6.5 C
Paris
Monday, December 23, 2024

نامه جداشدگان به سفیر سابق نروژ در تهران

نامۀ آقای رضا صادقی جبلی از اعضای سابق سازمان مجاهدین به سفیر سابق نروژ در ایران
جناب آقای ” رولد نس” سفیر سابق نروژ در ایران؛

اینجانب رضا جبلی از اعضای سابق سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) و فعال حقوق بشر درکشور بلژیک هستم.

در تظاهرات خرداد سال 1360 در تهران توسط نیروهای امنیتی رژیم مورد اصابت گلوله قرارگرفتم و چد ماه بعد دستگیر وبه مدت پنج .سال در زندان بودم که حدود دو سال آن را در سلول انفرادی گذراندم

.سالها در کشورهای کانادا و آمریکا در سیستم مالی و نیرویی سازمان مجاهدین فعالیت کردم و همچنین سالها در کمپ اشرف در عراق بسر بردم

از آنجاییکه مشترک روزنامۀ «تجارت روز» هستم و مقاله های شما را در رابطه با ایران دنبال میکنم اخیرا یکی از این مقاله های شما در رابطه با سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) توجهم را بطور ویژه جلب کرد.

شما به درستی در این مقاله تاکید کرده اید که “ایرانی ها یک کودتای جدید ایالات متحده و استقرار مجاهدین خلق را به عنوان گزینه ای بدتر از رژیم امروز می بینند”. من به شدت بر این باورم که شما روی نکته حساس و دقیقی انگشت گذاشته اید و با توجه به فعالیت های تروریستی چهل سال گذشتۀ رجوی در ایران، عراق و اروپا، همچنین به عنوان یک عضوسابق این فرقه بایستی هشدار و تاکید کنم که حضور این گروه تروریستی، فرقه ای، غیر دموکراتیک و کاملا نامشروع در نروژ نه تنها تهدیدی برای کشور شما بلکه یک تهدید بزرگ برای کل اتحادیه اروپا می باشد.

آقای سفیر عزیز

همانطوریکه جنابعالی تاکید کردید حمایت و جنگیدن فرقه رجوی در کنار صدام حسین در جنگ هشت ساله و همچنین اکنون دریافت کمک های مالی از عربستان سعودی و همکاری نزدیک و تنگاتنگ با دشمنان ایران موجب عدم مشروعیت این فرقه نزد ایرانیان شده است. در ادامه و تایید صحبتهای شما بایستی اضافه کنم که مردم ایران در داخل و خارج کشور این فرقه را بعنوان خائن به کشور دانسته و از آن نفرت دارند.

سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) یک گروه ضد امپریالیست و ضد سرمایه داری است که در زمان رژیم پهلوی مراکز امریکایی ها از قبیل هتل و خطوط هواپیمایی و شرکت های نفتی را مورد حمله و بمبگذاری قرار داده و شش نفر از پرسنل امریکایی را در تهران ترور کرده است.

سه عملیات ادارۀ تحقیات فدرال آمریکا اف بی ای تحت عنوان های “پول شرقی” “رویکرد شرقی” و شکار شیر” و دستگیری و تحت تعقیب بودن بسیاری از اعضای این فرقه و نیز گذشتۀ تروریستی آن موجب نشده اند که اشخاصی مانند جان بولتن با دریافت پول از رجوی حمایت نکنند.

جنابعالی به درستی در مقاله تان نوشتید که «خواب و آرزوی جان بولتن برای تغییر دادن رژیم برای بقیه مردم منطقه و بخصوص ایرانیان یک کابوس خواهد بود و حمایت از این فرقه که بشدت مورد تنفر مردم حتی در بین مخالفین حکومت فعلی می باشند می تواند در جهت عکس خواسته خود آقای بولتن عمل کند و رهبری رژیم با استفاده از همین حمایت های دشمنان ایران، مردم خود را پشت پرچم و در نتیجه حمایت از خود جمع کند».

