محمدرضا شجریان، استاد موسیقی سنتی و ملقّب به خسرو آواز ایران، پس از یک دورهٔ طولانی دستوپنجه نرم کردن با سرطان، پنجشنبه ۱۷ مهرماه در بیمارستان جم تهران چشم از جهان فرو بست.
وی که سالها به بیماری ریوی مبتلا بود، طی روزهای اخیر به دلیل تنفس ناپایدار، افت فشار خون و کاهش هوشیاری در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده بود. پیکر وی به درخواست خانوادهاش برای خاکسپاری به مشهد فرستاده میشود.
شمار بسیاری از هوادارن محمدرضا شجریان ساعتی پس از درگذشت وی در برابر بیمارستان جم تهران گرد آمدند و با سردادن قطعاتی از آوازهای مشهور وی نظیر مرغ سحر به این استاد بزرگ آواز ایرانی ادای احترام کردند.
همایون شجریان تشییع پیکر استاد آواز ایران در مشهد را تایید کرد
فرزند محمد رضا شجریان با حضور در میان افرادی که مقابل بیمارستان جم اجتماع کرده و برای درگذشت استاد آواز ایران سوگواری میکنند، حاضر شد و خبر از دفن پیکر پدرش در شهر مشهد داد.
برخی رسانههای داخلی ایران نیز با انتشار این خبر اعلام کردند که پیکر استاد شجریان در بهشت زهرا تطهیر و برای خاکسپاری راهی مشهد خواهد شد.
گفته میشود بنا به وصیت محمد رضا شجریان پیکر این هنرمند بزرگ موسیقی در توس و در کنار آرامگاه حکیم فردوسی و مهدی اخوان ثالث به خاک سپرده خواهد شد.
برخی وبسایتهای خبری و خبرگزاریهای داخل ایران اعلام کردهاند که به دلیل همهگیری بیماری کووید۱۹ مراسم خاکسپاری استاد آواز ایران تنها با حضور خانواده وی برگزار میشود.
خبرگزاری فرانسه از اجتماع هواداران مقابل بیمارستان جم
خبرگزاری فرانسه دقایقی پس از انتشار خبر درگذشت محمدرضا شجریان وی را اسطوره موسیقی ایران خواند و در گزارشی به قلم خبرنگار خود به نقل همایون شجریان، فرزند استاد آواز و موسیقی سنتی ایران از درگذشت وی در سن ۸۰ سالگی خبر داد.
در این گزارش آمده است که اندکی پس از تایید خبر استاد صدها تن از شیفتگان وی به سوی بیمارستان جم تهران سرازیر شدند و با اجتماع مقابل بیمارستان به سر دادن ترانههای ماندگار محمد رضا شجریان پرداختند.
در بخش دیگری از این گزارش به پست اینستاگرامی همایون شجریان اشاره شده که فرزند استاد شجریان زیر یک صفحه سیاه نوشته: «خاک پای مردم ایران به دیار معشوق پرواز کرد»
فرانس پرس در ادامه به نقل از مسئولان بیمارستان جم مینویسد که محمد رضا شجریان برغم همه تلاشها کادر درمانی درگذشت و پیکر وی برای خاکسپاری آماده میشود.
در این گزارش تصریح شده که خبر درگذشت استاد شجریان در بخش خبری ساعت ۶ تلویزیون ایران، رسانهای که پخش صدا و تصویرش را ممنوع کرده بود، اعلام شد و در مطبوعات و شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای داشت.
در این گزارش به نقل از رسانههای ایران آمده است که مراسم تشییع پیکر محمد رضا شجریان قرار است در مشهد، شهر زادگاه وی برگزار شود.
از محمد رضا شجریان در این گزارش به عنوان نماد موسیقی سنتی ایران در نیم قرن گذشته یاد شده و آمده است که وی همواره روابط سخت و دشواری با حاکمان ایران چه در زمان شاه و چه در دوران حاکمیت جمهوری اسلامی داشت.
خبرگزاری فرانسه در پایان یادآور شده که استاد شجریان در جریان تظاهرات معترضان به نتیجه انتخابات سال ۲۰۰۹ در کنار هواداران جنبش سبز ایستاد.
