4.9 C
Paris
Sunday, December 22, 2024

مریم رجوی،نماینده اسلام دموکراتیک یا ملکه خشونت و ترور؟!

maryam-radjavi-2fev2013

مریم رجوی روز شنبه دوم فوریه 2013 ،هواداران اش را در پاریس جمع کرد و از “اسلام دموکراتیک” و رهایی بخش برای “ایران فردا” حرف زد.غیر خودی حضور نداشت.در دو طرف سالن، لابی های گرانقیمت که به اعتراف خودشان تا 160000 دلار پول گرفته اند،مقابل اعضا و هواداران شناخته شده مجاهدین جمع شده بودند تا مریم رجوی را برای سخنرانی تکراری اش تشویق کنند.همه چیز آماده و جور بود.تنها چیزی که یافت نمی شد،نشانی از مردم یا گروه های سیاسی ایرانی بود!

اما او طبق معمول با این پیش درآمد که شرق تا غرب عالم را جمهوری اسلامی فتح نموده و جایی برای عرض اندام آنان باقی نگذاشته است،رجوی و گروه اش را آنقدر کوچک و کوچک کرد که احساس می شد مجذوب قدرت نمایی حکومت ایران شده است.بگذریم که گوشزد نمود از سه سال مانده به انقلاب 22 بهمن، مسعود رجوی از زندان شاهنشاهی فاش ساخته بود تهدید بزرگ همین ها هستند که الان سر حکومت اند.اما غرب به حرف مجاهدین گوش نکرد و آنها هم حکومت را دزدیدند.به همین سادگی!

خانم رجوی که آن روزها مسلمانی نمی شناخت و روسری امروزی اش را نیز بر سر نمی گذاشت، حتی در یک تظاهرات مردمی شرکت نکرده بود.معلوم نیست این حرف ها را از کجا شنیده است که در یادآوری خاطرات آن دوران به لابی های تشریفاتی، از “اسلام دموکراتیک”ی ذکر خیر می نماید که مسعود رجوی و موسی خیابانی را به پابوس آیت الله خمینی کشانده بود.

علاوه بر این مگر ایشان نشنیده یا نخوانده اند که مسعود رجوی و موسی خیابانی برای اشهد گفتن پیش مرجع تقلید و ثبت مسلمانی شان نزد آیت الله خمینی رفته بودند که مقبول نشد؟!

اگر آیت الله خمینی سه سال قبل از انقلاب برای مسعود رجوی تهدید بود،چرا و چگونه پس از انقلاب، ایشان “پدر معنوی”،”رهبر ضد امپریالیستی”و”امام خمینی” مسعود رجوی شدند؟!سئوال واضح تر اینکه چرا مریم و مسعود رجوی همین دزدی انقلاب را بین سال های 1357 الی 1360 افشا نکردند؟چرا از وقتی که مجاهدین در بازی قدرت جای نگرفتند همه پل ها را پشت سرشان خراب کرده و به روی مردم اسلحه کشیدند؟اگر آیت الله خمینی اینقدر بد و سیاه بود،چرا پیشینیان و روسای مسعود رجوی در سازمان مجاهدین، از ایران و خارج قدم رنجه کرده و به ملاقات آیت الله خمینی در عراق رفتند؟چه نیازی به تاییدیه آیت الله خمینی برای “اسلام دموکراتیک” امروز شان داشتند؟!

دروغپردازی زنی که حتی بلد نیست تاریخ را درست ورق بزند ،چگونه باید باور کرد؟

از طرفی این “اسلام دموکراتیک” که مریم رجوی چند سالی است بر زبان می راند،همان “اسلام رجوی” نیست که او را با دشمن آب و خاک مردم ایران پیوند داد و برای بیش از دو دهه عاملی برای ترور های کور و  وحشتناک در ایران شد؟چگونه می توان این بخش از تاریخ خیانت بار رهبران مجاهدین از جمله مریم رجوی را که تحت نام “اسلام دموکراتیک” صورت گرفته بود فراموش کرد؟

سربریدن سربازان ایرانی به دست واحد های عملیاتی مجاهدین و شلیک گلوله با تفنگ های اهدایی صدام حسین به شقیقه مجروحان که “بنام خدا و بنام خلق قهرمان ایران و بنام مسعود و مریم رجوی” صورت می گرفت را چگونه با “اسلام دموکراتیک” پیوند می دهند؟