من به عنوان یک ایرانی و یک عضو سابق سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) و از طرف بسیاری از اعضای سابق این فرقه می خواهم از شجاعت و موضع شما در برابر یکی از بدترین گروه های تروریستی زمان حال سپاسگزاری و قدردانی کنم.
با تشکر
رضا جبلی – بلژیک

Honorable Roald Sturla Næss, former Norwegian ambassador to Iran,
My name is Reza Jebelli. I am a former member of mek and a human rights activist living in Brussels. On June 1981, I was shoot and later arrested by Iranian security service and spent about five years in prison including two years in solitary confinement. I was working in the financial section of mek in Canada and the United States and spent many years in mek Camp Ashraf in Iraq. Recently, I came across few of your articles about Iran in Norway today newspaper which I am subscribed. One article especially took my attention and have inspired me to write to you was the one about mek.

As you correctly expressed in your article, “Iranian see a new US coup and deployment of MEK as a worse option than today’s regime”. I strongly believe that’s exactly true considering the mek past forty years records of assassinations and terrorist activities in Iran, Iraq and Europe and as a former member, I must emphasize that presence of a former terrorist group, a cultish, undemocratic, completely illegitimate group in Norway not only is a threat to your country, but also a great threat to the European Union as a whole.

Dear Ambassador,
As you also mentioned, “mek fought with Saddam Hussein during the Iraq war against Iran in the 1980s and currently being financed by Saudi Arabia and working closely with Iran’s enemies also shows lack of legitimacy in the Iranian population”, and I have to say it considered by most Iranians as an act of treason as well.

Mek as an Anti-capitalist, anti-imperialist and anti-American, who targeted US-owned hotels, airlines and oil companies, and was responsible for assassination of six Americans in Iran.

Despite of mek terrorist past, however, has not stopped individuals such as John Bolton from receiving money from the group, despite MEK members and supporters facing criminal prosecution in the United States since 2001 FBI’s three operations called, Eastern Money, Eastern Approach and Lion hunter.

As you have indicated, John Bolton’s dream of regime change would be a nightmare for the region and especially for the people of Iran. By supporting a group considered so unfavorably and hated even by those who oppose the regime, Bolton works against himself and therefore a significant help to the regime to use Bolton’s ties with the mek to rally the Iranian people behind the flag.

As an Iranian and a former mek and behalf of many ex-members, I would like to thank you for your courage and your stand against one of the worst terrorist cults in our time.
Respectfully,
Reza Jebelli
Brussels, Belgium

تشکر و قدردانی حسین نژاد از مقالۀ سفیر سابق نروژ در ایران در روزنامۀ نروژی داگنس نرینگسلیو
آقای ” رولد نس” سفیر نروژ در ایران بین سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۱

با درود و تبریک سال نو ۲۰۱۹ بر شما و مردم نروژ

اینجانب علی حسین نژاد عضو سابق و قدیمی سازمان مجاهدین خلق که به مدت سی سال در بخشهای سیاسی و روابط خارجی این سازمان کار کرده ام مقالۀ مورخه ۲۷ نوامبر ۲۰۱۸ شما در روزنامه کثیرالانتشار نروژی داگنس نرینگسلیو را خواندم که در آن به درستی تأکید کرده اید که سازمان مجاهدین هیچگونه پایگاهی در میان مردم ایران ندارد و شنیدم که شما و روزنامۀ مذکور از طرف آن سازمان به این علت مورد حمله و هجوم تبلیغاتی قرار گرفته است.

