آنچه پیش رو دارید ترجمه یک سند است. این سند شامل پاسخ کتبی دولت آلمان به فراکسیون پارلمانی حزب سبزها در پارلمان این کشور در خصوص «سازمان مجاهدین خلق ایران» است که در تاریخ ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۸ منتشرشده. اینکه پاسخهای داده شده تا کجا درست یا اشتباه است و نیز چرایی پاسخهای داده نشده، جای تأمل و تحلیل و بررسی دارد. اما برای حفظ اصالت سند، در اینجا به آن پرداخته نشده است.
یکی از گروههای اپوزیسیون ایرانی که در چهل سال گذشته پیوسته در معرض توجه دولتها و احزاب خارجی قرار داشتهاند سازمان مجاهدین خلق است. عدم شفافیت سازمان مجاهدین خلق در رابطه با اهدافاش و غیردمکراتیک بودن این تشکیلات، دامن زدن به کیش شخصیت، سوالبرانگیز بودن منابع مالی این تشکیلات، غیرشفاف بودن مناسبات درونی این سازمان و رفتاری که با جداشدگان از این تشکیلات در پیش میگیرد، تردیدهای جدی در مورد اینکه آیا این سازمان فعالیت نظامی خود را واقعا کنار گذاشته یا هنوز توسل به روشهای خشونتآمیز را در دستور کار خود دارد به وجود می آورد. اینکه این سازمان تا کجا در بین مردم ایران مقبولیت داشته و تا کجا با دیگر نیروهای سیاسی اپوزسیون میتواند همکاری داشته باشد یا دیگر نیروهای اپوزیسیون تا کجا مایل به همکاری با این سازمان هستند نیز از جمله موضوعاتی مورد بحث سیاستمداران، خبرنگاران و تحلیلگران سیاسی است. پرسشهای نمایندگان فراکسیون حزب سبزهای آلمان از دولت این کشور برای روشنگری در همین زمینههاست.
پاسخهای دولت آلمان نشان میدهد که دولت این کشور چه نظری در مورد سازمان مجاهدین خلق دارد، تا کجا در مورد آن مطلع است، اطلاعاتش تا کجا درست و دقیق یا غیردقیق است و تا کجا در مورد این سازمان بیخبر است. در هر صورت جای این پرسش نیز باقی میماند که آیا عمدی وجود دارد که دولت آلمان بطور رسمی مواضع خود را در مورد برخی از مسائل مرتبط با این سازمان علنی نمیکند، اگر آری، چرا؟
این سند میتواند با همه کمبودها، در روشن کردن افکار عمومی در شناختن «سازمان مجاهدین خلق ایران» مفید باشد.
*****
پارلمان آلمان
انتشارات ۱۹/۴۲۷۸
دوره نوزدهم
۱۲٫۰۹٫۲۰۱۸
پاسخ دولت فدرال آلمان به پرسش نمایندگان پارلمان: امید نوری پور، کلودیا روت (آوسبورگ)، دکتر کنستانتین فون نوتس، دیگر نمایندگان از فراکسیون حزب سبزها در پارلمان
-انتشارات ۱۹/۳۷۸۹–
نقش سازمان مجاهدین خلق در اپوزیسیون ایران
پیشدرآمدی در مورد پرسشهای مطرح شده
گروه ایرانی مجاهدین خلق (مخفف: ام اِ کا MEK که از این پس در این نوشته مجاهدین خلق آورده میشود) بیش از پیش به عنوان یکی از شرکای دولت دونالد ترامپ نقش مهمتری در ارتباط با سیاستهای ایالات متحده آمریکا در مورد امور مربوط به ایران بازی میکند. تا سال ۲۰۱۲ این گروه در لیست گروههای خارجی تروریستی ایالات متحده آمریکا قرار داشت، چرا که در ترور اتباع این کشور دخالت داشت. حذف آنها از لیست گروههای تروریستی با اعتراض شدید برخی کارشناسان مواجه بود (رجوع شود به موضعگیری منتشر شده در فایننشال تایمز ۱۰ اوت ۲۰۱۱). در آلمان هم این سازمان مدتها از سوی نهاد «حافظ قانون اساسی Verfassungsschutz» [سازمان اطلاعات و امنیت آلمان که وظیفه زیر نظر داشتن نیروهای سیاسی و مذهبی رادیکال و تحرکات جاسوسی و ضد امنیتی دولتهای خارجی در این کشور را به عهده دارد] تحت نظر بوده و در اتحادیه اروپا نیز در لیست سازمانهای تروریستی قرار داشت.