حسن روحانی: شجریان میراث ارزشمندی از خود بهیادگار گذاشت
حسن روحانی، رئيس جمهوری ایران درگذشت محمدرضا شجریان را تسلیت گفت. وی در توییتر خود نوشت: «استاد محمدرضا شجریان چهره برجسته هنری و آفریننده ماندگارترین نواهای دلنشین ایرانی و خواننده ربنای رمضان، میراث ارزشمندی از خود بهیادگار گذاشت. یقیناً ملت قدرشناس ایران، نام و یاد و آثار این هنرمند محبوب را همواره در خاطرهها، زنده نگاه خواهد داشت.»
این استاد آواز ایران، بهویژه پس از واکنشش به وقایع سال ۸۸، و طرفداری از معترضان ایرانی، مغضوب نظام این کشور شد و تنها توانست کنسرتهایی را در خارج برگزار کند.
تسلیت محمد جواد ظریف
محمد جواد ظریف، درگذشت محمدرضا شجریان را تسلیت گفت. آقای ظریف در حساب اینستاگرامی خود این بیت از حافظ را نوشت که: «از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر/ یادگاری که در این گنبد دوّار بماند»، و افزود: «با کمال تأسف و تأثر مطلع شدم اسطورهٔ بزرگ هنر، موسیقی و آواز ایران زمین و سفیر پرافتخار پارسیگویان جهان … از میان ما پرکشید.»
پخش تصویر شجریان از تلویزیون ایران پس از ده سال
روز پنجشنبه، پس از حدود یک دهه ممنوعالتصویری شجریان، شبکهٔ خبر سیمای ایران، گزارشی کوتاهی با موضوع زندگی و آثار وی پخش کرد.
در این گزارش عکسها و ویدیوهایی از این استاد آواز ایرانی در دوران مختلف زندگیاش پخش شد اما آوازش شنیده نشد. شجریان در زمان حیات خود خواستار آن شده بود که صدا و سیمای ایران، بهاستثنای نیایش مشهور ربّنا، آثار او را بدون اجازهاش پخش نکند.
یک عمر فعالیت هنری
محمدرضا شجریان که متولد اول مهرماه ۱۳۱۹ مشهد بود، با یک عمر فعالیت هنریِ پیگیر، به یکی از ماندگارترین خوانندگان موسیقی سنتی ایران بدل شد.
او پس از انقلاب شرکت موسیقایی «دلآواز» را بنیان نهاد و طی بیش از سهدهه با هنرمندان شاخصی همچون محمدرضا لطفی، پرویز مشکاتیان، جمشید عندلیبی، حسین علیزاده و کیهان کلهر همکاری کرد که نتیجه آن برپایی دهها کنسرت در داخل و خارج از کشور و انتشار بیش از ۵۰ آلبوم برجسته بود.
وی بهویژه در یک دههٔ اخیر جوایز بسیاری دریافت کرد از جمله دیپلم افتخار از طرف سازمان یونسکو در سال ۱۳۷۸، جایزه بیتا، در بزرگداشت ادب و هنر پارسی، دانشگاه استنفورد در سال ۱۳۸۹، نشان شوالیه فرهنگ و هنر فرانسه در سال ۱۳۹۳، نشان عالی هنر برای صلح در سال ۱۳۹۶، جایزهٔ خداوندگار موسیقی، ویژهٔ بنیاد آقاخان در سال ۹۸.
چکیده ای از کارنامهٔ هنری محمدرضا شجریان
محمدرضا شجریان، استاد موسیقی سنتی و ملقّب به خسرو آواز ایران، پس از یک دورهٔ طولانی دستوپنجه نرم کردن با سرطان، سرانجام پنجشنبه ۱۷ مهرماه در بیمارستان جم تهران چشم از جهان فرو بست.
در اینجا نگاهی گذرا به زندگی و کارنامهٔ هنری این استاد برجستهٔ موسیقی سنتی و آواز ایران داریم.
محمدرضا شجریان در سال ۱۳۱۹ در شهر مشهد در خانوادهای مذهبی متولد شد. پدرش قاری قرآن بود و صوت قرآن را از ۸ سالگی به محمدرضا که صدای خوشی داشت نیز آموخت.
شجریان در سال ۱۳۳۶ برای تحصیل وارد دانشسرای مقدماتی مشهد شد و دو سال بعد علاوه بر تلاوت قرآن، برای رادیو خراسان به اجرای آواز نیز پرداخت.
محمدرضا شجریان پس از دریافت دیپلم از دانشسرای عالی، به استخدام آموزش و پرورش درآمد و پس از چند سال تدریس در مدارس مشهد، از سال ۱۳۴۶ به تهران منتقل شد. وی نزد اسماعیل مهرتاش درس آواز آموخت و همزمان خوشنویسی و نوازندگی سنتور را نیز پی گرفت.
