در قرن بیست و یکم قرنی که دنیا هر روز شاهد پیشرفت علم و دانش است و بشر در رویای رسیدن و پا گذاشتن بر سطح سیاره مریخ است متاسفانه در گوشه ای دیگر از این کره خاکی فرقه ای خطرناک مربوط به قرون وسطی تعدادی انسان نگونبخت را به گروگان گرفته وبا هزار حیله و نیرنگ تلاش میکند این قربانیان را از جامعه جهانی دور نگه دارد .
پروسه زندان سازی در این سازمان از سال شصت وسه همزمان با شروع به اصطلاح انقلاب ایدئولوژیکی وازدواج مسعود رجوی و مریم رجوی اغاز گشت و همچنان تا به امروز به اشکال مختلف در جریان است اخرین نمونه ان نیزدر البانی کلید خورده است که مربوط است به امضا و تعهد به پذیرش رفتن داوطلبانه به قرارگاه اشرف ۳ در البانیست اما تفاوتی که این زندان جدید موسوم به اشرف ۳ در البانی با زندانهای دیگر فرقه در زمان صدام حسین در عراق و اشرف ۱ دارد این است که در ان دوران یعنی دوران صدام حسین سوژه ها توسط فدائیان تا دندان مسلح رجوی بصورت مخفیانه بازداشت میشدند و با چشم بسته به زندانها و شکنجه گاهها منتقل میشدند و مراحل بازجوئی و شکنجه را طی میکردند اما امروزه این باند شیاد و شارلاطان که بیشتر به مافیاهای سازمان یافته شباهت دارد با شگردی جدید میخواهند همان کارها را بدست خود قربانیان انجام دهند یعنی با گرفتن تعهد نامه از قربانیان برای جابجائی به مقری که صدایشان به جائی نرسد مقری که بدون شک و تردید هدفش در قدم نخست محصور کردن این قربانیان برای عدم ارتباط با دنیای بیرون است .
پاشنه اشیل فرقه رجوی و تمام فرقه ها در طول تاریخ یک چیز بیشتر نبوده و نیست این پاشنه اشیل همان ارتباط با دنیای بیرون از فرقه است کافیست روزنه ای برای این ارتباط باز باشد تا فرقه فرو بریزد همانگونه که در همین مدت کوتاه در البانی نیز چنین شد و بدلیل حداقل ارتباطاتی که این قربانیان نگونبخت با دنیای بیرون از خود و پیرامون داشتند صدها نفر از این فرقه گریختند .
اگر به متن این تعهد نامه نگاه کنیم از یک تا ده ان زنجیریست که به پای این قربانیان نگونبخت می اویزند از تشویش ذهنی این قربانیان شروع میکنند بعد برایشان دانه میپاشند و بعد با شعارهای مذهبی بهشت و جهنم انها را تهدید میکنند و در اخر نیز حکم تیر خلاص را بدست خودشان به امضا میرسانند نویسندگان این تعهد نامه میخواهند هزینه زندان سازی را نیز به گردن خود قربانیان بیاندازند تا در فردا روز حسابرسی از ان بگریزند . نکته قابل توجه اینجاست که این فرقه شارلاطان در زمانی که تحت حاکمیت پدر خوانده خود صدام حسین بود هرگز چنین مدل تعهد نامه ای نمی گرفت و اساسا برای جابجائی از قرارگاهی به قرارگاه دیگر از کسی سوال نمی کرد که برای رفتن به مثلا فلان قرارگاه بیائید امضا و تعهد نامه بدهید که مختارانه وبا اختیار خود جابجا شده اید چرا اینکار را نمی کرد چون تحت حاکمیت صدام حسین فرقه رجوی با پشتوانه این جنایتکار هر کاری که دوست داشت را میکرد و هر صدائی را هم در نطفه خفه میکرد اما امروزه این شارلاطان ها خوب میدانند که اینجا دیگر عراق و حاکمیت صدام نیست جهان متمدن امروز این نوع برده داری و زندان سازی به سبک قرون وسطی را نمی پذیرد و مسببان ان میتوانند تحت تعقیب حقوقی و قضائی قرار بگیرند به همین جهت میخواهند از این جرم بگریزند و مسئولیت انرا به گردن خود قربانیان نگونبخت بیاندازند و اگر کسی هم اعتراض کند بگویند انتخاب داوطلبانه و امضای فرد زیر ان است شرم باد بر انانکه جز ویرانی این نسل سوخته کاری دگر نمی کنند .
همانگونه که اشاره شد هدف اصلی قطع ارتباط قربانیان با دنیای بیرون است چرا که فرقه رجوی در همین مدت کوتاه اقامت در شهر تیرانا متوجه این زلزله در درون شده است و برای گریز از زلزله های بعدی میخواهند این زندان ابدی را برای این قربانیان بسازند تا جلوی موج ریزش روزافزون را بگیرند تئوریسین این شگرد نیز کسی جز خود رجوی نیست او که خود گریخته اما دست از سر این قربانیان برنداشته است او میخواهد تا نفر اخر را قربانی ذهن بیمارش کند تا نه از تاک نشان ماند و نه تاک نشان .
امیدوارم که قربانیان نگونبخت بفهمند که رجوی جز ویران کردن انها وسپس قرار دادن انها در قاب عکس چیزی در سر ندارد از خود بپرسید راستی چرا رجوی نویسنده این تعهد نامه خودش پیشاپیش نقض عهد کرده و گریخته است مگر نه این است که در متن تعهد نامه نوشته شده هیهات که برای جان بدر بردن به خارج امده باشم خوب اگر درست است پس نویسنده نامه که پیشتر نقض عهد کرده و جان خود بدر برده و امروز هم غیب شده است و برای شما که شیره جانتان را کشیده تعهد نامه فرستاده که امضا کنید.
بی شک این شما قربانیان هستید که میتوانید زنجیر اسارت را از هم بدرید و پرواز کنید پرنده ای که نتواند پرواز کند زنده نیست حتی در قفس طلائی .