۱۹۷-آیا در پایگاههای مجاهدین در اروپا و آمریکا و … کتابهای قدیمی مجاهدین وجود دارند؟ اگر پاسختان منفی است، دلیل آن را از مجاهدین پرسیدهاید؟ چرا مجاهدین آرشیو نشریات و اطلاعیههای این سازمان پس از پیروزی انقلاب تا مقطع «انقلاب ایدئولوژیک» و پس از آن را در دسترس عموم قرار نمیدهند؟
۱۹۸-چرا در سایت شورای ملی مقاومت، آرشیو اطلاعیههای این شورا و اسناد انتشار یافتهی آن موجود نیست؟ آیا چنین اسنادی پس از انتشار عمومی، محرمانه شدهاند؟ همهی ما میدانیم که دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم همهی این اسناد را در اختیار دارد چرا مردم و هواداران مجاهدین از آنها محروم باشند؟
۱۹۹-آیا پس از پیروزی انقلاب، مسعود رجوی، خمینی را با عجیبوغریبترین و چاپلوسانهترین القاب مخاطب قرار داده بود؟
۲۰۰-چرا هیچکتابی در مورد دستاوردهای ایدئولوژیک مجاهدین و به ویژه «انقلاب ایدئولوژیک» وجود ندارد؟ آیا «ایدئولوژی برتر» را نبایستی تبلیغ کرد؟ مجاهدین چه هراسی دارند که مانع انتشار عقایدشان میشوند؟ چرا مسعود رجوی وعدهی کار روی ایدئولوژی و انتشار آن را به پس از سرنگونی رژیم میدهد؟ کدام «ایدئولوژی رهاییبخشی» در دنیا را میشناسید که کتابی برای شناساندن اصول خود نداشته باشد؟
۲۰۱ -با توجه به تغییر و تحولات پس از «انقلاب ایدئولوژیک» و ممنوعیت «تفکر»، تحلیل سیاسی کردن، قرائت و تفسیر قرآن، کار و تفکر روی ایدئولوژی و ملغی شدن سانترالیسم دموکراتیک، و … در روابط مجاهدین، کتابهای «رهنمودهای شیوهی تحلیل سیاسی»، «چگونه قرآن بخوانیم» «روش (فن) صحیح تفکر چگونه است»، رهنمودهایی درباره تعلیمات و کار تعلیماتی مجاهدین»، «پراگماتیسم»، «بررسی امکان انحراف مرکزیت دموکراتیک، …»، «چگونه قرآن بیاموزیم- دینامیزم قرآن»، «رهنمودهایی دربارهی کار ایدئولوژی» منسوخ شدهاند، چه کتابها و یا آموزشهایی جایگزین آنها شده است؟
۲۰۲-چرا تاریخچهی مجاهدین توسط این سازمان انتشار پیدا نمیکند؟ آیا سکوت مجاهدین در این زمینه را میپذیرید؟ برای بیان «تاریخ پنهان» مجاهدین چه بایستی کرد؟
۲۰۳- مجاهدین، کدام گروهها و جریانهای سیاسی ایرانی را در «جبههی خلق» میشناسند؟ از نظر مجاهدین کدام یک از شخصیتهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، هنری ایرانی در «جبههی خلق» قرار دارند؟ چرا هیچگاه سیمای آزادی از آنها برای گفتگو، مناظره، بحث، بیان نقطه نظراتشان دعوت به عمل نیاورده است؟ «سیمای آزادی»، کدام یک از تحرکات اپوزیسیون ایرانی به غیر از مجاهدین را پوشش داده است؟ چرا از هیچیک از احزاب، گروهها و شخصیتهای ایرانی برای شرکت در مراسم سالانهی مجاهدین دعوت به عمل نیامده است؟ آیا نقش آنها در تحولات ایران کمتر از افغانها، سوریها، اردنیها، لبنانیها، عراقیها و دیگر شهروندان عرب است؟ آیا تأثیرگذاری آنها در تحولات ایران کمتر از شهروندان اروپای شرقی و آسیای میانه است؟ آیا آفریقاییها بیشتر از آنها برای مردم ایران دل میسوزانند؟
۲۰۴-چرا مجاهدین به جای تشکیل جبههای از نیروهای سیاسی ایرانی با صرف هزینههای سرسامآور دهها میلیوندلاری سالانه، به دنبال تشکیل «جبههای» از سیاستمداران بازنشستهی خارجی هستند؟ آیا این امر به سرنگونی رژیم کمک میکند؟