محمدرضا شجریان یا سیاوش بیدکانی؟
اولین اجرا و ضبط صدای شجریان در پائیز سال ۱۳۴۶ در قالب برنامهٔ «برگ سبز شماره ۲۱۶» از رادیو ایران پخش شد. اما ازآنجاکه پدرش میخواست نام «شجریانها» با قرائت قرآن شناخته شود، وی خود را در برنامههای رادیوییاش «سیاوش بیدکانی» معرفی کرد.
سرانجام پدرش در سال ۱۳۵۰ به خوانندگی آواز سنتی با نام اصلی وی رضایت داد و محمدرضا شجریان با نام خود در رادیو و تلویزیون ملّی ایران حضور یافت.
او در سال ۱۳۵۰ با فرامرز پایور آشنا شد و نوازندگی سنتور را بههمراه ردیف آوازی «صبا» را نزد وی آموخت. شجریان همزمان با هوشنگ ابتهاج، شاعر پرآوازه ایرانی، متخلص به «سایه» دیدار کرد و بهواسطه او همکاری با برنامه «گلها» را در رادیو آغاز کرد.
محمدرضا شجریان در این مدت در رادیو با بزرگان موسیقی مانند احمد عبادی، حسن کسایی، جلیل شهناز، فرهنگ شریف و فرامرز پایور قطعات بسیاری را اجرا کرد.
شجریان آموزش سبک آوازی «طاهرزاده» را از سال ۱۳۵۱ نزد «نورعلی خان برومند» آغاز کرد و در سال ۱۳۵۲ نیز با عبدالله دوامی آشنا شد و ردیف آوازی وی را آموخت.
او در همان سال در کنار هنرمندان بینظیر موسیقی اصیل ایران نظیر محمدرضا لطفی، حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان به عضویت «مرکز حفظ و اشاعه موسیقی» به سرپرستی داریوش صفوت در آمد.
انقلاب ایران، چاووشها و شجریان
پس از رویداد تلخ میدان ژاله، محمدرضا شجریان مانند بسیاری از همدورهایهایش رادیو ملی را ترک کرد. سپس همکاری با کانون «چاووش» را آغاز کرد، که محمدرضا لطفی آن را با حمایت هوشنگ ابتهاج بنیان گذاشته شده بود.
شجریان با کانون چاووش که اکثر اعضای آن از گروه شیدا و عارف بودند آثار بسیاری را خواند که بسیاریشان مضامینی انقلابی و ملّی داشتند. «شب نورد» یا (برادر نوجوونه) از چاووش ۲ و «سپیده یا ایران، ای سرای امید» و «ایرانی به سر کن خواب مستی» از چاووش۶، «همراه شو عزیز» و «ایران خورشیدی تابان دارد» از جمله این آثارند.
محمدرضا شجریان در سال ۹۰ در مصاحبه با امید لهبی، خبرنگار یورونیوز درباره محتوای انقلابی برخی از چاووشها گفت: «چاووشها آهنگ هایی بودند که لطفی، مشکاتیان، علیزاده و دیگران می ساختند و فضا، فضای سیاسی بود، که البته من خیلی روحیه سیاسی ندارم، روحیه مردمی وهنری دارم، ولی روحیه سیاسی ندارم. سعی میکنم تا جایی که میشود خودم را از سیاست کنار بکشم و یک هنرمند باشم و برای روحیه مردم خودم را نگه دارم. ولی در آن زمان شرایط ایجاب میکرد و از من میخواستند که همراه باشم و این سرودها را خواندم، البته پشیمان هم نیستم شرایط آن موقع این بود.»
ربّنای شجریان و ممنوعیت در صدا و سیمای جمهوری اسلامی
شجریان در سال ۱۳۵۸ نیایش ربنا و مناجات مثنوی افشاری (این دهان بستی دهانی باز شد) را به صورت بداهه و بدون تمرین خواند. نیایشی که پخش نشدن آن از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران بعد از اعتراضات به نتیجه انتخابات سال ۸۸ با واکنشهای بسیاری همراه شد.
