9 C
Paris
Saturday, December 21, 2024

پژوهش علمی درباره تصمیم‌گیری در دنیای امروز

محققان کانادایی بتازگی با انتشار سه پژوهش علمی گفته‌اند، افرادی که می‌کوشند بهترین تصمیم‌ها را اتخاذ کنند الزاماً همواره از نتیجه گزینش‌های خود خشنود نیستند. این امر بیشتر به استراتژی تصمیم‌گیری بستگی دارد.

ارزیابی یکایک انتخاب‌های افراد کاری دشوار اما امکان‌پذیر است. کسی که در برابر گزینش‌های گوناگون همواره به موقعیت‌هایی می‌اندیشد که ممکن است از دست بروند پس از تصمیم‌گیری از انتخاب خود خشنود نیست و احساس پشیمانی خواهد کرد.

بهتر است هنگام تصمیم‌گیری تمامی انتخاب‌های نامطلوب با تعمق بیشتر بررسی و کنار گذاشته شوند تا فرد از انتخاب نهایی خود رضایت کامل داشته باشد؛ در غیر این صورت امکان دارد استراتژی‌های نادرست احساس عدم‌خشنودی را در فرد ایجاد کند و باعث شود در تصمیم‌گیری دچار تزلزل شده و یا به کلی منصرف شود. بهترین روش این است که به جای سبک سنگین کردن جنبه‌های گوناگون، بیشتر بر مزیت‌های یک تصمیم‌گیری تمرکز شود.

دانیل کانمن Daniel Kahneman، روانشناس اسرائیلی-آمریکایی فعالیت مغز را به دو نظام مکمل طبقه‌بندی می‌کند: تحلیلی و غریزی. تمامی رفتارهایی که نیاز به برنامه‌ریزی، تفکر منطقی، پیش‌بینی و کنترل و نظارت دارد در بخش کرتکس پیشانی پردازش می‌شود. کارولین وب Caroline Webb، اقتصاددان انگلیسی و نویسنده کتاب « یک روز خوب کاری» نام این نظام را « ارادی یا غیر خودکار» گذاشته است.

او می‌گوید واکنش‌های غریزی ما را هدایت می‌کنند ولی از آنجا که قادر به پردازش همزمان اطلاعات نبوده و به آسانی منحرف می‌شوند، عمل‌کرد الزاماً مطلوبی ندارند. سیستم غریزی فرد به محض رویارویی با وضعیت دشوار دچار آشفتگی شود. این سیستم رشته‌ای از رفتارهای خودکار را در مغز ثبت کرده و بر خلاف سیستم تحلیلی، به جای تفکر آگاهانه از اطلاعات از پیش موجود استفاده می‌کند.

هنگامی که موقع رانندگی همزمان با مسافران همراه صحبت می‌کنیم، زمانی که از خانه خارج می‌شویم چرا‌غ‌ها را خاموش می‌کنیم، در را می‌بندیم و کلید را می‌چرخانیم و در عین حال به روزی که آغاز می‌شود فکر می‌کنیم، این سیستم خودکار و غیر ارادی مغز ماست که سکان رفتارهایمان را در دست گرفته است.

کارولین وب توصیه می‌کند: «هنگام رویارویی با یک مسأله مهم باید بخش تحلیلگر مغز یا سیستم ارادی را وارد عمل کرد».

سیستم غیرارادی مغز انسان هنگام مواجهه با یک انتخاب دشوار خود را تحمیل می‌کند و با تمام قوا سعی می‌کند به هر طریقی راه را برای تصمیمات خود هموار کند. این امر به این معناست که مغز ما همیشه وسوسه می‌شود ساده‌ترین راه حل، و نه الزاماً بهترین را، برگزیند.

کارولین وب پیشنهاد می‌کند برای جلوگیری از دخالت سیستم خودکار مغز از پنج تله‌ای که این بخش مغز سر راه انتخاب و گزینش افراد قرار می‌دهد پرهیز شود:

تله اول: بخش خودکار یا غریزی مغز در جستجوی شواهدی است که باورهای فرد را به تائید برساند و آنها را مورد پرسش قرار ندهد. این بخش به طور خودکار شک‌، ابهام و پیچیدگی را برطرف می‌کند و مهر تائیدی بر باورهای پیشین می‌زند.

تله دوم: مغز انسان به شدت تحت‌تأثیر آخرین اطلاعات دریافتی است، از ریسک کردن فرار می‌کند و همواره آخرین اطلاعات را مد نظر قرار می‌دهد.

تله سوم: راحت‌طلبی یکی از ویژگی‌های بارز بخش غیرارادی مغز است.ساده‌ترین راه حل برای این بخش بهترین گزینش است. مغز از پیچیدگی فرار می‌کند.

تله چهارم: هنگامی که فرد با تصمیمی حساس روبروست، سیستم غیرارادی مغزش تلاش می‌کند خود را با عقیده جمعی همساز دهد. بنابرین چنانچه افرادی که او را احاطه کرده‌اند نظری در آن خصوص داشته باشند مایل است از همان عقیده تبعیت کند.

تله پنجم: بخش ارادی مغز انسان هنگام تصمیم‌گیری انتخاب‌های از پیش موجود در ذهن را بر انتخاب‌های جدید و مورد آزمون قرار نگرفته ترجیح می‌دهد.