زنی که در میان اعضای مجاهدین خود را “ملکه انقلاب ایدئولوژیک”، در کلیسای فرانسه خود را”ژاندارک ایران” و در میان هلهله لابی های منطقه اورسوراواز خود را “ژنرال دوگل ایران” می نامد،امروز با تکرار یاوه های پوچ و سرخورده از شکست در عراق، دنبال شکافی برای فریب افکار عمومی است.اگر غیر از این است مریم رجوی پاسخ دهد که چرا با اینکه در دو دهه گذشته جنگ طلبان و صدام حسین تا دندان مسلح اش نموده و همه راه های هجوم به مردم ایران را برایش باز گذاردند،نتوانست هیچ غلطی بکند؟اکنون که پرده “اسلام دموکراتیک” رجوی از عراق تا اروپا و آمریکا برافتاده، بهتر نیست قبل از اینکه راجع به “ایران فردا” نقشه کشی شود،از مناسبات “اسلام دموکراتیک” در میان اعضای سازمان مجاهدین پرده برداشته شود؟پاسخ مریم رجوی به افشاگری زنان جداشده شورای رهبری و اعضای شکنجه شده در زندان های پادگان اشرف چیست؟چرا “اسلام دموکراتیک” رجوی پاسخگوی منتقدین و آنهایی که عمر خود را در سازمان مجاهدین تباه کرده و جداشده اند نیست؟

مریم رجوی در بین لابی های جنگ طلب که در پاریس گرد او جمع شده بودند گفت؛” از نظر ما آرای مردم، تنها ملاک سنجش است و بر همین اساس، خواهان یک حکومت جمهوری مبتنی بر آرای مردم هستیم.  “

کسی که بنا به ادعا آوازه افشاگری هایش در باره حکومت ایران از سه سال قبل از انقلاب 22 بهمن 1357 شروع شده و تا کنون غربی ها را از خدمات (جاسوسی) فراوان بهره مند نموده،چگونه نتوانسته است آرای مردم ایران در باره گروه خود را ارزیابی نماید؟!

اگر مریم رجوی و سازمان مجاهدین معتقدند که پایگاه مردمی عظیم داشته و “رژیم” انقلاب شان را دزدیده،نیاز به رای گیری نیست.قبول،اما فرمان دهند یک گروه 100 نفره بصورت مخفیانه و نیمه شبانه در گوشه ای از کویر، دور از چشم ماموران جمهوری اسلامی به همایش درآمده و عکس ایشان و مسعود رجوی را به دست گیرند تا مشخص گردد که حامیان او و جمهوری که سازمان مجاهدین خلق می خواهد چه تعداد طرفدار دارد؟ 

دومین شعار مریم رجوی راجع به آزادی ها در “ایران فردا”است؛“ما خواهان یک نظام کثرتگرا و آزادی احزاب و اجتماعات هستیم. در ایران فردا ما به کلیه آزادیهای فردی احترام می‌گذاریم و بر آزادی بیان و آزادی کامل رسانه‌ها و دسترسی بی‌قیدوشرط همگان به فضای مجازی تأکید داریم. “

مریم و مسعود رجوی و سازمان مطبوع اش طی 30 سال گذشته هیچ حزب و گروهی را نتوانست تحمل کند.هیچ اجتماع افشاگرانه ای را در اروپا نتوانست دوام بیاورد.به هیچ عضوی در سازمان مجاهدین حق استفاده از تلفن،اینترنت،پوشش دلخواه داده نشد.هر کسی از مجاهدین انتقاد کرد مزدور و جاسوس اعلام کردند.همه را در بی خبری مطلق در قرارگاه ها و پایگاه های در بسته خود محصور کردند.اجازه ملاقات با خانواده ها داده نشد.شعار و طراحی برای ” ایران فردا”خیلی دور و دیر است.ایشان پاسخ دهند که همین شعارها را چرا در عراق و اروپا اجرا ننموده و هر معترضی را با زندان و شکنجه همراه ساختند؟

مریم رجوی می گوید؛” ما در ایران آزاد شده فردا، از لغو حکم اعدام دفاع می‌کنیم و نسبت به آن متعهدیم.”