محمدرضا شجریان در سال ۱۳۹۰ در گفتگو با یورونیوز فارسی گفت: «رادیو و تلویزیون فراگیرترین رسانه است و وقتی صدا از آنها پخش نشود ارتباط با مردم هم قطع می شود و من در طول این سی و دو سه سال ارتباطی با تلویزیون نداشته ام. اوایل، صدای من را پخش می کردند و من هم اعتراضاتی کردم. تصاویری روی صدای من می گذاشتند که اصلا ارتباطی با موضوع نداشت. من هم اعتراض کردم و گفتم دیگر به شما اجازه نمی دهم که صدای من را پخش کنید، چون آنها هیچ نقشی در تهیه این برنامه ها نداشتند و قاعدتا باید موقعی دست به این کار بزنند که نقشی داشته باشند یا تهیه کننده راضی باشد. من راضی نبودم و دیدگاههای اجتماعی ام با آنها هماهنگ نیست. این است که من هیچوقت دوست ندارم صدایم از آن رسانه پخش شود؛ تا اینکه در این یکی دو سال اخیر من با جدیت دنبال کار را گرفتم و از آنها شکایت کردم که دیگر صدای من را پخش نکنند. فقط من «ربنا» را اجازه دادم، که آن ربنا را برای مردم خوانده بودم، در این یکی دو سال، دیگر آن را هم پخش نمی کنند، خوب نکنید، به خودتان لطمه می زنید. چون ربنا برای مردم بوده و آن را دوست دارند و خودشان دارند و گوش میکنند. فعلا اینطور است. چون من همراه نیستم با سیاست و حکومت و این چیزها، به همین دلیل خیلی دوست ندارند که من در صحنه باشم.»
همکاری شجریان با آهنگسازان بزرگ هم عصر خود
سالهای آغازین فعالیت هنری شجریان با همکاری با آهنگسازانی نظیر فرامرز پایور،فرهاد فخرالدینی وعلی تجویدی همراه بود.
دوستی و همکاری او با محمدرضا لطفی، آهنگساز و نوازنده تار، سبب به وجود آمدن آثار ماندگاری در موسیقی اصیل ایران شد که به ساز و آواز «راست پنجگاه» در جشن هنر شیرازو ساز و آواز «ابوعطا» در آلبوم «عشق داند» به عنوان نمونههایی شاخص این همکاری میتوان اشاره کرد.
وی در دهه ۶۰ و ۷۰ همکاری گستردهای با پرویز مشکاتیان، نوازنده سنتور و آهنگساز داشت. «آستان جانان»، «بیداد»، «دود عود»، «سر عشق»، «نوا»، «دستان»، «جان عشاق» و «گنبد مینا» از جمله آلبومهایی است که با آهنگسازی مشکاتیان و خوانندگی شجریان منتشر شد.
پس از پایان همکاری با مشکاتیان، کنسرتهای مستقلی (بدون آهنگساز) با گروهی از نوازندگان مانند مرتضی عیان، جمشید عندلیبی و داریوش پیرنیاکان برگزار کرد که آلبومهای «آسمان عشق»، «پیام نسیم»، «سرو چمان»، «دل مجنون» و «یاد ایام» حاصل این همکاری بود.
وی در دهه ۷۰ شمسی مجددا همکاری با محمدرضا لطفی را از سر گرفت که حاصل آن انتشار آلبومهای «چشمه نوش» و «معمای هستی» بود.
شجریان در سال ۱۳۷۷ آلبوم «شب، سکوت، کویر» را که بر اساس موسیقی مقامی خراسان است با آهنگسازی کیهان کلهر منتشر کرد که مورد استقبال مخاطبان موسیقی اصیل ایران قرار گرفت.
وی در همین دوره آثاری را نیز با گروه آوا خواند و آلبومهای «آهنگ وفا»، «آرام جان» و «رسوای دل» را منتشر کرد.
شجریان از سال ۱۳۷۹ همکاری با حسین علیزاده، نوازنده و آهنگساز و همچنین کیهان کلهر را آغاز کرد. آلبومهای«همنوا با بم»، «زمستان است»،«بی تو بسر نمیشود» و «فریاد»،«سرود مهر» و «ساز خاموش» از جمله آثاری هستند که از این همکاری به وجود آمدند.
کنسرت بم از تاثیرگذارترین لحظات این همکاری بود. محمدرضا شجریان، حسین علیزاده، کیهان کلهر و همایون شجریان کنسرتی را به نام «همنوا با بم» برای کمک به زلزلهزدگان بم اجرا کردند که با استقبال فراوانی روبرو شد.
آخرین همکاری شجریان با این گروه به کنسرتی در سال ۱۳۸۴ باز میگردد که انتشار آلبومهای «ساز خاموش» و «سرود مهر» را در پی داشت.