به طور خلاصه می‌توان گفت چنانچه تصمیم‌گیری در اختیار بخش غیرارادی مغز باشد، عملکرد بخش ارادی مختل می‌شود و تصمیم‌گیری بر اساس داده‌های از پیش ثبت شده صورت می‌گیرد. بنابرین آنچه اهمیت دارد این است که هنگام رویارویی با موقعیتی که مستلزم تصمیم‌گیری است،پیش از هر چیز تعمق و تامل کنیم و مانع از دخالت خودکار بخش غیرارادی مغز شویم.

از سوی دیگر پژوهشگران مدرسه کسب و کار وارتن Wharton در ایالت پنسیلوانیای آمریکا در تحقیقاتی که در سال ۲۰۱۳ به انجام رساندند به این نتیجه دست یافتند که ۱۵ دقیقه مراقبه آگاهانه پیش از تصمیم‌گیری باعث تقابل و برخورد بخش ارادی مغز با گرایش‌های ریشه‌دار بخش غیرارادی می‌شود و می‌تواند فرد را در تصمیم‌گیری‌های هوشمندانه یاری کند.

در حقیقت مراقبه تمرکز فرد را از تجربیات ناخوشایند گذشته و نگرانی و تشویش از آینده به سوی زمان حال معطوف می‌کند و همین امر راه ورود کلیشه‌های فکری را سد می‌کند. مراقبه به نقاط مختلف استریاتوم یا جسم مخطط مغز و کرتکس پیشانی فرصت می‌دهد تا پیامدهای تصمیم‌گیری را در مغز پردازش کند و به نتایج مطلوب‌تری برسد.

تأخیر و تعلل در تصمیم‌گیری
دکتر مری لیمیا Mary C Lamia روانشناس بالینی و روانکاو انجمن روانشناسان برکلی در آمریکا اخیراً نتیجه پژوهش‌های خود را در حوزه تأخیر در تصمیم گیری و تعلل در مجله روانشناسی امروز به چاپ رسانده است. او می‌نویسد:« نخستین انگیزه افراد بر انجام کارها، چه با تأخیر و چه به موقع، هیجانات آنهاست.

گرچه به نظر می‌رسد این افکار هستند که انگیزه‌های ما را تقویت می‌کنند، اما در حقیقت آنچه فرد را به انجام کاری تشویق می‌کند هیجانات اوست. تفاوت افرادی که در تصمیم‌گیری تأخیر دارند و آن‌ها که وظایف خود را به‌موقع انجام می‌دهند در زمان فعال شدن انگیزه‌هایشان است. برای مثال برخی از افراد هنگام نزدیک شدن مهلت انجام یک کار دچار تنش می‌شوند و همین امر آنها را برای انجام کار آماده می‌کند.

دکتر ست گیلیهان Seth J. Gillihan، استادیار روانشناسی دانشگاه پنسیلوانیای آمریکا هفت راهکار را برای مقابله با تأخیر در تصمیم گیری توصیه می‌کند:

۱- تقسیم کار به اجزای کوچک و قابل انجام: اولین اقدام طراحی و برنامه‌ریزی است زیرا برداشتن اولین گام مستلزم شناسایی دقیق مراحل گوناگون کار است.

۲- تصمیم به آغاز حرکت: در بسیاری از موارد علت تأخیر در کارها این است که فرد نمی‌داند چگونه آن را آغاز کند. بنابراین نخستین اقدام شناخت راه و روش انجام کار است.

۳- فضاسازی: ایجاد فضای فیزیکی مناسب برای انجام کار، برای مثال استفاده از یک میز تحریر راحت برای خواندن و نوشتن و نیز فضای ذهنی کافی برای مثال قطع ارتباط با شبکه‌های اجتماعی و اینترنت برای تمرکز بیشتر می‌تواند مفید باشد.

۴- تنظیم ساعت: افرادی که در انجام کارها تأخیر دارند ممکن است تعهدات خود را به راحتی فراموش کنند. در چنین موارد یادداشت در تقویم و تنظیم ساعت می‌تواند مؤثر واقع شود.

۵- در میان گذاشتن با افراد دیگر: بهتر است فرد حداقل یک نفر را در جریان برنامه‌ها و نقشه های خود قرار دهد. بدین ترتیب انگیزه بیشتری برای انجام آن خواهد داشت. یادداشت موارد انجام شده نیز راهکار مفیدی است.

۶- تعیین یک جایزه برای ورود به مرحله بعد: در روند انجام کار فرد می‌تواند پس از انجام هر مرحله برای خود جایزه‌ای کوچک تعیین کند که نشانه پیشرفت و ورود به مرحله بعدی کار است.

۷- تمرین پذیرش: ترک عادت کار دشواری است ولی پذیرش سختی تمایل فرد را برای انجام کار افزایش می‌دهد. در حقیقت او باید به خود یادآوری کند که با انجام کاری در کوتاه‌مدت، در دراز مدت به احساسی خوشایند دست می‌یابد.

 

AriaNews
AriaNewshttps://www.ariairan.com/
اخبار اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، اقتصادی، علمی از سراسر جهان در Aria News | آریا نیوز
آخرین خبرها
اخبار مرتبط