این گروه با پیشینه و جهتگیری شدید ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی بخشی از جنبش انقلابی ایران است که به تشکیل جمهوری اسلامی در آن کشور ختم شد. این تشکیلات در آغاز دهه ۸۰ میلادی از این جنبش [همراهی با خمینی] خارج شد. عملیات تروریستی بسیاری را در کشور انجام داد، همزمان بسیاری از اعضای آن قربانی سرکوب خشن و بیرحمانه رژیم جمهوری اسلامی شدند. به ویژه اعضا این گروه در کشتار دستهجمعی زندانیان ایرانی در سال ۱۹۸۸ به شدت تار و مار شدند.
از سال ۱۹۸۵ به بعد بود که مجاهدین خلق از صدام حسین در جنگ او با ایران حمایت کردند. حتی بعد از پایان جنگ نیز همچنان یار صدام حسین باقی مانده و در سرکوب خشونتبار او علیه مردم عراق، بخصوص علیه کردها، از او حمایت کردند.
از سال ۲۰۱۳ مرکز این سازمان در آلبانی قرار دارد، جایی که اکثر اعضای زنده مانده این سازمان به آنجا منتقل شدند. ساختار این سازمان از سوی بسیاری از تحلیلگران از جمله در موسسه بزرگ تحقیقاتی آمریکا «راند RAND» به عنوان تشکیلات فرقهای توصیف شده است. گزارشهای زیادی از جداشدگان از این تشکیلات از ساختار مبتنی بر اتوریته [اقتدارگرا] در این سازمان گزارش میدهند.
آنطور که مشهود است این گروه منابع مالی بزرگی در اختیار دارد که با آن جلسات بزرگی برگزار کرده که در آنها بسیاری که به لابیگری مشغول هستند در آن شرکت کرده و بر اساس گزارشها حتی به شرکت کنندگان به خاطر شرکت در این جلسات پول پرداخت میشود. در آلمان این گروه در اساس با نام انجمنهای مختلف، از جمله «شورای ملی مقامت ایران NWRI» فعال است که از سوی شخصیتهای معروف و شناخته شده حمایت میشود. این سازمان ادعا میکند که دوره اقتدارگرایی را پشت سر گذاشته و برای ایجاد یک ایران دمکراتیک مبارزه میکند. بجز ادعاهای خود این گروه، هیچ شواهد محکمی در تائید این چرخش سیاسی [دمکرات شدن] در دست نیست.