من ضمن تشکر و حمایت از شما به علت این واقع بینی و افشای حقیقتی که خودتان در داخل ایران آن را مشاهده و لمس کرده اید و تشکر از مسئولین روزنامه که این مقالۀ واقع بینانه را منتشر کرده اند؛ واقعیتهای زیر را که خودم سالیان دراز در داخل و بیرون تشکیلات این سازمان شاهد آنها بوده ام به اطلاع شما و روزنامۀ مذکور می رسانم:

اینجانب بعد از آنکه دیدم سازمان مجاهدین خلق دیگر یک سازمان سیاسی نیست بلکه به یک فرقۀ مذهبی خاصی تبدیل شده که هیچگونه پایگاه مردمی نه داخل ایران و نه در خارج آن حتی در میان گروههای اپوزیسیون ایرانی ندارد و بلکه عموم ایرانیان از این فرقه متنفرند. اکنون این فرقه هیچ کاری جز تشویق به حمله به ایران و راه انداختن یک جنگ ویرانگر دیگری در منطقه ندارد جنگی بسا بدتر و ویرانگرتر از جنگ پیشین در عراق. و در همین راستا این فرقه در ماههای اخیر با همکاری اسرائیل دست به ساختن سناریوهای تروریستی علیه خود و نسبت دادن آن به رژیم ایران می زند تا زمینه را برای این جنگ و نیز مطرح کردن خودش آماده کند.

رهبری سازمان مذکور با تبدیل شدن آن به یک فرقه که سالها توسط اروپا و آمریکا به عنوان یک فرقۀ تروریستی شناخته شده ملیونها دلار از هدایای نفتی عراق را که دولت صدام حسین به آنها می داد و اینجانب به عنوان مترجم عربی رهبری این سازمان در عراق شاهد آن بودم و اکنون نیز سودهای حاصله از سرمایه گذاریهای کلان آن پولها و کمکهای پولی برخی کشورهای عرب منطقه را بین لابی های خود در غرب برای حمایت و دفاع از اهداف جنگ طلبانۀ اش توزیع می کند هدفی که به هیچوجه مورد حمایت مردم ایران نبوده ونیست. آنها یک فرقۀ خاصی با عقاید و افکار بدعت گذارانه و التقاطی و آمیخته ای از افکار مذهبی اسلامی شیعی و افکار غربی و کمونیستی بویژه استالینیسم می باشند که بکلی پایگاهشان را در میان مردم ایران از دست داده اند.

رهبری سازمان مجاهدین خلق از سال ۱۹۸۹ به همۀ ما دستور داد که همسران خودمان را طلاق دهیم و هر گونه ازدواج و حتی فکر کردن به آن را برای اعضای سازمان با انواع روشهای سرکوبگرانه ممنوع کرده است.

دراین فرقه فکر و اندیشه و روح و جسم نیرو ها در انحصار رهبر قرار گرفته و هر گونه اختیاری از افراد سلب شده است و حتی فکر کردن افراد هم با مغزشویی مستمر و روزانه تحت سیطره و کنترل تشکیلات فرقه قرار می گیرد و فکر کردن جز به رهبر فرقه ممنوع می باشد و انتقاد و اشکال گرفتن از رهبری به عنوان یک جرم شدیدا سرکوب می شود.

تا کنون بیش از هزار تن از اعضا و کادرها و مسئولین سازمان مجاهدین از آن جدا شده اند که بسیاری هم از میان زنان می باشند که برخی نیز اعضای شورای رهبری سازمان بودند که پرده از بسیاری رسوایی های جنسی رهبر سازمان مسعود رجوی همسر مریم رجوی برداشتند. همچنین جدا شدگان سازمان موارد زیادی از زندان و شکنجه و قتل مخالفان رهبری سازمان در قرارگاههای این سازمان در عراق را افشا کرده اند.

همۀ افراد این سازمان از هر گونه تماس و ارتباط با افراد خانواده هایشان محروم و ممنوع هستند و استفاده از هر گونه وسیلۀ ارتباطی اعم از رادیو و کانالهای تلویزیونی و انترنت و موبایل تماما برای اعضای سازمان ممنوع می باشد و تنها در اختیار رهبری و مسئولانی است که مأموریتهای ارتباطی خاص سازمان را دارند.