مریم رجوی اگر راست می گوید پاسخ دهد چرا حکم اعدام اعضای ناراضی و خواهان جدایی و منتقدین انقلاب ایدئولوژیک را در کنار مسعود رجوی امضا و تایید نمود؟

چهارمین شعار مریم رجوی می گوید ” مقاومت ایران از جدایی دین و دولت، دفاع خواهد کرد. هرگونه تبعیض در مورد پیروان کلیه ادیان و مذاهب، ممنوع خواهد بود. “

مریم رجوی پاسخ دهد چرا تعداد انگشت شماری از اقلیت های مذهبی که در عراق به مجاهدین می پیوستند حتما باید مسلمان و از نوع شیعه رجوی می شدند تا دست از اذیت و آزارشان برداشته می شد؟اگر ایشان خواهان جدایی دین از دولت هستند چرا نام “دولت جمهوری دموکراتیک اسلامی” را بر خود برگزیده اند؟چرا برای اثبات این موضوع پیشقدم نمی شوند و روسری خود و 1000 زن محصور را آزادی پوشش نمی دهند؟چرا اعلام نمی کنند از این پس هر زن ازمجاهدین در پوشش و روسری گذاشتن آزاد است؟و اینکه چرا تا کنون بسیاری از آنان را بر خلاف میل شان اجبارا روسری سرشان کرده اند؟اگر دین از دولت و سیاست جدا است چرا نماز و روزه برای همه در” مقاومتی” که از آن اسم می برند اجباری بوده و متخلفین زیر فشار روحی و جسمی قرار می گیرند؟

مریم رجوی می گوید؛” ما به برابری کامل زنان و مردان در کلیه حقوق سیاسی، اجتماعی و مشارکت برابر زنان در رهبری سیاسی، معتقدیم و هر گونه اَشکال تبعیض علیه زنان، ملغی خواهد شد و آنان از حق انتخاب آزادانه پوشش، ازدواج، طلاق ، تحصیل و اشتغال، برخوردار خواهند بود. “

آیا این طنز را باید باور کرد؟مریم رجوی به حرمسرای اجباری زنان در پیشگاه مسعود رجوی،طلاق های اجباری زنان و مردان مجاهدین طی سال های 1367 الی 1373 تحت نام انقلاب ایدئولوژیک چه پاسخی دارد؟راجع به کودکان و فروپاشی خانواده ها در سازمان مجاهدین چه دیدگاهی دارد؟شرم آور نیست زنی که شوهردوم اش مسعود رجوی از انقلاب رهایی بخش او در طلاق های اجباری و فروپاشی خانواده ها حرف می زند، اینگونه خود را به بطالت زده و شعور دیگران را به بازی گرفته است؟!

او می گوید؛ ” ایران فردا، کشور عدالت و قانون است. ما خواهان ایجاد یک نظام قضایی مدرن، مبتنی بر احترام به‌اصل برائت، حق دفاع، حق دادخواهی، حق برخورداری از محاکمه علنی و استقلال کامل قضات هستیم. همچنین قانون شریعت آخوندی، در ایران فردا جایی نخواهد داشت. “

رهبران و اعضای سازمان مجاهدین کدام عدالت و قانون را رعایت کرده اند؟مگر ژنرال ایران صیاد شیرازی بنا به دستور صدام حسین و توسط واحد های اعزامی مجاهدین از عراق به تهران، بدون محاکمه و دادگاه در کنار خانواده و فرزندش با سلاح صدام  حسین ترور نشد؟مگر قبل از ترور به او برگه محکومیت به اعدام از طرف مریم و مسعود رجوی داده نشد؟مگر کسی که ترور را انجام داد همراه با فریاد ” بنام مسعود و مریم” ماشه سلاح را نکشید؟

این همه زندانی در سالهای 1373،1364 و همینطور بعدها در زندان های مجاهدین زیر شکنجه و آزار قرار داشتند،با حکم کدام عدالت و حق دفاع اجرا گردید؟چرا کسانیکه زیر شکنجه در زندان های مجاهدین در عراق کشته شدند از عدالت مریم رجوی برخوردار نشدند؟حکم اعدام برای پرویز یعقوبی ،علی زرکش،… و دیگران توسط کدام دادگاه و محکمه عادلانه صادر گردید؟

مریم رجوی می گوید؛” ایران فردا کشور احترام به حقوق‌بشر است. ما متعهد به «بیانیه جهانی حقوق‌بشر» و میثاقها و کنوانسیونهای بین‌المللی، ازجمله: «میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی»، «کنوانسیون علیه شکنجه» و «کنوانسیون حذف کلیه اَشکال تبعیض علیه زنان» می‌باشیم. “