۲۰۵- چرا مجاهدین به اعضای شورای ملی مقاومت اجازه نمیدهند در مراسم سالانهی این سازمان در پاریس و سمینارهای برگزار شده از سوی این سازمان که در آنها سیاستمداران اروپایی و آمریکایی حضور دارند سخنرانی کنند؟ آیا این تحقیر بیش از پیش اعضای شورای ملی مقاومت نیست؟
۲۰۶- آیا برگزاری سمینارهای مختلف که هم سخنرانان و هم بخشی از شرکتکنندگان در آن استخدامی هستند، شما را به یاد برگزاری سمینارهای رژیم نمیاندازد؟ آیا حضور گستردهی پناهنجویان افغانی، آفریقایی، عرب، اروپای شرقی و آسیای میانه در برنامههای سالیانهی مجاهدین شما را به یاد حضور میهمانان خارجی مراسم ۲۲ بهمن و سالروز «ارتحال امام» و … نمیاندازد؟ آیا این مشابهت شما را به فکر نمیاندازد؟ آیا حضور شهروندان خارجی در مراسم مجاهدین، کمکی به سرنگونی رژیم میکند؟ آیا چنانچه مجاهدین تبلیغ میکنند، شهروندان کشورهای آفریقایی، افغانی، اروپای شرقی و … برای اعلام حمایت از آرمانها و اهداف مجاهدین به مراسم مجاهدین میآیند یا برای سفر و هتل و خورد و خوراک مجانی؟
۲۰۷- مجاهدین که به ادعای خودشان در ۶۹ کشور دنیا محبوبیت دارند و سینهچاکانشان از اقصی نقاط جهان با تحمل سختیهای فراوان برای شنیدن سخنان مریم رجوی خود را به پاریس میرسانند و در مراسم سالانهی آنها شرکت میکنند چرا در میان ایرانیان خارج از کشور و اپوزیسیون ایران دارای چنین محبوبیتی نیستند؟ چرا شهروندان کشورهای آفریقایی، عرب، اروپای شرقی، آسیای میانه، افغانستان و … قدر آنها را میدانند و ایرانیان که از نزدیک شاهد جانفشانی آنها هستند نه؟ چرا در چنین حالتی بسیاری از افراد به عنوان ناراضی از آنها جدا میشوند؟
۲۰۸-به ادعای مجاهدین در مراسم امسال آنها ۶۰۰ میهمان برجستهی خارجی از ۶۹ کشور دنیا شرکت داشتند، در حالی که سال گذشته مدعی بودند ۶۰۰ میهمان برجستهی خارجی از ۴۷ کشور در پنجقاره به مراسم آنها آمده بودند، چرا با وجود اضافه شدن میهمانان ۲۲ کشور و افزایش «محبوبیت» مجاهدین در پنج قاره، به سطح اقبال عمومی از آنان در میان ایرانیان افزوده نمیشود؟ چرا از نمایندگان اقشار مختلف مردم ایران به ویژه «کارگران و دهقانان» به عنوان بالندهترین نیروها و تشکیلدهندگان «حزب یکتاپرستان» و «حزبالله» مورد تأیید مجاهدین، در این مراسم خبری نبود؟ آیا با این میهمانان خارجی از پنج قاره میتوان رژیم را سرنگون کرد؟
۲۰۹-آیا مجاهدین شکستهای استراتژیکی و تاکتیکیشان را با زرق و برق تبلیغات و صرف هزینههای هنگفت نمیپوشانند؟ آیا شما هم متوجه شدهاید نفوذ مجاهدین در جامعهی ایرانی هر سال کمتر از قبل میشود؟ آیا مجاهدین حاضرند هزینه برگزاری این جلسات و هزینه پرداخت پول رفت و آمد و خورد و خوراک و هتل مهمانان و سخنرانان را تک به تک اعلام کنند؟