علاوه بر آن هر یک از ما جداشدگان در داخل تشکیلات این سازمان شاهد موارد زیادی زندان و شکنجه و حتی قتل و سربه نیست کردن اعضای مخالف سیاستهای رهبری آن در قرارگاههای این سازمان در عراق و موارد نقض روزانۀ حقوق بشر توسط رهبران آن بودیم که شرح این فجایع را به تفصیل و مستند و با ذکر اسامی قربانیان و نیز شکنجه گران این فرقه بارها نوشته و منتشر کرده ایم و در اختیار سازمانهای حقوق بشری بین المللی قرار داده ایم.

در زیر موضع رسمی دولت فرانسه در قبال سازمان مجاهدین خلق ایران را که توسط سخنگوی وزارت خارجۀ فرانسه آقای رومن نادال دو سال پیش اعلام شده و بارها بر آن تأکید شده است یادآور می شویم:

«موضع فرانسه نسبت به سازمان مجاهدین خلق ایران بسیار روشن است. این سازمان به کارهای خشونت آمیز شناخته شده است و در فرانسه سازمان مجاهدین خلق ایران به عنوان سازمانی هیچگونه مشروعیت قانونی ندارد. این سازمان به دلیل ساختار خشونت آمیز خود و نبود مناسبات دموکراتیک در درون آن دارای ویژگیها و عملکردهای فرقه ای می باشد».

من و بسیاری از اعضای جدا شده از این فرقه که هریک به نوعی توانستیم از زندان تشکیلات فرقه ای و سرکوبگر آن نجات پیدا کنیم توسط رهبر این سازمان یعنی مسعود رجوی رسما تهدید به قتل در خیابانهای اروپا شده ایم. او به تمامی افراد خود اعلام نمود به هر صورتی که می توانند و در هر کشوری باشند اعضای جدا شده از این فرقه را که دست به افشای حقایقی می زنند که داخل تشکیلات آن دیده اند به قتل برسانند. پیام او در این مورد در تلویزیون و سایتهای رسمی سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) پخش و منتشر شده و هنوز در این سایتها موجود می باشد.

موفقیت شما را در خدمت به حقوق بشر و اخلاق و انسانیت و حفظ حرمت و شرافت قلم و روزنامه نگاری آرزومندم.

Mr. Roald Ness Roald Næss Norway’s Ambassador to Iran between 2007 and 2011

Congratulations and greetings of the New Year 2019 on you and the people of Norway,

I am Ali Hussein Nezhad, a former member of the Mojahedin Organization of Iran (MEK- MKO- PMOI) who has been working in the political and foreign affairs departments of this organization for thirty years. I read Your article on 27/11/2018 in the Norwegian Multidisciplinary newspaper Dagens Naeringsliv that you rightly emphasized that the Mojahedin organization MEK There is no base among the people of Iran and I hear that you and the newspaper have been attacked by the propagandas of organization for this reason.

I thank you and support you because of this fact and the disclosure of the truth that you yourself observed and touched inside of Iran and thank the officials of the newspaper. Dagens Naeringsliv Who have published this realistic article; I bring to your notice the following facts, which I myself have seen for many years, inside and outside the organization:

After I saw that the MKO was not a political organization, it became a special religious sect that does not have any popular base inside or outside of Iran, even among Iranian opposition groups, but it is the general Iranian people who hate the sect. Now, this sect is nothing but encouragement to attack Iran and launch another devastating war in the region, a war that is even worse and more devastating than the former war in Iraq. In the same vein, in recent months, the sect has been working with Israel to develop terrorist scenarios against itself and attribute it to the Iranian regime to prepare the ground for this war as well as to raise it up.

The leadership of this organization, with its becoming a cult known for many years by Europe and the US as a terrorist sect, witnessed millions of dollars of Iraqi oil donations provided by the Saddam Hussein government and I, as an Arabic translator of leadership the organization in Iraq. And now also the profits made from the massive investments of those monies and donations of some Arab countries distribute the region among their lobbies in the West to support and defend their war-torn goals, a goal which was by no means supported by the Iranian people. They are a particular sect with ideological and eclectic ideas combined with Shiite Islamic religious thoughts and Western and communist thoughts, especially Stalinism, that have completely lost their base among the Iranian people.

