل آن بودند.
در همین برنامه زنده تلویزیونی بود که مسعود خدابنده گفت، سه کامیون طلا و هزاران ساعت رولکس از حاکمان سعودی تحویل گرفته و بعدها در اردن آب کرده و پول آن را به جیب سازمان واریز نموده… و گنده گویی ها و دروغ هایی از این قبیل، بگذریم…
اما همزمانی جلسه ویلپنتی که گویا قرار بود بمبی منفجر گردد و حضور زنده مسعود خدابنده وایرج مصداقی در استودیو ایران اینترنشنال و گزارش مستقیم تلویزیونی ، این شبهه را برانگیخته که آنان از پشت پرده ماجرا اطلاع داشتند و منتظر نشسته بودند تا بمب منفجر گردد! آیا چنین بود؟
در این باره دادگاه بلژیک برگزار شد و متهمان تفهیم اتهام شده نیز توسط مراجع قضایی بلژیک به زندان های طویل المدتی محکوم شدند. اما من چیزی در این باره نمی دانم و نمی توانم بدون سند و مدرک این اتهامات وارد شده به دیگران را بپذیرم. چنانچه همین اتهام می تواند متوجه شبکه تلویزیونی ایران اینترنشال نیز باشد.
اما استدلال سایت های متعلق به رجوی این است که این همزمانی بدون دلیل نبوده است. چرا که قرار بوده در صورت انفجار، همانند کشتار در اشرف، آن را به گردن خود مجاهدین بیاندازند!
از نظر من تروریسم را در هر شکل و لباسی و علیه هر فرد و گروهی باید نفی کرده و با آن در سراسر جهان به مبارزه برخاست.
سکوت افراد نام برده شده در رابطه با این موضوع بسیار حساس نیز پذیرفتی نیست و از طرفی می تواند ادعای دیگران را در شبهه افکنی باور پذیرتر نماید، حتی اگربقول این افراد، در پشت پرده کل برنامه مورد نظر توسط مجاهدین طراحی شده باشد!
من با هیچ یک از این افراد نه تنها سنخیتی ندارم، بلکه همانگونه که سازمان رجوی را به نقد کشیده ام، منتقد این افراد نیز بوده ام.
چرا که از نظر من فرد یا افراد جداشده، منتقد سیاسی، ایدئولوژی و استراتژی جنگ مسلحانه مجاهدین بوده و آنچه که در ۴۰ سال گذشته انجام داده است. نه جاسوسی، مزدوری و همدستی با جناح های تندرو و یا مافیای خلافکاران در اروپا برای عمل تروریستی علیه مجاهدین.
از نظر من جداشده درد کشیده ای که ۱۰ سال، ۲۰ تا ۴۰ سال از عمر خود را شبانه روز در تشکیلات سازمان گذرانده نمی تواند از عمل تروریستی یا جاسوسی دیگران حمایت کرده و خود را به آن آلوده نماید مگر آنکه از ابتدا ریگی در کفش داشته باشد.
در این میان افرادی هم در بین جداشگان یافت می شوند که برای بازپرودن رده های قلابی سازمانی، توطئه پشت پرده علیه دیگر جداشدگان، ریاست، همه چیز دانی، توهم و خود بزرگ بینی، سند سازی جعلی و تاریخی، حی و حاضر نمایی در همه جا، مرکزیت سازی، مطلع از همه چیز و سوء استفاده های رذیلانه سر اسپانسر خانواده های اعضای مجاهدین و سایر جداشدگان کلاه گذاشته و از درد و رنج دیگران ارتزاق نموده اند. این افراد از نظر من جداشده از مجاهدین نیستند. اینان بختک ها و لاشه های متعفنی هستند که بنام عضو سابق دست به هر رذیلتی زده اند تا از این آب گل آلود طرفی بسته و زندگی خفیف و خائنانه خود را بگذرانند.
از نظر من مسعود خدابنده و ایران اینترلینک، شبکه ای جعلی است و در بسیاری موارد به نفع سازمان رجوی کار کرده است و ربطی به افراد درد کشیده جداشده از مجاهدین ندارد. کسی که ۱۵۰۰۰ یورو سر دوست فرانسوی اش کلاه می گذارد، مطمئنا سر جداشدگانی که می خواهند یک زندگی عادی داشته باشند بمراتب بیشتر کلاه خواهد گذاشت.
اینان به معنای واقعی از همه جداشدگان طی 20 سال گذشته سوء استفاده کرده اند و البته که در جای خود باید پاسخگو باشند!
به هر حال افرادی مانند ایرج مصداقی، مسعود خدابنده و علیرضا نامور حقیقی مورد اتهام قرار گرفته اند وباید در این رابطه پاسخگوی اذهان عمومی شده و مواضع خود را بطور منطقی و بسیار روشن اعلام نمایند. وگرنه سکوت آنان ادعای مجاهدین را قوی تر خواهد نمود!
چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹ – ۱۰ فوریه ۲۰۲۱ – جواد فیروزمند