۲۱۰-چرا در جنبش «۱۸ تیر» و «جنبش ۸۸» هیچ شعاری در حمایت از مجاهدین سر داده نشد؟ بر اساس ادعای مجاهدین در سیاهترین روزهای دههی ۶۰، دهها هزار تماشاگر فوتبال پس از پایان مسابقه در خیابانهای تهران شعار «درود بر رجوی» میدادند، پس از کشتار ۶۷ ، دهها هزار نفر در خیابانهای تهران در اعتراض به این کشتارها همراه با مادران و خانوادههای شهدا و زندانیان سیاسی شعار «درود بر رجوی» میدادند! چرا این مردم در جنبشهای سیاسی «۱۸ تیر» و «۸۸» یک شعار به نفع مجاهدین و رجوی ندادند؟ آیا «محبوبیت» او فروکش کرده و یا ادعاهای قبلی دروغ بود؟
۲۱۱-آیا سیاست ضدامپریالیستی مجاهدین پس از پیروزی انقلاب و حمایت تمام عیار از اشغال سفارت آمریکا و مخالفت با آزادی گروگانهای آمریکایی را تأیید میکنید؟ آیا این سیاست نابخردانه باعث به گروگان رفتن مردم ایران و یکی مواردی که باعث زمینهی سازی جنگ ایران و عراق، انقلاب فرهنگی، بسته شدن فضای سیاسی کشور و خلق «شیطان بزرگ» که رژیم با توسل به آن به بسیج نیروهایش در داخل و خارج از کشور پرداخت نشد؟
۲۱۲-آیا از مجاهدین پرسیدهاید چرا در دورانی که سیاست ضدامپریالیستی را تبلیغ میکردند، مسئولیت ترور ژنرالهای آمریکایی را به عهده میگرفتند و سرودهای «سرکوچه کمینه مجاهد پرکینه» و «نبرد با آمریکا» را تولید میکردند و پس از آن که تلاش کردند به آمریکا نزدیک شوند مسئولیت این ترورها را به عهدهی بخش مارکسیست لنینیست سازمان یعنی «اپورتونیستهای چپنما» انداختند؟ کدام یک از دو سیاست مجاهدین درست و اصولی است؟ آیا انتقادی در این زمینه صورت گرفته است؟
۲۱۳-آیا مجاهدین که بیشترین حمایتها را از تسخیر سفارت آمریکا و گروگانگیری دیپلماتهای این کشور به عمل آوردند و تا آخرین لحظه با آزادی گروگانهای آمریکایی مخالف بودند و عدم محاکمهی آنها در ایران را اعطای «کاپیتولاسیون» مینامیدند، از خود انتقاد کردهاند؟ سیاست قدیمی این سازمان درست بود یا سیاست جدید این سازمان که همراهی و همگامی و همکاری با راستترین و جنگطلبترین محافل آمریکایی است؟
۲۱۴-آیا همچنان به شعار «تضاد آشتیناپذیر بین خلق و امپریالیسم» که اصلیترین شعار مجاهدین بود باور دارید؟ اگر آری جایگاه این شعار در سیاستهای مجاهدین کجاست؟ آیا با توجه به رویکرد متفاوت مجاهدین به «امپریالیسم» ضرورت ندارد این سازمان از خود انتقاد کند؟
۲۱۵-اگر حنیفنژاد زنده بود همنشینی با رؤسای سازمان سیا و دستگاههای امنیتی آمریکا و فرانسه را تأیید میکرد؟ آیا از این که آنها سخنرانان مراسم مجاهدین و میهمانان ویژهی «رئیس جمهور برگزیدهی مقاومت» هستند به خود میبالید؟ آیا از این که سازمانی که بنیاد نهاد به چنین «تکاملی» رسیده احساس غرور میکرد؟
۲۱۶-آیا سیاست مسعود رجوی مبنی بر حمایت از تشکیل دادگاه انقلاب و اعدامهای فراقضایی و وحشیانهی پس از پیروزی انقلاب را تأیید میکنید؟ آیا تبریک گفتن به خمینی بابت اعدامها را تأیید میکنید؟ آیا دخالت مجاهدین در تشکیل بخشی از این دادگاهها و پروندههای مطروحه در آنها را تأیید میکنید؟ آیا چنین اقدامی مشارکت در راهاندازی یک سیستم قضایی قرون وسطایی نیست؟ آیا انتقادی در این زمینه صورت گرفته است؟