Since 1989, the leadership of the MKO has ordered all of us to divorce our spouses and prohibit any form of marriage and even thought of it for members of the organization with a variety of repressive methods.

In this sect, thought, and the spirit and body of forces are placed in the monopoly of the leader and any arbitrariness has been deprived of individuals, and even the thinking of individuals is continuously controlled by day-to-day supervision of the organization of the sect and the thinking of except The leader of the sect is forbidden, and the critique of leadership as a crime is severely suppressed.

So far, more than a thousand members and cadres and officials of the Mojahedin organization have been separated from it, many of them are women, some of them members of the Organization’s Leadership Council, who uncovered many of the scandals of the leader of the organization, Masoud Rajavi, wife of Maryam Rajavi’s wife. . The detainees of the organization have also exposed a large number of prisons and torture and killing of opposition leaders in the organization’s headquarters in Iraq.

All individuals of this organization are deprived of any contact and communication with their families, and the use of any communication means, including radio and television channels, the Internet and the mobile, is strictly prohibited for members of the organization and is only available to the leadership and authorities. Which have specific organizational communications missions.

In addition, each of our detainees inside the organization has witnessed many cases of imprisonment and torture, and even the killing of members of the opposition against its leadership policies in the Iraqi organization’s offices and the daily violations of human rights by its leaders, Detailed and documented disasters, and we have repeatedly written and published the names of the victims and the torturers of this sect and have been made available to international human rights organizations.

Under the official position of the French government towards the PMOI The French Foreign Ministry spokeswoman Romain Nadal said two years ago and has repeatedly emphasized:

” The position of France towards the PMOI is very clear. The organization is known for violent acts, and in France, the PMOI as an organization has no legitimacy. Because of its violent structure and the lack of democratic ties within it, it has sectarian functions and functions. “

I and many members of the secession, each of whom were somehow able to escape the sectarian and repressive organization’s jail, was officially threatened with murder in the streets of Europe by its leader, Massoud Rajavi. He announced to all his people that they could kill any members of the sect who are exposing the truths they saw in their organization, whatever they can and in any country. His message on this subject is on television and official sites MEK Broadcast and published and still available on these sites.

I wish you success in serving human rights and ethics and humanity and maintaining the respect and dignity of the pen and journalism.

نامه قدردانی غفور فتاحیان عضو قدیمی جداشده از فرقۀ رجوی از آقای رولد نس سفیر سابق نروژ در ایران به خاطر مقاله بسیار ارزشمندشان در روزنامه داگنس نرینگسلیو

جناب آقای سفیر رولد نس با عرض سلام و احترام و با تبریک سال نو ۲۰۱۹ بر شما و مردم نروژ؛

قبل از هر نکته ای تشکر و قدردانی خودم را از شما به خاطر افشای ماهیت پلید سازمان مجاهدین یا همان فرقه رجوی ابراز می کنم.

آقای سفیر
اینجانب غفور فتاحیان به مدت بیش از بیست سال در قرارگاههای این سازمان در عراق بطور حرفه ای بودم و در واقع می توانم بگویم که درآنجا همانند یک اسیرزندانی بودم که در آخر هم با هزاران بار تلاش و به جان خریدن مرگ و با کمک نیروهای آمریکایی مستقر در پادگان اشرف در عراق توانستم فرار کنم و هم اکنون خوشبختانه در کشور فرانسه ساکن می باشم.

آقای سفیر رولد نس
سازمان مجاهدین همان فرقۀ تروریستی و ضد بشری است که توسط مریم قجر و مسعود رجوی با شعار دروغین دموکراسی رهبری می شود که به یقین می توانم بگویم جنایت ضد بشری این سازمان بر علیه اعضای خود و میهن خود را تاریخ ایران به خود ندیده است.