۱. برآورد دولت آلمان در مورد سازمان مجاهدین خلق، به ویژه نظر به پیشینه تروریستی آن چیست؟
-از نظر دولت آلمان سازمان مجاهدین خلق، یک سازمان مبتنی بر اتوریته [اقتدارگرا] در بین گروههای اپوزیسیون ایرانی به شمار میآید. این سازمان در گذشته بطور خشونتآمیز علیه جمهوری اسلامی میجنگید. از زمان بنیانگذاری این سازمان در آغاز دهه شصت میلادی، مجاهدین خلق استفاده از خشونت را یک وسیله مشروع برای رسیدن به هدف خود میدانستند. مبارزین این سازمان در شاخه نظامی آن با نام «ارتش آزادیبخش ملی» مستقر در عراق، مسئول حملات زیادی علیه اهداف و تاسیسات ایران بودهاند. از زمانی که در سال ۲۰۰۳ ارتش ایالات متحده آمریکا در جریان حمله به عراق نیروهای این سازمان را خلع سلاح کرد، این سازمان رسما از کاربرد خشونت چشمپوشی کرد. دولت آلمان در حال حاضر شواهدی از اینکه این سازمان بخواهد اهداف سیاسیاش را بطور خشونتآمیز عملی کند، در اختیار ندارد. با این وجود از نظر رژیم ایران، سازمان مجاهدین یک تهدید و دشمن محسوب میشود. بطور خاص در چند سال اخیر سازمان مجاهدین و شاخه سیاسی آن، شورای ملی مقاومت تلاش زیادی به خرج میدهند تا در بین اپوزیسیون به عنوان فقط یک نیروی سیاسی و دمکراتیک دیده شوند. اینطور بود که شورای ملی مقاومت موفق شد در سال ۲۰۰۹ سازمان مجاهدین را از لیست سازمانهای تروریستی ایالات متحده آمریکا و در سال ۲۰۱۲ از لیست تروریستی اتحادیه اروپا خارج کند. در آلمان سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت تلاش میکنند تا برای تحقق اهداف خود از طریق تظاهرات علیه رژیم ایران، حمایت علاقمندان را جلب کنند.
۲. دولت آلمان از اینکه سازمان مجاهدین در چهارچوب چه ساختار و کدام انجمنها عمل میکند، چه اطلاعاتی دارد؟
۳. آیا سازمان مجاهدین خلق در حال حاضر از سوی سازمان حافظ قانون اساسی [سازمان اطلاعات و امنیت آلمان که وظیفه زیر نظر داشتن نیروهای سیاسی و مذهبی رادیکال و تحرکات جاسوسی و ضد امنیتی دولتهای خارجی در آلمان را به عهده دارد]، تحت نظر قرار دارد، اگر نه، از چه زمانی و چرا دیگر تحت نظر نیست؟
کدام انجمن یا سازمانهای مرتبط با سازمان مجاهدین تحت نظر [نهادهای اطلاعاتی آلمان] قرار دارند و از چه زمانی؟
-به پرسش ۲ و ۳ با هم پاسخ داده میشود.
با اشاره به پاسخ به سوال شماره ۱، سازمان مجاهدین در آلمان برای ادارههای اطلاعاتی و امنیتی دیگر یک اولویت محسوب نمیشود. دولت آلمان در حال حاضر شواهدی از اینکه این سازمان بخواهد اهداف سیاسیاش را بطور خشونتآمیز عملی کند، در اختیار ندارد.
۴. دولت آلمان در مورد اینکه سازمان مجاهدین در دانشگاههای آلمان برای مسافرت به پاریس با هزینه ارزان تبلیغ میکند، که الزام آن شرکت در گردهمایی سالیانه این سازمان است، چه نظری دارد؟
-دولت آلمان در این مورد رأسا اطلاعاتی در اختیار ندارد.
۵. بر اساس اطلاعاتی که دولت آلمان در اختیار دارد، منابع مالی سازمان مجاهدین برای تامین هزینه فعالیتهای خودش در آلمان و اروپا کدامند؟
-بر اساس اطلاعات دولت آلمان، سازمان مجاهدین هزینه فعالیتهای سیاسی خودش در اروپا را از جمله از طریق کمکهای مالی و نیز از طریق پرداخت از سوی اعضایش تامین میکند.
۶. دولت آلمان در مورد مناسبات درونی سازمان مجاهدین خلق در اروپا و اینکه این سازمان تا کجا ساختارهای دمکراتیک و شفافیت را رعایت میکند اطلاع دارد؟
۷. دولت آلمان چه شناختی از فعالیتها و ساختار این گروه در آلبانی دارد؟
-پاسخ به سوالات ۶ و ۷ با هم میآید.