مریم رجوی پاسخ دهد که آیا “حقوق بشر” ادعایی شامل حال اعضای خواهان جدایی سازمان مجاهدین نیز بوده است؟تمامی زندانبانان و شکنجه گران به نام مریم و مسعود رجوی در زندان ها ی مجاهدین شکنجه می کردند.مریم رجوی از کدام شکنجه شده در زندان های سازمان مجاهدین دفاع کرده است؟ مریم رجوی گزارش “خروج ممنوع” سازمان دیدبان حقوق بشر که گوشه ای از زندان و شکنجه در درون سازمان مجاهدین را تصویر کرده بود،مگر نفی نکرد؟مگر آن گزارش و دادخواهی اعضای جداشده را توطئه جمهوری اسلامی توصیف ننمود؟

آیا مریم رجوی می داند ابوالقاسم رضایی،سید صادق سادات دربندی،مجید عالمیان،علی خلخال،حسن عزتی،بهرام جنت سرایی،حمید یوسفی،حسن رودباری،محمد رضا محدث،فریدون سلیمی ،نادر رفیعی نژاد،” بتول رجایی”،”جلال منتظمی(کاک جعفر)”،” محمد حیاتی(کاک سیاوش)”،”مهدی فتح الله نژاد(کاک بهروز)”،”مهدی برائی(کاک احمد واقف)”،”ابراهیم ذاکری(کاک صالح)”،”حسین ابریشمچی”،”،”محسن سیاه کلاه(کاک صمد)”،”مهوش سپهری(نسرین)”،”حسین ربوبی”،”محمد علی جابرزاده انصاری” ،”فرهاد الفت(کاک منوچهر)”،”امید برومند(ناجی)”،”احمد حنیف نژاد(کاک یونس)”،”حسن حسن زاده محصل(کاک جلال)”،”قدرت الله  حیدری(کاک قدرت)”،”علی خدایی صفت(ادیب)”،” محمد رضا منافی(کاک فرهاد)”فرید کاسه چی(یحیی)”،حسن نظام الملکی…و همسر سابق اش مهدی ابریشمچی زندان بان و شکنجه گر چه کسانی از اعضای درون مجاهدین بوده اند؟

اگر مریم رجوی مدعی است که در پایگاه های مجاهدین زندان و شکنجه وجود نداشته است می تواند بگوید افرادی مانند ابوالقاسم رضایی،سید صادق سادات دربندی،مجید عالمیان،علی خلخال،حسن عزتی،بهرام جنت سرایی ،نادر رفیعی نژاد و بتول رجایی از سال 1363 الی 1381 مشغول چه کاری در مجاهدین بوده و مسئولیت کدام قسمت را به آنان محول نموده بود؟

آیا مریم رجوی می تواند بگوید،قربانعلی ترابی و پرویز احمدی را چه کسانی ، در کجا و چه هنگامی زیر شکنجه به قتل رساندند؟

از بقیه شعارهای مریم رجوی صرفنظر می کنیم و می رسیم به نکته آخر؛

“ایران فردا” متعلق به مردم ایران است.تغییر در ایران یا برای ایران نیز از درون ایران و توسط مردم ایران هر جور که دلشان بخواهد صورت خواهد گرفت.کسانیکه در بیرون گود با وحشی ترین جناح جنگ طلب روی هم ریخته ،برای مردم ایران نسخه وابستگی یا جنگ پیچیده و به خدمت سربازی آنان درآمده اند، نه تنها حقی برایشان متصور نیست بلکه داغ ننگ عکس های یادگاری شان نیز تا ابد و تا اضمحلال کامل بر پیشانی شان حک شده و فراموش نخواهد گردید.

اگر مریم ر جوی و بقیه سران مجاهدین معتقد به آرای مردم و دموکراسی باشند،همه شعارهای دوم فوریه را ابتدا از خودشان شروع کنند.بجای توطئه بافی و پرونده سازی برای دیگران، کنار بکشند و اعضای محصور شده و خانواده ها را راحت بگذارند تا هر جور که می خواهند تصمیم بگیرند.این اولین آزمایش آنان پس از سی و چند سال خیانت و جنایت بنام “اسلام دموکراتیک”رجوی خواهد بود.بقیه را مردم ایران تعیین خواهند نمود!

6 فوریه 2013

محمد علوی

AriaNews
AriaNewshttps://www.ariairan.com/
اخبار اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، اقتصادی، علمی از سراسر جهان در Aria News | آریا نیوز
آخرین خبرها
اخبار مرتبط