گزارش های منتشر شده در رسانه ها حاکی است که تن فروشی در شهرهای بزرگ ایران و از جمله در تهران سیر صعودی داشته و به شدت افزایش یافته است.
انجمن جامعه شناسی ایران در همین رابطه در تهران نشستی برگزار کرده و مطابق آماری که ارائه داده می گوید؛ سن روسپی گری در ایران به 16 سال رسیده و 40 درصد مشتریان روسپی ها مردان متاهل هستند.
پیش از این نیز گزارش های مشابهی در نشریات درج یافته بود. اما از آنجا که نمی خواسته اند به این مسئله پرداخته شود، چندان چشمگیر نمی نمود چرا که عنوان تن فروشی خاموش داشت.
انجمن جامعه شناسی ایران می گوید؛ برخی از دختران نمی دانند تن فروش هستند، این درحالی است که روزانه ممکن است با ۴ مرد در ارتباط باشند.
بیشتر آن ها افراد زیر ۳۰ سال و باسواد هستند، ۳۰ درصد زنان تن فروش دیپلم و بالاترمی باشند. ۵۰ درصد از آنان سیکل و زیر دیپلم و درصد کوچکی از آن ها بی سواد هستند.
برخی از نشریات پرتیراژ در اواخر تابستان سال ۹۵ گزارشاتی را منتشر نمودند که نشان می دهد تن فروشی معضلی بسیار بزرگ برای جامعه ایران می باشد؛
گزارشات حاکی است که، بخشی از دختران و زنان تن فروش، افراد معتقدی هستند که صیغه می کنند، اما تعریف درستی از این چارچوب عقیدتی ندارند و عده نگه نمی دارند، دختران طرد شده از خانواده در قالب خانواده های مذهبی و معتقدی که پس از تن فروشی روی بازگشت به خانه را ندارند.
حدود ۲ درصد از تن فروشان دختر و ۳۵ درصد آن ها متاهل هستند.
بسیاری از این زنان تن فروش از ارتباط های خود باردار می شوند که فرزندان خود را یا می فروشند یا به سازمان های حمایتی می سپارند و یا سقط می کنند.
فرزندان بسیاری از آن ها شناسنامه ندارند؛ رها شده و به عنوان واسطه مواد مخدر از آن ها استفاده می کنند.
فقط در تهران بیش از ۱۰ هزار دختر و زن تن فروش وجود دارد. در همین رابطه شاید باورکردنی نباشد اما مردانی هم هستند که به دلیل اینکه خانم هایشان از کاندوم در رابطه جنسی استفاده می کند به سراغ زنان تن فروش می روند.
و در نهایت اینکه گروهی معتقدند نباید پرونده روسپی های تهران باز شود. اما گروهی دیگر از دست اندرکاران می گویند باید این تابو شکسته شود. در هر حال آیا راه حلی برای چنین معضل اجتماعی یافت خواهد شد؟