سازمان مجاهدین در اروپا تحت پوشش شاخه سیاسی خود یعنی شورای ملی مقامت فعالیتهای سیاسیاش را به پیش میبرد که بر اساس اظهار خودشان به دمکراسی، حاکمیت قانون، حقوق بشر و نیز جدایی مذهب از سیاست باور دارند. چنین اظهاری با کاراکتر اقتدارگرای این تشکیلات و ریشههای گذشته آن به عنوان یک سازمان «مارکسیست اسلامی» و کیش شخصیت موجود حول مریم رجوی به عنوان رهبرشان در تضاد است.
در آلبانی حدود ۲۷۰۰ نفر از ایرانیان، از جمله افراد سازمان مجاهدین و اعضای سابق مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی که از عراق به آلبانی منتقل شدهاند زندگی میکنند. در ابتدا این افراد در دو ساختمانی که هزینه آن از سوی کمیساریای عالی امور پناهندگان UNHCR پرداخت میشد در حاشیه شهر تیرانا [پایتخت آلبانی] اسکان داده شده بودند. در این فاصله آنها در اردوگاهی در یک قطعه زمین، خارج از تیرانا ساکن شدهاند. ۲۷ درصد افراد این گروه را زنان و ۷۳ را مردان تشکیل میدهند که از ۴۵ سال به بالا هستند. سازمان مجاهدین بیرون از جامعه آلبانی زندگی کرده و همگرایی و انطباقی بین آنها با جامعه وجود ندارد. تلاش رهبری سازمان مجاهدین خلق این است که وحدت تشکیلاتی این سازمان را حفظ کند و فعالانه از ارتباط [افراد این تشکیلات] با خارج از تشکیلات ممانعت میشود یا [چنین ارتباطی] بطور خیلی محدود امکانپذیر است. اطاعت و فرمانبرداری اعضا از رهبری این تشکیلات، یک عنصر مرکزی در این سازمان است. از زمان استقرار این سازمان در آلبانی حدود ده درصد اعضای این سازمان از آن جدا شدهاند. کمیساریای عالی سازمان ملل متحد بر این باور است که این سازمان از طریق یک سری فعالیتهای اینترنتی (در امور تجاری) کسب درآمد دارد.
۸. تا کجا دولت آلمان مطلع است که سازمان مجاهدین خلق در آلمان چه سرمایههایی در اختیار دارد؟
-دولت آلمان در این مورد هیچگونه اطلاعاتی در اختیار ندارد.
۹. بر اساس ارزیابی دولت آلمان، در سیاستهای مرتبط با ایران از سوی پرزیدنت دونالد ترامپ، سازمان مجاهدین چه نقشی بازی میکنند؟
-بر اساس اطلاعات دولت آلمان، سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت در ایالات متحده آمریکا از شبکه و سازماندهی خوبی برخوردار بوده و به ویژه با نمایندگان حزب جمهوریخواه ارتباطات خوبی دارند. برخی از افراد که در دستگاه اجرایی دونالد ترامپ فعال هستند، قبل از آنکه پستی در دولت ترامپ به دست بیاورند بطور واضح حمایت خودشان از سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت را اعلام و در گردهمایی آنان شرکت کرده بودند.
۱۰. بر اساس اطلاعاتی که دولت آلمان در اختیار دارد سازمان مجاهدین و سازمانهای تابعه آن تا کجا از سوی دولتهای منطقه خلیج [فارس] تامین مالی میشوند؟
تا کجا از سوی حکومتهای منطقه خلیج [فارس] بر روی سازمان مجاهدین نفوذ وجود دارد و چه تبادل نظرهای تنگاتنگی بین این سازمان با این حکومتها وجود دارد؟
۱۱. بر اساس اطلاعات دولت آلمان، سازمان مجاهدین خلق و سازمانهای تابعه آن تا کجا از طرق غیرقانونی فعالیتهای خود را تامین مالی میکنند؟
-در مورد پرسش ۱۰ و ۱۱ دولت آلمان رأسا اطلاعاتی در اختیار ندارد.
