نامۀ سرگشادۀ آقای رضا جبلی به آقای داشامیر شهی نمایندۀ پارلمان آلبانی
اینجانب رضا جبلی از اعضای سابق سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) و فعال حقوق بشر مستقر در بروکسل هستم. خرداد 1360 در تظاهرات سازمان مورد اصابت گلوله قرار گرفتم و حدود پنج سال منجمله دو سال در سلول انفرادی بسر بردم.
در کانادا و آمریکا در سیستم مالی و نیرویی سازمان فعالیت داشتم و سالهای زیادی در کمپ اشرف در عراق بسر بردم.
به تازگی خبر حضور شما در کمپ فرقه رجوی در تیرانا را شنیدم و از آنجائیکه به شیوه ها و تاکتیک های مزورانه آنها اگاه هستم مطمئن هستم که دیدار جنابعالی از کمپ از قبل توسط سران فرقه مشخص شده بود که کجا و چه مکانهایی را ببینید و حتی با چه کسانی صحبت کنید. این شیوه ای است که از سه دهه پیش مورد استفاده قرار گرفته و می شود برای گمراه کردن شخصیتهای سیاسی و سوء استفاده کردن از آنان برای منافع فرقه و گرفتن امتیاز از کشور میزبان.
به چه دلیل به نمایندگان سازمان ملل و خبرنگاران اجازه ورود به کمپ برای بررسی آزادانه کمپ را نمی دهند؟
تمایل دارم توجه جنابعالی را به برنامۀ اخیر کانال تلویزیونی تاپ چانل آلبانی در باره خانوادۀ اقای محمدی جلب کنم.
چرا فرقه به خبرنگار آلبانیایی اجازۀ ورود به کمپ را نداد؟
چرا فرقه حتی جواب این را که آیا سمیه در کمپ هست یا نه را نداد؟
جنابعالی فرمودید که این افراد در حال ساختن محلی برای زندگی صلح آمیز هستند و مخارج ان هم توسط ایرانیان خارج کشور تأمین میشود!
بعنوان یک عضو سابق فرقه که به خوبی در جریان مالی این فرقه هستم به شما اطمینان می دهم که این حرف بسیار از واقعیت دور می باشد و گزارش تحقیقات وزارت دادگستری و اف بی ای را برایتان ضمیمه خواهم کرد تا به خوبی از منابع مالی این فرقه و شیوه های کلاهبرداری آنها اشنا شوید.
عالیجناب
یکی از هدفهای اصلی رجوی بعنوان یک رهبر دیکتاتور در طی این سالیان این بوده که اعضای خود را از دنیای آزاد قطع کند تا بتواند از خروج و جدایی اعضای فرقه جلوگیری کند.
سفر شما به اردوگاه فرقه دقیقا در راستای این هدف می باشد و به عنوان حمایت مجلس آلبانی توسط رجوی مورد استفاده قرار خواهد گرفت و به این ترتیب، فرقه قادر خواهد بود فشار بیشتری بر اعضایی که مشتاق به ترک فرقه برای زندگی در دنیای آزاد هستند بیاورد و انها را مجبور به ماندن در این اسارتگاه کند.
من می خواهم از شما بخواهم که با اعضای سابق فرقه در تیرانا ملاقات کنید تا درک بهتری در مورد این سازمان داشته باشید.
چرا فرقه از شما دعوت كرد تا به اردوگاه خود بروید اما پنج دقیقه به آقای محمدی و همسرش اجازه نمی دهد تا دخترشان سمیه را ببیند؟
چرا از اردوگاه فرقه دیدار می کنید اما با والدین سمیه ملاقات نمی کنید تا صحبت های آنها را هم بشنوید؟
بگذارید فراموش نکنیم که این فرقه با فرماندهی مستقیم رجوی، بیش از 12،000 ایرانی را کشت، و این قتل عام از سال 1981 تا 1984 با هفت عملیات انتحاری آغاز شد که در میان آنان از جمله یک دختر 14 ساله به نام گوهر ادب آواز قرار دارد، که عکس او در روزنامه رسمی این فرقه منتشر شد و من آن را ضمیمه میکنم تا درک بهتر و واقعی تری از زندگی صلح آمیز مورد نظر رجوی داشته باشید.