محمدرضا شجریان در سال ۸۷ به افتخار جلیل شهناز، نوازنده پرآوازه تار، گروه شهناز را با همکاری مجید درخشانی و با حضور نوازندگان جوان بنیان گذاشت که آلبومهای «رندان مست» و «مرغ خوشخوان» را با این گروه منتشر کرد.
محبوبیت شجریان؛ خسروی آواز ایران، صدای خس و خاشاک
محبوبیت محمدرضا شجریان در میان مردم ایران امری انکار ناشدنی است. صدای او سالها با رویدادهای مختلف جامعه همراه بوده است. از «مرغ سحر» تا «همراه شو عزیز» و نهایتا «تفنگت را زمین بگذار»، شجریان همواره خود را همراه مردم خوانده و معتقد بود که این همراهی را نمیتواند سیاسی خواند. وی در گفتوگو با یورونیوز فارسی گفته بود: ««دیدگاه سیاسی یک هنرمند با فعالیت سیاسی فرق میکند. من از اینکه وارد حزبی بشوم و فعالیت سیاسی کنم پرهیز دارم. من با مردم زندگی میکنم ولی در طول این سی سال طوری شده که سیاست را وارد میکنند، سیاست به تمام ارکان زندگی مردم ما تجاوز کرده. هرکاری بکنید به آن انگ سیاسی میزنند. مثلا نانوا می گوید آرد گران است می گویند تو داری حرف سیاسی میزنی. سیاست به همه ارکان مملکت ما نفوذ کرده و به همه جا تجاوز کرده، مثل یک سونامی همه جا را گرفته، هر کاری کنیم انگ سیاسی میزنند. حق نداریم حرف بزنیم، حق نداریم قضاوت کنیم، حق نداریم اعتراضی کنیم یا نظر دهیم. این را باید درمان کرد، یعنی سیاست باید به جای خود بازگردد و عقب نشینی کند تا شهر بتواند زندگی کند.»
پس از رویدادهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در ایران، محمدرضا شجریان از صدا و سیما خواست تا از پخش آثارش خودداری کند. وی گفته بود که «سرودهایی که خوانده بهویژه سرود ایران، ای سرای امید متعلق به سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ بوده و هیچ ارتباطی با شرایط کنونی ندارد.»
شجریان در واکنش به خس و خاشاک خواندن معترضان توسط محمود احمدینژاد در مصاحبه با شبکه بیبیسی خود را «صدای خس و خاشاک» خواند و گفت: «در شرایطی که مردم در بهت و حیرت هستند و به گفته آقای احمدینژاد، خس و خاشاک به حرکت درآمدهاند، صدای من در صدا و سیما جایی ندارد. صدای من صدای خس و خاشاک است و همیشه هم برای خس و خاشاک خواهد بود.»
او همچنین تک آهنگی را با نام «تفنگت را زمین بگذار» خواند که شعر آن از فریدون مشیری و تنظیم آهنگ با مجید درخشانی بود.
وی که در سالهای پس از انقلاب در آهنگ شب نورد خوانده بود: «تفنگم را بده تا ره بجویم»، در گفتگو با یورونیوز بر اهمیت شرایط جامعه در آثار هنرمند و لزوم همراهی با مردم تاکید کرد و گفت: «بعد از نزدیک به شصت و هشت سال سن، در آن زمان، شرایطی در جامعه ام دیدم که گفتم: تفنگت را زمین بگذار.»
آقای شجریان در ادامه درباره علت محبوبیت خود در میان مردم گفت: «موسیقی باعث آشنایی است، اما تنها علت نیست. توسط موسیقی با مردم ارتباط برقرار می شود و مردم آدم را می شناسند، بعد رفتار و گفتار و کردار هم در اینجا خواهد آمد. یکی از هنرمندان ما که صدای خوبی داشت و خوب می خواند و شهرت خوبی داشت، یک اشتباه اجتماعی کرد که به نظرم از سر سادگی و ندانم کاری اش بود، یک دفعه مردم او را کنار گذاشتند. پس این موسیقی نیست. این رفتار و کردار و گفتار است. به همین دلیل هنرمندان در رفتار و کردار و گفتار باید خیلی دقت کنند. جامعه آگاه است، وجدان جامعه بیدار است، جامعه مو را از ماست می کشد. کوچکترین اشتباهی زیر پروژکتور جامعه قرار می گیرد. نمی توانید اشتباه کنید. جامعه کوچکترین اشتباه و ریاکاری را بزرگ میکند و دروغ گویی و اشتباه را نشان میدهد. من سعی کردم اشتباه نکنم و با مردم باشم، چون موسیقی را برای مردم ارایه میکنم، نه برای وزیر و برای وکیل و برای رییس جمهور، آنها هم اگر جزء مردم باشند گوش میکنند. ولی موسیقی برای مردم است، برای انسانها. باید انسانها را در اولویت قرار داد و موسیقی را برای آنها ارایه کرد. موسیقی برای انسانیت است.»
