چه کسانی از توافق هسته ای ایران و 1+5 رنج می برند؟
دور دوم مذاکرات هسته ای ایران و غرب در حالی آغاز شد که حاشیه های بسیار تاثیر گذاری طی چند هفته گذشته شکل گرفته و بوقوع پیوست.حاشیه هایی که گاها خطرناک می نمود و بعضا نا امید کننده!
اما هوشیاری برخی دست اندرکاران ایرانی و آمریکایی و پایبندی برای حداقل نتیجه ها در این مقطع،مانع از گسترش فضای سازشکاری در ایرانیان و تداوم تصویب تحریم های جدید در آمریکا گردید.
با شروع دولت روحانی و آغاز رویکرد جدید در صحنه بین المللی،از همان ابتدا مشخص بود که برخی از جناح های جنگ طلب،ناباور و معتقد به تحریم ،تمایل چندانی به شکل گیری و امضای توافق میان ایران و 1+5 در ژنو ندارند.
نتانیاهو این گروه را از سخنرانی در نشست مجمع عمومی ملل متحد تا مخالفت برخی اعضای مجلسین آمریکا با مذاکره، نمایندگی می کرد.تا آنجا که “شلدون ادلسون” یکی از حامیان نزدیک نتانیاهو و یکی از سرسخت ترین مخالفان باراک اوباما، طی مصاحبه تلویزیونی گفته بود؛رییس جمهور آمریکا باید اول به ارتش دستور بدهد یک بمب اتمی بر روی کویر ایران بیندازند، آن وقت به رییس جمهور ایران تلفن بزند و بگوید: “آن بمب را دیدی؟ بمب اتمی بعدی در تهران فرود خواهد آمد. اگر بر موضع سرسختانه خود پافشاری کنید به کلی محوتان می کنیم.”
این اظهارات به آمریکا و اسرائیل محدود نمی شد،در ایران نیز برخی رسانه ها چنان فضایی را ایجاد کرده بودند که به ناباوری ها دامن می زد.ظاهرا نتانیاهو تنها نبود برخی ایرانیان صاحب رسانه نیز نسخه ایرانی نتانیاهو را تکرار می نمودند و بر جنازه پیش فرض مذاکرات انجام نشده و توافق حاصل نگردیده می دمیدند که هنوز هم ادامه دارد.
دامنه این حاشیه ها به گروه رجوی نیز کشیده شد.موضع گیری های سخیف مریم رجوی و دروغ پردازی (افشاگری) دیگر دست اندرکاران مجاهدین،یک بار دیگر نشان داد که همسویی آنان با نتانیاهو بی دلیل نیست.چرا که هر دو طیف، ماهیتی جنگ طلب داشته و با آتش افتادن بر جان مردم ایران،سود کلان و سهم بیشتری برای مطرح شدن می توانند داشته باشند.
روند مخالفت گروه ضد ایرانی رجوی گرچه تاثیری درمذاکرات ژنو نخواهد گذاشت،اما نتیجه مذاکرات با علائم خوشبینی و حصول یک توافق امضا شده، بر عنصر وجودی آنان در غرب و بخصوص در اروپا تاثیرات بسزایی به همراه خواهد داشت.تاثیراتی که می تواند از نقش مخرب آنان کاسته ، بازار آنان را کم رونق،محدود و در نهایت به تعطیلی بکشاند.
رجوی این موضوع را خوب درک نموده است. او تلاش می نماید عاملی تاثیر گذار برای برهم زدن میز مذاکرات هسته ای باشد.فیل جاسوس دستگیر شده در اسرائیل وفرافکنی های ابلهانه مهدی ابریشمچی حول جابجایی پایگاه مخفی ایران که در کنفرانس (افشاگرانه) پاریس هواشده بود، روی خود آنان بازگشت و عملا خریداری پیدا ننمود.مدتی بعد تظاهرات بر علیه محمد جواد ظریف در پاریس نیز روی این مبنا استوار بود.
ظاهرا این گروه از بی نتیجه بودن اقداماتی که بودجه اش را اسرائیل و جناح جنگ طلب آمریکا از جیب پرداخته و آبروریزی اش را اینان به دوش می کشند، به شدت سرخورده شده و خشمگین است.در یکی از خبرهای رسیده گویا چند وقت پیش مریم رجوی با جان بولتون و کندی طی تماس تلفنی حول موضوع مذاکرات و آینده گروه خود پرداخته و نسبت به موفقیت مذاکرات آتی ژنو ابراز نگرانی شدید نموده است.
همه اینها حکایت از این دارد که مردم ایران در گذار از لحظات حساس و تعیین کننده می باشند.نتیجه مثبت مذاکرات دستاوردهایش را مقدمتا به جیب مردم ایران خواهد ریخت. اما لرزه ها و تنگناهای شدید ایجاد شده را دو گروه دیگر خواهند دید.گروه اول نتانیاهو و حامیان جنگ طلب آمریکایی اش خواهند بود که منزوی و تنها خواهند شد. گروه دوم نیز رجوی و تشکیلات اش می باشد که با انبوهی سرمایه گیری از جنگ طلبان، از عهده کارهای کثیف محول شده برنیامده اند.
این روند در همینجا متوقف نخواهد شد.با پیشرفت مذاکرات و موفقیت های بیشتر برای مردم ایران،لرزه های عمیقی که از عراق تاروپود شکسته رجوی را فرا گرفته، تا مقر اصلی آنان در اورسوراواز گسترش خواهد یافت!
8 نوامبر 2013
امیر حسین پناهی