من می خواهم توجه شما را به تهدیدهای امنیتی و بی ثباتی که وجود فرقۀ رجوی برای کشور و مردم شما خواهد داشت جلب کنم. من به شدت بر این باور هستم که حضور فرقۀ رجوی یک مانع بزرگ برای پیوستن آلبانی به اتحادیه اروپا در آینده خواهد بود.
من آمادۀ ملاقات با جنابعالی هستم تا با اسناد و مدارک غیرقابل انکار از درون فرقه به شما چهرۀ واقعی رجوی و فرقه اش را نشان بدهم تا درک بهتر و واقعی تری از رجوی و آزادی مورد نظر او داشته باشید.
با احترام
رضا جبلی
8 اکتبر 2018
Open letter to Mr. DASHAMIR SHEHI, the Albanian member of parliament
My name is Reza Jebelli. I am a former member of mek and a human rights activist living in Brussels. On June 1981, I was shoot and later arrested by Iranian security service and spent about five years in prison including of two years in solitary confinement.
I was working in the financial section of mek in Canada and untied stated and spent many years in mek Camp Ashraf in Iraq.
I have just read about your recent visit to the mek Camp in Tirana. Since I am aware of mek tricks, tactics and deceptions. I would imagine that your visit was pre-set up and mek just showed you where they wanted you to be and to see and speake to the members that been chosen. This is a routine tactic that has been used many times for past three decades by mek in order to deceive politician and use them to their advantage.
Why the UNHCR or any journalist cannot freely visit and inspect the premises؟ I would like to draw your kind attention to the report recently released by “Top-Channel” about Mr. Mohammedi and his wife.
Why mek did not let the Albanian journalist to enter the Camp to see for hereself?
Why mek did not even answer her question about Somayeh being there or not?
You have mentioned that mek are tryig to build a place to leave peacefully and the Iranian living abroad are helping to finance the cost!
As a former member, I assure you that, this claim is far from the truth and I will submit an FBI report that proves where and how mek obtain their money from.
Dear Sir,
In recent years Rajavi’s main strategy, as the totalitarian leader of the MKO cult, has been to keep the member isolated from outside world in order to prevent them to separate from mek.
Your visit to the cult camp will be used as a support of the Albanian parliament by Rajavi, and thus, the cult will be able to put more pressure on its members who are eager to leave the cult to stayand keep them even more isolated than before.
I would like to request you to have meeting with ex-member of mek who live in Tirana to have a better understanding about this organization.
Why mek invite you to visit their camp but not giving five minutes to Mr. Mohammedi and his wife to see their daughter Somayeh?
Why would you visit mek camp but not meet Somayeh’s parents to hear what they have to say?
Let us not forget that this cult, with direct command of Rajavi, killed more than 12,000 Iranians, and this massacre began with seven suicide bombings between 1981 and 1984, among them a 14-year-old girl named Gohar Adab-Aaz, whose photo with the rest Which was published in the mek official newspaper, will be submitted for you to have a better understanding of the Rajavi’s so called peaceful life..
I would like to draw your attention to the security threats and the instability that Rajavi’s cult will have for your country and your people. I strongly believe that the presence of Rajavi’s cult will be a major obstacle to the future accession of Albania to the European Union.
I am ready to meet with you in order to show you the true face of Rajavi and his cult with undeniable documents from inside the cult to give you a better and more realistic understanding of Rajavi and his so-called freedom.
