یک روزنامه آلمانی “اشتباهاتی” را برشمرده که نقش ایران در منطقه را تقویت کردهاند. “آخرین اشتباه بزرگ” کشتن قاسم سلیمانی عنوان شده است.
ماتیاس بروگمن، کارشناس خاورمیانه روزنامه “هندلسبلات” آلمان، در مقالهای که روز شنبه، ۱۴ دیماه (چهارم ژانویه) در وبسایت این روزنامه منتشر شد، هشت اقدام ایالات متحده را فهرست کرده است که به اعتقاد او باعث تقویت نقش ایران در منطقه شدهاند.
نخستین “اشتباه” آمریکا، حمله به عراق و برکناری رژیم صدام حسین عنوان شده است. او مینویسد: «با مرگ صدام، تنها دولت سکولار و غیرسلطنتی خلیج فارس از هم پاشید. در عمل همه سنیها از دایره قدرت برکنار شدند، برخی مخفی شدند و شماری از آنها اقدام به عملیات مسلحانه علیه اشغالگران آمریکایی و مواضع شیعیان کردند.»
در ادامه مقاله آمده است که شیعیان و کردهای تحت ستم رژیم صدام حسین پس از حمله ایالات متحده موفق شدند اهرمهای قدرت را به دست بگیرند.
بروگمن یادآور شده است که بسیاری از رهبران سیاسی شیعی عراقی در زمان صدام به ایران پناه برده و شماری از رهبران مذهبی شیعه هم در ایران تحصیل کرده بودند، به این ترتیب راه برای نفوذ جمهوری اسلامی به دولت عراق که اکثر اعضای آن را شیعیان تشکیل میدادند، باز بوده است.
نویسنده مقاله تصریح میکند که ایران از طریق قاسم سلیمانی نیروهای سیاسی میانهروی عراقی را از ساختار قدرت خارج کرده و به ائتلاف با نیروهای عربی پرداخته است، نیروهایی که در واقع “ضد ایرانی” بودند.
دو: گروه تروریستی داعش
بروگمن در این زمینه انتقاد میکند که ایالات متحده مدتی بسیار طولانی تنها به عنوان یک نظارهگر پذیرفته است که شهروندان ثروتمند کشورهای عربی و همپیمان آمریکا، با کمکهای مالی عظیم خود متعصبان اسلامگرا را تقویت کنند.
او در این راستا بهقدرت رسیدن داعش را مثل میزند که توانست به سرعت، ابتدا بخشهای بحرانزده عراق را به کنترل خود درآورد و سپس تصرفات خود را گسترش دهد.
کارشناس “هندلزبلات” تاکید میکند که واشنگتن با متحدان عرب خود در حوزه خلیج فارس یک ائتلاف ضد تروریسم ایجاد کرد اما هرگز در جنگ مشترک علیه تروریستها هیچگونه همکاری با جمهوری اسلامی صورت نگرفت.
به این ترتیب شهروندانی که تحت ستم داعش بودند، چه در مناطق کردنشین و عربنشین عراق و چه در شمال سوریه، شبهنظامیان شیعه و یاران یا رهبران ایرانی آنها را به عنوان موفقترین مبارز علیه تروریسم تجربه کردند.
سه: “واکنش فلاکتبار” به حملههای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱
بروگمن در رابطه با حمله مرگبار به برجهای دوقلوی “مرکز تجارت جهانی” در نیویورک و پنتاگون در واشنگتن، یادآور میشود که جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، دستور حمله به افغانستان را صادر کرد.
آن زمان طالبان در افغانستان قدرت را به دست داشتند و اسامه بن لادن، رهبر سازمان تروریستی القاعده را که از جانب ایالات متحده به عنوان مغز متفکر حملههای ۱۱ سپتامبر معرفی شده بود، مخفی کرده بودند.
بروگمن این حمله را “اشتباه” میداند و تاکید میکند که نه اتحاد جماهیر شوروی و نه بریتنانیا با وجود حضور گسترده نظامی در هندوکش نتوانسته بودند موفقیتی کسب کنند. الان هم ایالات متحده با طالبان در حال مذاکره است تا نیروهای خود را از افغانستان خارج کند.
نویسنده مقاله با اشاره به این که حمله به افغانستان، قدرت جمهوری اسلامی در منطقه را افزایش داده مینویسد: «تهران مدتهاست که با طالبان توافق پیدا کرده است».
او در ادامه تصریح میکند که با خروج نظامیان آمریکا از افغانستان، طالبان دوباره حکومت خواهند کرد.
چهار تا هفت:
ماتیاس بروگمن در ادامه به دیگر “اشتباهات” آمریکا میپردازد و مینویسد که ایران و نماینده آن قاسم سلیمانی، پایههای رژیم بشار اسد را که بهشدت متزلزل شده بود دوباره محکم کردند و شورشیان حوثی را به قدرت رساندند، اما ایالات متحده و کشورهای عرب همپیمانش در این زمینهها نه تنها موفقیتی کسب نکردهاند بلکه تا حدودی به وجهه خود لطمه زدهاند.
روزنامهنگار آلمانی از کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت محمد مصدق به عنوان “ششمین اشتباه” ایالات متحده نام برده و نوشته است که این اقدام به انقلاب بهمن انجامید و باعث شد که کارمندان سفارت آمریکا به مدت ۴۴۴ روز در اسارت اسلامگرایان ایران باشند.
به اعتقاد بروگمن “اشتباه” هفتم ایالات متحده، سیاستهای دولت ترامپ در رابطه با “بحران خاورمیانه” است. او در این راستا از خروج آمریکا از برجام نام میبرد که به واکنشهای گوناگون ایران انجامیده است؛ از جمله “حمله به نفتکشها در تنگه هرمز و حمله موشکی به تاسیسات نفتی عربستان سعودی”.
کارشناس روزنامه “هندلزبلات” خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به اورشلیم (بیتالمقدس) را از دیگر اقداماتی میداند که به تقویت ایران در منطقه انجامیدهاند.
هشت: کشتن قاسم سلیمانی
ماتیاس بروگمن کشتن قاسم سلیمانی در بغداد را تازهترین “اشتباه بزرگ” میداند، زیرا چنین اقدامی علاوه بر این که واکنشهای جمهوری اسلامی را در پی خواهد داشت و میتواند بحران تازهای در منطقه به بار بیاورد، امکان اینکه قدرت تهران در عراق را تقویت کند نیز وجود دارد.
او مینویسد: «ژنرال در بغداد بود زیرا ایران در آنجا تحت فشارهای عظیمی قرار داشت. عادل عبدالمهدی، که با کمک سلیمانی ریاست دولت را به عهده داشت، پیشتر زیر فشار معترضان استعفا داده بود.»
او در پایان ضمن اشاره به ناآرامیهای گسترده در عراق و این که جمهوری اسلامی و نیروهای تحت حمایتش زیر فشار شدیدی قرار داشتند مینویسد، اکنون دوباره انگشت انتقاد از همه جهت به سوی آمریکا نشانه رفته است.