آقای سفیر
آیا می دانید ما تمام اعضای سازمان در داخل کمپ اشرف سابق هیچگونه دسترسی به رادیو و تلفن و انترنت و تلویزیون و حتی کتاب را نداشتیم و در کمپ اشرف سابق در عراق بیش از ۹۹ در صد از ما اعضای سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) شناختی از موبایل نداشتیم و نمی دانستیم که این وسیله چه کار می کند؟. همین اکنون هم در مقر دیگری که این سازمان در آلبانی به راه انداخته است استفاده از موبایل برای افراد ممنوع است و به صراحت به تمام نفرات گفته می شود که موبایل یعنی وزارت اطلاعات رژیم ایران!!

آقای سفیر
ما در کمپ اشرف بطور متوسط روزانه ۱۸ساعت کار طاقت فرسا می کردیم که اکثر نفرات به علت کم خوابی و مواد غذایی به بیماریهای صعب العلاج مبتلا شدند و در طی روز تمام نفرات با کوچکترین خللی که در کار پیش می آمد شروع به چرت زدن می کردند و حتی این چرت زدن هم باید دور از چشم مسئولین سازمان می بود وگرنه مورد حسابرسی شدید و انواع ناسزاها قرار می گرفت.

در مناسبات درونی سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) دوست داشتن و فکر کردن به خانه و خانواده و ابراز عواطف خانوادگی و هر گونه ارتباط با افراد خانواده حتی در داخل تشکیلات ممنوع بوده و می باشد و هر فرد باید جزئیات تمام آنچه که در این رابطه به ذهنش آورده بویژه یاد همسر سابق و یا کوچکترین احساس جنسی در ذهن خودش را در نشستی به نام «غسل هفتگی» بخواند و همۀ افراد هم باید در این نشستها شرکت کنند تا با رکیک ترین فحش ها روبرو شود.

آقای سفیر
در پادگان اشرف یک زندان مخوف بود که بعد از ورود نیروهای آمریکایی به کمپ اشرف آن را شبانه با لودر صاف کردند بطوریکه هیچ اثری از آن نماند… در این زندان و محل دیگری در کمپ اشرف به نام محور ۲ سابق در سالهای ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵ مسئولین سازمان به دستور مسعود و مریم رجوی بیش از هزار نفر از اعضای ناراضی را که به رجوی و خط مشی او انتقاد داشتند دستگیر و زندانی کردند که من بیشتر زندانیان و زندانبان آنها را می شناسم و شاهد این دستگیریها بودم.

در این زندان دهها نفر سربه نیست و کشته شده اند و یا در اثر شکنجه های وحشیانه و فشارهای جسمی و روحی خودکشی کرده اند که اثری از آنها نیست و از جملۀ آنان جلیل بزرگمهر و حمزه رحیمی و قربانعلی ترابی و و شمس الله گل محمدی و دهها نفر دیگر می باشند.

آقای علی امامی را که بیش از شصت سال سن داشت بقدری شکنجه کردند که توانایی حرف زدن نداشت.

شمس الله گل محمدی را که در اثر شکنجه و زندان از ناحیۀ کمر آسیب دیده بود و توانایی راه رفتن نداشت و با عصا راه می رفت به وسیلۀ سیم برق کشتند و سپس اعلام کردند که وی خودکشی کرده است.

علی رضا طاهرلو به علت شرایط سخت زندان و شدت شکنجه ها توسط عوامل رجوی در پادگان اشرف، چندین بار در زندان اقدام به خودکشی کرده بود ولی هر بار توسط دوستانش در زندان از مرگ نجات یافته بود و سرانجام در سال ۲۰۱۳ در کمپ اشرف سابق به طرز مشکوکی کشته شد.

دهها و صدها مورد دیگر را با اسامی و مشخصات می دانم ولی اینجا گنجایش شرح آنها نیست و من برای اثبات تمام گفته هایم حاضرم در هر دادگاهی شرکت کنم و شهادت بدهم و هر انچه را که در طی این بیست سال بر سر خودم و سایر دوستانم آوردند بیان کنم و تک به تک گفته ها و نوشته های خود و دوستانم در این سالها را اثبات کنم.