Best regards,
Reza Jebelli
8october 2018
نامۀ سرگشادۀ حسین نژاد به آقای داشامیر شهی نمایندۀ پارلمان آلبانی
اینجانب علی حسین نژاد جداشده پنج سال پیش در عراق از سازمان مجاهدین خلق ایران که به مدت 25 سال عضو و مسئول و مترجم ارشد ستاد سیاسی و بخشهای مطبوعات، تبلیغات، انتشارات و روابط خارجی سازمان در فرانسه (در مقر رهبری این سازمان در حومۀ پاریس) و بیشتر در عراق و قبل از آن نیز 5 سال در تشکیلات این سازمان در ایران و کشورهای دیگر بودم و اکنون مقیم و پناهندۀ سیاسی در فرانسه می باشم از شما به عنوان یک عضو پارلمان آلبانی می خواهم که به موارد زیر توجه کنید چرا که حاصل تجارب و مشاهدات اینجانب طی دهه ها حضور در تشکیلات این فرقه در عراق بویژه دخالتهای آن در امور عراق و تلاشهایش در بهم زدن اوضاع سیاسی و اجتماعی آن کشور می باشد که خودم به علت سمت مترجمی ارشد در حساسترین بخشهای سیاسی این سازمان شاهد آنها بودم.
از آنجا که سازمان مجاهدین دارای رهبری و تشکیلات بسیار بسته و فرقه ای است و چنانکه در گزارش نیمه سالانۀ سال 2013 نمایندۀ ویژۀ دبیر کل ملل متحد در عراق و نیز بارها در گزارشهای دیدبان حقوق بشر مورد تأکید قرار گرفته و خود ما نیز سالها در داخل تشکیلات این سازمان شاهد بودیم افراد در داخل این تشکیلات نه تنها از آزادی بیان و قلم و بلکه حتی از آزادی اندیشیدن هم محرومند و در تماسها و صحبتهایشان با همدیگر شدیدا تحت کنترل عوامل رهبری قرار داشته و حق هیچ گونه تماس وارتباط با بیرون از جمله افراد خانواده هایشان حتی در داخل تشکیلات و نیز استفاده از انترنت و تلفن و وسایل ارتباطی و رسانه ای دنیای امروز را ندارند بویژه اکنون که رهبران این فرقه اسیران خود را به نقطه ای دور افتاده و محصور در آلبانی همچون پادگان اصلی شان یعنی اشرف در عراق منتقل کرده و آنها را در شرایطی بسیار بدتر از زندان گرفتار کرده است.
رهبری سازمان مجاهدین دست به برقراری مجدد همان سیستم تشکیلاتی فرقه ای وبستۀ خود در آلبانی نیز زده تا افراد منتقل شده را در کشور آزاد شما نیز تحت کنترل شدید خود بگیرد تا با بیرون تشکیلات ازجمله با خانواده هایشان تماس و دیدار نداشته باشند و تلاشهای انسانی و خیرخواهانۀ دولت آلبانی برای بازسازی افراد و وارد کردن آنان به جامعه و ارتباطات آزاد اجتماعی را خنثی کند.
اینجانب شاهد دخالتهای مستمر فرقۀ رجوی در امور سیاسی و اجتماعی عراق از جمله جعل بیانیه های تقلبی به اسم عراقیان و آموزش گروهی از عراقیان به عنوان مزدوران خودش جهت نفوذ در دستگاههای اداری و جامعۀ آن کشور بودم و اکنون این فرقه می خواهد همین سیاستها و نقشه ها و عملکردهای خودش را در آلبانی نیز به کار گیرد.
لذا اینجانب توجه شما را به اقدامات بعدی رهبری تروریست و خشونت طلب این فرقه در راستای نقض حاکمیت کشور شما و دخالت در امور داخلی و اجتماعی آن جلب می کنم چرا که رهبران این فرقه در صدد رخنه به جامعۀ شما برای تحکیم جای پایشان در آن برای ادامۀ اعمال فرقه گرایانه شان و پیاده کردن نقشه های خشونت طلبانه و تروریستی شان می باشند.