۲۱۷-مجاهدین که خود را مخالف حکم اعدام معرفی میکنند، آیا بابت تبریک گفتن به خمینی در ارتباط با اعدامهای اول انقلاب از خود انتقاد کردهاند؟ آیا این سازمان در اطلاعیهی رسمی از «فرمان قاطع» خمینی برای «مجازات فوری» سران رژیم شاه حمایت نکرد؟ آیا فرمان خمینی را «پرتو دیگری از چهره راستین مکتب توحید و ایدئولوژی» اسلام نخواند؟ تکلیف «چهره راستین مکتب توحید» و مخالفت با «حکم اعدام» که احتمالاً شامل همهی افراد میشود چیست؟
۲۱۸-مجاهدین که خود را متعهد به «استقرار نظام توحیدی» میدانند، سازمانشان را «حزبالله» میخوانند و به تئوری «ولایت فقیه» باور دارند چگونه میتوانند نظامی «سکولار» در کشور پایهگذاری کنند؟
۲۱۹-آیا همچنان ۱۵ خرداد ۴۲ را جنبش مترقی و انقلابی مینامید؟ آیا مسعود رجوی برای چنین خبط تاریخیای عذرخواهی کرده است؟
۲۲۰-آیا شما با «جمهوری دموکراتیک اسلامی» که مسعود رجوی وعدهاش را میدهد موافقید؟ آیا قرارگاه «اشرف» نمیتواند الگویی از «جمهوری» مورد ادعای مجاهدین باشد؟ آیا روابط و قوانین موجود در «اشرف» مورد تأیید شماست؟ شما خواهان زندگی در چنین جامعهای هستید؟ آیا مردم ایران خواهان نوع دیگری از «اسلام» در حکومت هستند؟ آیا آمادگی پذیرش چنین سیستمی را دارند؟ آیا حاضر هستند به خاطر جایگزینی نوع جدیدی از «اسلام» جانفشانی کنند؟
۲۲۱- آیا شما باور میکنید چنانچه رژیم سقوط کرد مسعود رجوی براساس وعدهای که در سال ۱۳۸۸ داد در «قدرت» شرکت نمیکند؟ آیا وعدهی او شما را به یاد وعدهی خمینی نمیاندازد که میگفت مانند یک طلبه به قم میرود؟ اگر رجوی راست میگوید چرا همین الان وعدهاش را عملی نمیکند؟
۲۲۲- مجاهدین در آموزش و تشریح مواضع سیاسی و ایدئولوژیکشان «سمپات» را کسی معرفی میکردند که «ایدئولوژی و استراتژی» سازمان را قبول دارد، چرا نزدیکترین هواداران مجاهدین در خارج از کشور، اصول و احکام مسلم اسلامی را رعایت نمیکنند؟ چند درصد از هواداران مجاهدین در خارج از کشور حجاب دارند و یا فرائض دینی را به جا میآورند؟ چرا مجاهدین و «انقلاب ایدئولوژیک«شان نمیتوانند نزدیکترین هواداران این سازمان را به اسلام نزدیک کنند؟
۲۲۳- آیا با آمارهای ارائه شده از سوی مجاهدین در زمینههای گوناگون موافقید؟ آیا با ادعای مجاهدین مبنی بر این که مریم رجوی از حمایت ۷۰ درصد مردم ایران برخوردار است موافقید؟ آیا مریم رجوی در میان خانوادهی شما در ایران از چنین حمایتی برخوردار است؟
۲۲۴-آیا تا پیش از سقوط رژیم بعث عراق فکر میکردید اعضای ارتش آزادیبخش تنها ۴ هزار نفر باشند؟
۲۲۵-در حالی که مراسم افتتاحیه جام جهانی فوتبال و دیدار برزیل و کرواسی در بزرگترین جشنوارهی ورزشی دنیا کمتر از ۶۴ هزار نفر و دیدار فینال جام جهانی فوتبال کمتر از ۷۵ هزار تماشاگر داشت و در مراسم بزرگداشت نلسون ماندلا علیرغم حضور سران ۹۰ کشور دنیا و محبوبیت بینظیر ماندلا در سطح ملی و بینالمللی، کمتر از ۷۵ هزار نفر شرکت داشتند آیا میپذیرید که در یک سالن سربسته در پاریس، بیش از ۱۰۰ هزار نفر ایرانی به دعوت مریم رجوی شرکت کنند؟