با تشکر
غفور فتاحیان – پاریس – فرانسه
دوم ژانویه ۲۰۱۹

Mr. Ambassador Roald Ness, greetings and with the congratulations of the New year 2019 on you and the people of Norway;

Before any point, I express my gratitude and thanks to you for exposing the dirty nature of the PMOI or the Rajavi cult.

Mr. Ambassador
I am Ghafur Fattahian for more than twenty years at the headquarters of this organization in Iraq, and in fact I could say that I was like a captive who, at the end, tried and died to death with the help of US troops I was able to escape in Iraq at the Camp Ashraf in Iraq and now, luckily, I live in France.

Mr. Ambassador Roald Ness
The PMOI is the same terrorist and anti-human sect that is led by Maryam Ghajar and Massoud Rajavi with the false slogan of democracy, which I can certainly say that the organization’s anti-human crime against its members and its homeland has not been seen in Iranian history.

Mr. Ambassador
Did you know that we did not have all the members of the organization inside the former Camp Ashraf any access to the radio and telephone and the Internet and television, and even the book, and in the former Camp Ashraf in Iraq, more than 99 percent of our members of the MKO (Rajavi Sect) We did not have a mobile phone and did not know what it was doing? The use of mobile phones for people is now forbidden in the organization’s other headquarters in Albania, and it is explicitly mentioned to all those who call the Ministry of Information of the Iranian regime!!

Mr. Ambassador
At Camp Ashraf, we spent an average of 18 hours a day working for 18 hours, most of them suffering from severe illness due to lack of sleep and food, and during the day, all the people with the smallest impediment they were going to start to snooze. And even this nap should be far from the eyes of the organization’s officials, otherwise it would be subject to severe audits and ill-fated cases.

In the internal relations of the Mojahedin organization (Rajavi sect), it is forbidden to love and think about home and family and expressing family affections and any communication with family members even inside the organization, and each person should have all the details of what is in his mind. He has brought her mind, especially the remembrance of her former wife, or the slightest sense of sex in her mind at a meeting called “Weekly Ghosts”, and everyone should attend these sessions to face the most ruthless swears.

Mr. Ambassador
In the garrison of Ashraf, there was a dreaded prison that, after the arrival of US forces in Camp Ashraf, it was cleaned up at night with a loader, so that there was no trace … In this jail and another place at Camp Ashraf called the 2nd Axis in 1994 and 1995, the authorities arrested and imprisoned more than a thousand dissident members who criticized Rajavi and his policy, which I knew most of their prisoners and their guards, and witnessed these arrests.

Dozens of people are not tortured and killed, or they have committed suicide through brutal tortures and physical and psychological pressures, including those of Jalil Zamaneh, Hamzeh Rahimi, Ghorbanali Torabi and Shamsollah Golmohammadi. There are dozens more.

Mr. Ali Imami, who was over thirty years old, tortured so much that he was unable to speak.

Shamsollah Gul Mohammadi, who was traumatized by the torture and imprisonment of the waist and unable to walk, walked on a cane with a power cord, then announced that he had committed suicide.

Ali Reza Taherlou was executed several times in prison in connection with the prison conditions and the severity of the torture by Rajavi agents in the Ashraf garrison, but each time he was saved from death by his friends in prison, and eventually expired in 2013 at Camp Ashraf. Suspiciously killed.

I see dozens and hundreds of other names with names and qualifications, but here they are not included in the description, and I am ready to testify to all the statements in any court, and to testify and whatever I have for myself and my other friends over the course of these twenty years. I would like to make a statement and to prove my words and writings and my friends in these years alone.

Thanks
Ghafur Fattahian – Paris – France

منبع؛ پیوند رهایی

AriaNews
AriaNewshttps://www.ariairan.com/
اخبار اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، اقتصادی، علمی از سراسر جهان در Aria News | آریا نیوز
آخرین خبرها
اخبار مرتبط