آقای نمایندۀ پارلمان آلبانی،
تجارب این جانب که سالها در بخشهای سیاسی و تبلیغی و مطبوعاتی سازمان مجاهدین خلق کار کرده ام و سالها شاهد حضور انواع مهمانهای خارجی در قرارگاههای سازمان در فرانسه و عراق بودم نشان می دهد که این سازمان مطلقا واقعیت داخل تشکیلات خود را به هیچ بازدید کنندۀ خارجی نمی گوید و نشان نمی دهد بلکه او را فقط با ویترین بیرونی سازمان و ظاهر سازیهای و صحنه سازیهای دروغین روبرو می کند و مانع از تماس مهمان خارجی با افراد به صورت انفرادی و به دور از مقر و تشکیلات این فرقه و با انتخاب آن مهمان می شود تا رهبران بتوانند مکالمات آنان را تحت کنترل داشته باشند. به عنوان مثال شما می توانستید بگویید که بگذارید سمیه محمدی همراه من بیاید بیرون قرارگاه و در هتل محل اقامت پدر و مادرش در تیرانا با آنها دیدار کند یا با آنها روبرو شود و هر صحبتی دارد به آنها بگوید تا می دیدید که چگونه و به چه بهانه هایی مانع انجام این خواست شما می شوند.
در مورد منبع مالی این سازمان کاملا به شما دروغ گفته اند. هیچ ایرانی مقیم خارج یا داخل کشور به این سازمان پول نمی دهد. همۀ ایرانیان و همۀ گروهها و نیروهای اپوزیسیون ایرانی از این سازمان متنفر هستند. بلکه این سازمان مجاهدین است که به لابیها و حامیان اندک ایرانی و خارجی بویژه آمریکایی خودش پول می دهد و نه بر عکس و این را تعدادی از لابیهای آمریکایی این سازمان به رسانه ها اعلام کرده اند که یکی شان گفته بود در برابر هر دقیقه سخنرانی در گردهمایی های این سازمان 10 هزار دلار می گرفته است.
من از طریق ترجمۀ نامه های شخص رجوی به صدام حسین و صورت جلسه های دیدار بین آندو و نیز بین او و رئیس اطلاعات عراق در آنموقع سرلشکر طاهر حبوش شاهد عینی دادن ماهانه سه میلیون بشکه نفت به صورت کوپن به سازمان بودم که توسط دفاتر سازمان در اروپا و آمریکا به فروش رفته و تبدیل به میلیاردها دلار می شد که مورد سرمایه گذاری در آن کشورها و در عراق و چندین کشور عربی دیگر قرار گرفته که تا کنون منبع اصلی درآمدهای میلیاردی سازمان می باشد.
پس از سقوط رژیم صدام حسین در عراق فیلمهای جلسات مسعود رجوی و دیگر سران سازمان مجاهدین خلق با رئیس اطلاعات عراق و گفتگوهایشان در مورد کوپنهای نفت که به این سازمان داده می شد توسط دولت جدید عراق در یوتیوب قرار داده شده که می توانید یکی از آنها را در اینجا با زیر نویس انگلیسی گفتگوها مشاهده کنید.
با احترام
علی حسین نژاد – پاریس
11 اکتبر 2018
نامه سرگشاده خانم زهرا معینی خطاب به آقای شهی نماینده پارلمان آلبانی
zahra-moini-nov-2016جناب محترم آقای داشامیر شهی نماینده پارلمان آلبانی ورهبر حزب جنبش ملی برای توسعه،
من زهرا معینی ایرانی الاصل و شهروند کشور آلمان هستم که سالها در عراق ، در اسارت فرقه ای رجوی بودم سران فرقه رجوی ارتباط من و خانوادهام و دوستانم را قطع کردند و امکان هیچ گونه تماسی را به من نمیداند.
