چند سال پیش جشن و پایکوبی گروه رجوی در خیابان های اروپا تماشایی بود.گویی سرمایه عظیمی را که در یک قمار از دست داده بودند،مجددا بازیافته اند.سال گذشته نیز وقتی با برق دلارها و زحمت جنگ طلبان از لیست تروریستی آمریکا خارج شدند،گفتند از این پس کاری خواهیم کرد،کارستان!
آنموقع آنها راضی شده بودند که مابه ازاء جابجایی و خروج از لیست تروریستی،حتما “امپریالیسم” یاری شان خواهد و در سفری رویایی به قلب آمریکا و کشورهای اروپایی، “تنها آلترناتیو یگانه” را به مداری بالاتر از “ارتش آزادی لیبی و سوریه” پرواز خواهند داد.اما پس از ترک اجباری پادگان اشرف و جابجایی به کمپ لیبرتی،فهمیدند که با این همه دارایی و درایت از جناب کوبلر رو دست خورده اند.چرا که بعد از 10 سال فقط آلبانی قول داده است حدود 200 تن از آنان را بپذیرد و مابقی اروپایی ها حتی از تصور اینکه روزی این تروریست ها را در محدوده مرزی خود مشاهده نماید به وحشت افتاده و جمیعا توصیه کرده اند یا در عراق بمانند یا به کشورشان ایران بازگردند.
به همین دلیل دیری نپایید که امیدها و سرمایه گذاری رجوی روی جنگ طلبان به شکست و نا امیدی انجامید.از اینجا به بعد ورق بازی عوض شد.آنها برای جلوگیری از فروپاشی و باز شدن درب کمپ لیبرتی به سوی مرزهای ایران،بازگشت به پادگان اشرف را مطرح نموده و روی میز قرار دادند.بدین صورت که “ما نمی خواهیم پناهنده کشور دیگری شویم.ما در عراق پناهنده ایم و خواستار بازگشت به پادگان اشرف هستیم!”
همان موقع روزی که تروریست ها از لیست خارج شدند،نوشتم که باند رجوی در مدار و فصل جدیدی قرار خواهد گرفت.فصلی که بی تردید از بازی بین المللی دولت ایران تاثیر پذیرفته و می تواند بر اضمحلال شان موثر باشد.بنابراین بگذارید رجوی دهان اش را به حلوای خروج از لیست تروریستی شیرین نماید.چرا که او در گام های بعدی تا نفر آخر به تلخ کامی ابدی خواهد نشست!
حال این روند آغاز شده است.مانند رابطه خاک ، گیاه و قانونمندی تلخ و شیرین فصل خزان.
وقتی زمین تشنه است،درخت ها و بوته ها را آب می دهند.وقتی اشعه سوزناک خورشید روی بوته ها و گیاهان ضعیف می تابد،سایه بان می زنند.وقتی برف و سرما از راه می رسد،می پوشانند تا از گزند طبیعت در امان باشند.اما وقتی خزان فرا می رسد،عجیب است که هیچ کاری نمی شود کرد.برگ ها می ریزند،بوته ها خشک می شوند و برخی از درختان به بهار آینده نمی رسند.آنها که می مانند گره خود را از خاک باز نموده و از درون جوانه می زنند تا در سرزمین بهار از زندگان باشند.
اکنون حال و روز رجوی در عراق و کمپ لیبرتی فقط یک فصل دارد.فصلی که حتی با بازگشت به پادگان اشرف نمی توانند گره کور آن را از خود باز نمایند.درست مثل ریختن برگ های پاییزی در فصل خزان!
14 آوریل 2013
محمد علوی