شاگردان و جایگاه صدای زنان در موسیقی سنتی
بسیاری از خوانندگان معروف موسیقی سنتی ایران به صورت کامل و یا با گذراندن دورههایی نزد محمدرضا شجریان تعلیم دیدهاند که از جمله آنان میتوان به ایرج بسطامی، محسن کرامتی، حسامالدین سراج، مظفر شفیعی، حمیدرضا نوربخش وعلی جهاندارو از میان جوانان به مجتبی عسگری، ملیحه مرادی، پارسا حسندخت، علیرضا شاهمحمدی، مهدی امامی و سولماز بدری اشاره کرد که راه و منش او را در موسیقی و آواز ادامه دادند.
وی در سال ۱۳۹۰ درباره آموزش خوانندگان جوان به یورونیوز فارسی گفته بود: «به طور خیلی خصوصی چند هنرجو دارم که در سطح خیلی حرفهای کار می کنند. سی و چند خانم و سی و چند آقا. خانم ها خوب ظاهر شدهاند. سالها کار کرده بودند و دیدم که راه به جایی نمیبرند و من باید آنها را راهنمایی کنم و هنر خوانندگی را یاد دهم که از صدا چطور استفاده کنند و اشکالات را بر طرف کنم. خوشبختانه استعداد دارند. آنها به دفتر من میآیند و به همه به صورت افتخاری آموزش دادهام و هیچوقت از این راه درآمدی برای خودم قائل نبودم، برای اینکه این هنر باقی بماند.»
شجریان صدای زنان را بخشی مهم از موسیقی سنتی خوانده و درباره حذف صدای زنان پس از انقلاب افزوده بود: «این هزینه خیلی بالاست. درست بخشی از موسیقی ما نیست.(حذف شده است) بخشی از صدای موسیقی ما نیست. مانند این ساز که چهار سیم دارد و سیم اول را برداریم. این صدا را میخواهیم، این صدای زن است.»
بیماری و غیبت چند ساله شجریان
شجریان در نوروز ۱۳۹۵ با انتشار پیام ویدئویی به مناسبت تبریک سال نو، از ابتلای خود به بیماری خبر داد.
او که با موهایی کوتاه در این پیام تصویری حاضر شده بود خطاب به هوادارن خود گفت: «خود من هم با یک میهمان ۱۵ سالهای سالهاست که آشنا هستم و دوست شدیم با همدیگر و الآن هم من به خاطر همان اینجا ایستادهام و طبق دستور ایشان موهای سرم را هم کوتاه کردم و بچهٔ حرفگوشکنی شدم و چند وقت دیگر هم در اینجا هستم، چون آرامش خوبی دارم و خیلی راحتم اینجا، برای اینکه با این میهمان بتوانیم به تفاهم برسیم انشاءالله. به تفاهم که رسیدیم، راه میافتم میآیم به سراغ شما هممیهنان عزیزم و کارهای هنریام را دنبال خواهم کرد.»
از زمان تا پایان عمر، این استاد آواز و خواننده محبوب موسیقی سنتی از صحنه اجرا و دیدگان هوادارن خود دور ماند. همایون شجریان دی ماه سال ۹۶ در گفتگو با یورونیوز فارسی درباره وضعیت سلامتی پدرش گفته بود: «سال گذشته و به دلیل بیماری که پدر دچارش بودند، مجبور شدند که پرتو درمانی را در ناحیه سر داشته باشند که این باعث میشود بافتهای سالم هم آسیب ببیند. پرتو درمانی ضمن اینکه مریضی را کنترل مینماید موجب یکسری اشکالات میشود.»
همایون شجریان در پایان به هوشیاری محمدرضا شجریان در عین بیماری اشاره کرده و گفته بود: «حضور ایشان و وجود ایشان برای ما نعمت است و هنوز ایشان مثل همیشه هوشیاریهای خاص خودشان را دارند و گاهی اوقات سوالاتی از من میکنند که با خودم میگویم بابا چطور اینها را هنوز به خاطر دارند.»
یورونیوز فارسی