در فرقه رجوی من سلامتی خودم را از دست دادم ، سران فرقه رجوی دائماً به ما دروغ میگفتند من در عراق شاهد سر به نیست شدن بعضی از افراد بودم هما بشر دوست به خاطر اینکه میخواست به نزد فرزندانش به ایران برگردد. چونکه به ضد انسانی بودن سران رجوی پی برده بود در یک آتش سوزی ساختگی ، او را آتش زدند و کشته شد.
خانمی به اسم رؤیا ، او یک زن کرد ایرانی بود وقتی در یک نشست جمعی به مسعود رجوی گفت در ایران کسی منتظر شما نیست او را به شکلی سر به نیست کردن، سران فرقه رجوی ما را مجبور کردند که از همسران خود جدا بشویم و اگر کسی مخالفت میکردند آنها هم سر به نیست میشدند.
در سال ۱۹۹۲ در تیم حفاظت مریم رجوی بودم که بهمراه ۴۵۰ نفر از عراق به فرانسه آمدم سران آنها من را به آلمان آوردند بجای اینکه آنها من را برای مداوا ببرند من را مجبور میکردند که به زور از مردم پول جمع کنم البته این موارد تنها برای من نبود بلکه شامل تمام افرادیکه آنها سالها به اسارت در آورده بود میشد. اوخر سال ۱۹۹۴ بود که متوجه دورغگوییها ، کلاه برداریها،دزدیها و…پی بردم و تصمیم گرفتم که ازآنها فرارکنم چونکه اگر میگفتم نمیخواهم با آنها کار کنم آنهامرا به نوعی حذف فیزیکی می کردند.
من نزد پلیس آلمان رفتم و تمام شواهد خودم را در اختیار دولت آلمان گذاشتم و درهمان موقع مسعود رجوی حکم مرگ من را صادرکرد.
جناب آقای شهی شما در دوم ماه اکتبر۲۰۱۸ به مقر فرقه ای رجوی در دورس رفتید و از آنجا بازدید کردید و با تعدادی از افراد آنجا صحبت کردید قلبم به درد آمد وقتی که شما بازتاب دیدارتان را مثل یک آسمان آبی و گل وبلبل برای بعضی از رسانهها نشان دادید اما میدانیم سران سازمان مجاهدین شما راهم مثل ما فریب دادند و شما هم فریب ظاهر وشعارهای آنها را خوردید.
طی دوران حکومت چهل ساله جمهوری اسلامی زندانی سیاسی ،آزادی بیان ،حفوق زنان ،اقلیتهای قومی ومذهبی ،و هزاران موارد دیگر نقض شده و میشود از اینکه حکومت فعلی ایران دیکتاتوریست هیچ شکی وجود نداره وبارها وبارها در سازمان ملل محکوم شده آیا شما توانستید با تمام افراد محبوس در کمپ مجاهدین دیدار وبا آنها آزادانه صحبت کنید ؟
آیا اون اعضا سازمان میتوانند به راحتی باخانوادهایشان دیدار داشته باشند ، در حال حاضر پدر ومادر خانم سمیه محمدی که در آلبانی هستند از دیدار دخترشان محروم هستند ؟ آیا توانستید از زندانهای سازمان مجاهدین دیدار کنید؟ آیا همان اعضای سازمان مجاهدین آزادنه میتوانند با هرکسی که دوست داشته باشند ازدواج کنند؟
آیا زنانی که درکمپ سازمان مجاهدین هستند میتوانند هر نوع پوششی را برای خودشان انتخاب کنند؟
جناب شهی از این اگرها و آیاها زیاد هست، سران سازمان مجاهدین(شورائی ملی مقاومت ) و رژیم فعلی ایران دو روی یک سکه هستند وشما باید بدانید که این فرقه هیچ جایگاهی در بین مردم ایران ندارند و مریم رجوی از طرف مردم ایران نبوده ونیست ومیخواهد با این شعار که دمکراسی برای مردم ایران آزادی و برابری تماماً شعار بوده.