۱۲. دولت آلمان چه اطلاعاتی در مورد اینکه سازمان مجاهدین خلق با اعضای سابق خود چگونه رفتار میکند در اختیار دارد و تا کجا توضیحات آنها در مورد این سازمان را قابل باور میداند؟
-به باور سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت هر نوع انتقاد یا جدا شدن از این تشکیلات به ضعف اپوزیسیون منجر شده و از همین رو باعث تقویت «رژیم آخوندی» میشود. بر اساس اطلاعات دولت آلمان، در گذشته جدایی از سازمان مجاهدین به دلیل روش اقتدارگرایانهی رهبری این سازمان، فقط با [پذیرش] اعمال فشار روحی شدید و نیز تهدید انزوای اجتماعی و طرد شدن ممکن بود.
۱۳. ارزیابی دولت آلمان از نقش سازمان مجاهدین خلق و میزان مشروعیت [مقبولیت] آن در ایران و در بین اپوزیسیون ایرانی در اروپا چگونه است؟
-شورای ملی مقاومت خود را تنها آلترناتیو [علیه رژیم ایران] معرفی میکند. نشانهای از مشروعیت [مقبولیت] شورای ملی مقاومت، نه در بین ایرانیان تبعیدی در آلمان و نه در بین ایرانیان در دیگر کشورها قابل مشاهده نیست. درستتر این است که نوعی ایزوله شدن شورای ملی مقاومت در مقابل نیروهای اپوزیسیون ایرانی قابل مشاهده است. این موضوع با اشاره به گذشته تروریستی سازمان مجاهدین و نیز همکاریهای سیاسی و نظامی آنها با صدام حسین در زمان جنگ ایران و عراق در دهه ۸۰ میلادی قابل توضیح است. به نظر میرسد که اکثریت مردم در ایران اظهارات این سازمان را در مورد اینکه این سازمان یک آلترناتیو دمکراتیک در مقابل رژیم کنونی در ایران باشد، قابل باور نمیدانند.
۱۴. بر اساس اطلاعاتی که دولت آلمان در اختیار دارد، تا کجا سازمان مجاهدین خلق کماکان یک شاخه نظامی در اختیار دارد؟
-دولت آلمان اطلاعات تازهای که وجود یا نبود یک شاخه نظامیسازمان مجاهدین خلق را تائید کند، در اختیار ندارد.
۱۵. دولت آلمان تا کجا توضیحات موسسه آمریکایی «راند RAND» در مورد تغییرات ساختاری سازمان مجاهدین را و اینکه از زمان این تغییرات، این سازمان مشغول سربازگیریست قابل باور میداند؟
-توضیحات موسسه آمریکایی «راند» قابل باور ارزیابی میشود. دولت آلمان از زمان انتشار پژوهش این موسسه شواهدی مبنی بر چرخش سازمان مجاهدین خلق در ارتباط با سربازگیری در اختیار ندارد.
۱۶. خود دولت آلمان و یا دیگر دولتهای اروپایی چه همکاریهایی با سازمان مجاهدین خلق یا سازمانهای تابعه آن دارند؟
-دولت آلمان با سازمان مجاهدین خلق یا دیگر سازمانهای تابعه آن هیچ همکاری ندارد. دولت آلمان در مورد روش و سبک کار [ارتباطات] دیگر دولتهای اروپایی رأسا اطلاعاتی در اختیار ندارد.
۱۷. دولت آلمان در این زمینه که سازمان مجاهدین و دیگر سازمانهای تابعه آن در ۱۵ سال گذشته چه تلاشهایی داشتهاند تا در آلمان اسلحه خریداری کنند چه اطلاعاتی در اختیار دارد؟
-دولت آلمان در این مورد رأسا هیچگونه اطلاعاتی در اختیار ندارد.
*پاسخهای آورده شده به نام دولت فدرال آلمان از سوی وزارت خارجه در تاریخ ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۸ تنظیم شده است.
*منبع: مرکز اسناد پارلمان آلمان
*ترجمه و تنظیم از حنیف حیدرنژاد
حنیف حیدر نژاد – کیهان لندن