ما بعنوان زنانی که از اون جهنم خارج شدیم سندی هستیم برای ثابت کردن اینکه هیچ کسی در دورن اون سازمان راضی نیستند که در آن جهنم بمانند و همانطور که کشور میزبان شما و کمیساریای عالی پناهندگان در کشور شما شاهد این موضوع هستید که روزانه چقدر از اون افراد فرار میکنند برای خودش آبروی نداشته را بخره وچند صباحی فشار روی افراد اسیر در کمپ را زیاد کنند
چونکه آنها از وضع بوجود آمده ناراضی هستند و اون افراد پاسخ این همه دروغگوئیها را از رهبران فراری دارند ورهبران فراری پاسخگو نیستند.
تمام افرادیکه به شوهای تبلیغاتی رهبری فرقه در خارجه و مشخصا در فرانسه آورده میشوند تماماً از کشورهای افغانستان، عراق و سوریه و مردم وکشورهای اروپای شرقی هستند تا از حضور آنها در تظاهراتشان استفادۀ تبلیغاتی کرده و آنها را در عکسها و فیلمهای برداشته شده از برنامه به عنوان هواداران ایرانی خود جا بزند.
آیا شما گزارش هیئت ویژه سازمان ملل از نقض حقوق بشر در کمپ مجاهدین (در نیمه اول سال ۲۰۱۳ ) را رویت کردید که درآنجا به وضوح اشاره کرده در گزارش یونامی آمده است که “رهبران این سازمان به شدت تلاش می کنند تا مانع از انجام گفتگوهای خصوصی با ساکنان کمپ شوند.
گزارش کامل نقض موارد حقوق بشردر لینک زیر به زبان انگلیسی برای شما قابل دسترسی است:
فرقه رجوی دارای ساختاری دیکتاتوری و سلسله مراتبی است محدودیت های سختی را بر حقوق ساکنان کمپ لیبرتی اعمال می کند.
این محدودیت ها عبارتند از محدودیت در آزادی تحرک در داخل کمپ، منع ترک سازمان، منع ارتباط و اجتماع، ممنوعیت تماس های اعضا با خانواده هایشان، منع دسترسی به ارتباطات اولیه و دسترسی به مراقبت های پزشکی و درمانی.
جناب آقای شهی از ژانویه سال گذاشته تا به حال مردم ایران چندین بار تظاهرات و اعتصاب کردند کتک خوردند و شعار مرگ بر دیکتاتور، رضا شاه روحت شاد سر دادند حتی یکبار شعار ندادند برای مجاهدین دستگیر شدند حتی خانمها در ایران حجاب از سر برداشتند و به دختران خیابان انقلاب معروف شدند.
حتی خانم مریم رجوی که شما فکر میکنید تنها آلترتاتیو هست برای زنان ایران هیچ پیامی نداده و به مجامع بین اللملی هم هیچ اعتراضی نکرده اگر چنانکه مجاهدین ادعا دارند از حمایت مردمی برخوردار هستند، در میان این همه اعتصاب کنندگان بازار ، ویا کامیون داران نباید بهراسند و ادعای میکنند آنها ترس از دستگیری و اعدام توسط نیروهای امنیتی دارند.
برای خانم مریم رجوی تنها یک هدف وجود دارد که به هر قیمتی که شده به قدرت برسند ایرانیان خارج کشور هیچ کمک مالی به سازمان مجاهدین نکرده و نمیکنند تمام آن پولهای که در کشور شما خرج میشود تماماً پول خون هست سالها قبل سازمان مجاهدین که در عراق مستقر بودند رهبران آن سازمان اطلاعات مرزی را به دیکتاتور وقت عراق صدام حسین میفروخته و میلیونها دلار دریافت میکرده.
این کار را هم بادولت های عربستان سعودی و اسرایئل انجام میدهند شما هم مثل تمام افراد این دنیا یک فرد وطن پرست هستید اجازه ندهید از شما و نام و سمت دولتی شما فرقه رجوی سواستفاده کند و کشور شما مثل کشور عراق محلی برای تاخت وتاز فرقۀ تروریستی رجوی بشود و صلح و آرامش از مردم کشورتان گرفته شود.
در این مورد و برای اثبات سخنانم و مشاهداتم و بیان تجارب و ارائه اطلاعات بیشتر آماده شرکت در دادگاهی برای رسیدگی به جنایتها و نقض حقوق بشردر فرقه رجوی هستم.
با سپاس از شما
زهرا معینی، آلمان
۰۹٫۱۰٫۲۰۱۸
–
نامه سر گشاده به اقای داشامیر شهی نماینده پارلمان کشور آلبانی
مهدی سجودی، کانون آوا، سیزدهم اکتبر ۲۰۱۸
لینک به منبع
به تازگی مطلع شدم که شخص شما از محل استقرار سازمان مجاهدین در کشورتان دیداری داشته اید از همین سو خواستم مطالبی در مورد این سازمان سازمان دهی شده در خدمت شما بگزارم هر چند میدانم که خودتان تا جایی مطلع بوده و اخبار و اوضاع و احوال این سازمان را دنبال میکنید.
از انجایی که خودم سالیان در اسارت مجاهدین بودم خوب میدانم که هر وقت مقام و میهمان سطح بالایی میخواست وارد تشکیلات شده و از سازمان دیدن کند مقامات سازمان پریشان میشدند و حول و ولای ترس وجودشان را میگرفت که این فرد را دقیقا کجاها ببرند و با چه کسانی ملاقات داشته باشند چرا که ۹۰ درصد افراد در این سازمان در اسارت بوده و اختیاری از خودشان ندارند و باید رفتار و گفتار و اعمال و حتی تفکر انها را مسولین سازمان مشخص میکنند و در غیر اینصورت با ترور شخصیتی و اعمال فشار بر روی افراد او را از کارش پشیمان میکنند هر چند که افراد در اسارت سازمان را انقدر ترسانده اند که کسی جرعت انجام کاری و گفتن حرفی خارج کادر مشخص شده مسولین سازمان ندارند.
من قصدم از این نامه طرح این موضوع بود که ایا در عصری که ما زندگی میکنیم جایی برای این جور سازمان ها و افراد وجود دارد که حتی افکارشان هم تحت کنترل یک مشت سود جو و فرصت طلب و اضداد مردم کشورم که دوستان من را تحت اسارت خود گرفته اند وجود دارد و اینکه اگر کشور شما یک کشور ازاد میباشد چگونه میشود که شما با دیدن و شنیدن سخنان و تجارب توام با واقعیت افرادی که موفق به فرار و خروج از سازمان شده اند هنوز به این موجودات جا و مکان داده اید .
از شما صمیمانه خواهش دارم اگر ملاقات دیگری از سازمان و افراد انها در اینده داشتید بیرون از تشکیلات و حضور مسولین سازمان باشند که افراد ازادانه حرف و عقاید خود را مستقیم در حضور خودتان بیان کنند.
مریم محمدی و خیلی از افراد داخل مجموعه اسارت سازمان گواه این حرفهایی هستند که ما جدا شدگان از شما تقاضا داریم والاه هیچ فرزندی در دنیا وجود ندارد که به خوانواده خود پشت کرده و انها را دوست نداشته باشد حتی گاهی وقتها با فشار روی افراد انها را مجبور به فحاشی نسبت به عزیزترین کسان زندگی وا میدارند .
شاید تصور اینکه شما نیز پدر یا خانواده دختران و پسرانی که در اسارت این سازمان باشد کمکی به فهم و درک موضوعاتی باشد که ما از شما انتظار داریم .
با احترام مهدی سجودی از المان
نامه سرگشاده آقای کریم غلامی به آقای داشامیر شهی نماینده پارلمان آلبانی
با درود و احترام خدمت نماینده محترم پارلمان آلبانی آقای داشامیر شهی
اخیرا شما به مقر محل اقامت اعضای مجاهدین خلق رفته و از آنجا بازدید کرده اید. شما در مصاحبه هایی که با رسانه های آلبانی انجام داده اید، از مجاهدین خلق حمایت کرده و مدعی شده اید که آن ها به حقوق انسان ها احترام می گذارند. این اظهار نظر شما مایه تاسف است زیرا شما به زخم هزاران انسانی که به دست مجاهدین خلق آسیب دیده اند نمک پاشیده اید.
من کریم غلامی، یکی از اعضاء و مسئولین سازمان مجاهدین خلق بودم که به مدت ۲۵ سال در این سازمان فعالیت می کردم. من در سال ۱۳۶۷(۱۹۸۸) در یکی از عملیات های نظامی این سازمان از ناحیه نخاع مورد اصابت ترکش توپخانه، قرار گرفتم و از ناحیه کمر به پایین، فلج شدم. برادر بزرگترم در یکی دیگر از عملیات های سازمان مجاهدین خلق، زخمی و اسیر شد و در شهر کرمانشاه اعدام شد. خانواده من تماما سیاسی بودند و به همه احزاب مخالف از جمله سازمان مجاهدین، کمک های مالی و لجستیکی می کردند.
از نگاه و تجربه من، سازمان مجاهدین، یک تشکیلات فرقه ای است که اعضای آن هیچ اختیاری برای تصمیم گیری ندارند. رهبران این فرقه، با اختناق و سرکوب شدید از درون و شانتاژ علیه تمامی اعضای جدا شده از این فرقه، ترس شدیدی در درون تشکیلات ایجاد کرده اند که اعضای این فرقه از ترس مجازات جدا شدن، فرقه را ترک نمی کنند. اعضایی که میخواهند جدا بشوند، با مجازات های شدیدی روبرو میشوند، مانند برگزاری نشست های مغزشویی و ضرب و شتم افراد در این نشست ها و در ادامه، زندان و شکنجه و حتی مواردی بوده که افراد سربه نیست و اعدام شده اند.
آقای داشامیر شهی!
شما در مصاحبه با رسانه ها گفته اید که مجاهدین خلق به حقوق انسان ها احترام می گذارند. به چند موضوع فقط آنچه که مجاهدین خلق بر سر زنان آورده اند اشاره می کنم. لطفا به من و مردم توضیح دهید که کدام یک از آن ها احترام به حقوق انسان ها است.
اول، جدا کردن کودکان از مادرانشان
دوم، طلاق های اجباری
سوم، حجاب اجباری
چهارم، خارج کردن رحم زنان و مقطوع الانسل کردن آن ها
پنجم، تجاوز به زنان توسط مسعود رجوی تحت نام محرمیت زنان
ششم، تحقیر زنان که آنان ضعیفه هایی هستند که اگر دست رهبر عقیدتی بالای سر آن ها نبود آن ها „فاحشه“ هایی بیشتر نبودند (این موضوع بارها و بارها توسط مریم رجوی در درون تشکیلات مجاهدین به زنان عضو مجاهدین گفته می شد)
آقای داشامیر شهی!
ترور و بمب گذاری و خمپاره باران شهرها و پول شویی و ضرب و شتم مخالفان و ترور شخصیت، کدام یک با معیار احترام به حقوق انسان ها، مطابقت دارد؟
من به عنوان یکی از قربانیان سازمان مجاهدین، از شما می خواهم که در رابطه با اظهارات تان و حمایت از مجاهدین خلق، بازنگری بکنید و در این میان کاملا بی طرف باقی بمانید و اگر به مقر مجاهدین خلق می روید به سخنان کسانی که از آنان آسیب جدی دیده اند نیز گوش فرا دهید.
با احترام مجدد، کریم غلامی از آلمان