۲۲۶-مجاهدین مدعی هستند از حمایت ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار عراقی در این کشور برخوردارند! در انتخابات مارس ۲۰۱۰ عراق که ائتلاف ایاد علاوی متشکل از سنیها و بخشی از شیعیان، بیشترین کرسیها را به خود اختصاص داد ۲٬۸۴۹٬۶۱۲ رأی آورد و ائتلاف نوریالمالکی نخستوزیر عراق متشکل از بخش بزرگی از شیعیان که کابینه را تشکیل داد ۲٬۷۹۲٬۰۸۳ رأی آورد. این دو ائتلاف روی هم ۵ میلیون و ۶۴۱ هزار و ۶۹۵ رأی آوردند، چگونه مجاهدین در این کشور به تنهایی از چنین حمایتی برخوردارند؟ آیا عقلانیتی در ادعاهای مجاهدین هست؟ چرا مجاهدین در عراق دولت تشکیل نمیدهند؟ چرا مجاهدین از هوادارانشان نخواستند که به «ائتلاف» ایاد علاوی رأی دهند؟
۲۲۷- مجاهدین که در عراق با ۲۴ میلیون جمعیت، میتوانند حمایت ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر عراقی را کسب کنند چرا نمیتوانند حمایت بخش کوچکی از ایرانیان خارج از کشور را به دست آورند؟ آیا میدانید رأی هر دو کاندیدای ریاست جمهوری افغانستان علیرغم ادعای تقلب گسترده در انتخابات، به مراتب کمتر از این آمار است؟ (اشرف غنی احمدزی، ۴۴۸۵۸۸۸ رای و عبدالله عبدالله ۳۴۶۱۶۳۹ رأی)
۲۲۸- مجاهدین مدعی هستند بیش از ۱۲ هزار حقوقدان عراقی از این سازمان و حضور آن در سرزمین عراق حمایت کردهاند؟ آیا شما چنین آماری را میپذیرید؟ چرا مجاهدین نمیتوانند حمایت بخش کوچکی از ۶۰ هزار حقوقدان و مشاور حقوقی ایرانی را کسب کنند؟ چرا نمیتوانند حمایت حقوقدانان ایرانی در خارج از کشور را کسب کنند؟
۲۲۹-مجاهدین مدعی هستند «۳۱ میلیون بیننده در عراق و کشورهای عربی و خاورمیانه» بصورت زنده شاهد سخنرانی مریم رجوی در مراسم ویلپنت بودهاند، آیا شما چنین آماری را باور میکنید؟ آیا اگر چنین جمعیتی هرکدام یک سطل آب بریزند نوریالمالکی و سپاه قدس و لشکر بدر و … را آب نمیبرد؟ چرا این جمعیت به یاری مجاهدین گرفتار در لیبرتی نمیآید؟ این آمار سراسر کذب چه کمکی به مجاهدین میکند؟
۲۳۰-چرا مجاهدین آماری از ایرانیانی که بصورت زنده شاهد سخنرانی مریم رجوی بودند به دست نمیدهند؟ آیا بهتر نیست مریم رجوی با داشتن این همه هوادار عرب، رئیس جمهور برگزیده مقاومت عراق و سوریه و کشورهای عربی خوانده شود؟ آیا بهتر نیست مریم رجوی «آلترناتیو» نوریالمالکی یا بشار اسد شود؟
۲۳۱-آیا موافقید شاهد کشتار مجاهدین در عراق و برگزاری مراسم سوگواری و آکسیون در اروپا و آمریکا باشید؟ برای متوقف کردن این روند چه باید کرد؟
۲۳۲-چرا مجاهدین از شعار «میتوان و باید» برای خروج از لیبرتی و عراق استفاده نمیکنند؟ مجاهدین که در جریان «جنگ خلیج» در سال ۱۹۹۰ قادر به خروج ۹۰۰ کودک در عرض مدت کوتاهی از عراق شدند چرا در ۱۱ سال گذشته قادر به خروج نیروهایشان از عراق نشدهاند؟ چرا مجاهدین گردهمایی سالیانهی خود در پاریس را به تلاشی برای خروج افراد گرفتار آمده در «لیبرتی» تبدیل نمیکنند؟ چرا مجاهدین در مورد لیبرتی اطلاعرسانی نمیکنند؟
۲۳۳-چرا اسامی کسانی که از لیبرتی خارج میشوند انتشار پیدا نمیکنند؟ آیا انتشار اسامی آنها که در اختیار دولت عراق، کمیساریای عالیپناهندگان، صلیبسرخ جهانی و رژیم جمهوری اسلامی است کمک به دستگاه اطلاعاتی رژیم است؟ چگونه؟
۲۳۴-چرا مجاهدین در مورد جانشین کوبلر و اقدامات صورت گرفته از سوی او روشنگری نمیکنند؟ آیا پایان مأموریت کوبلر در عراق و انتخاب جانشین وی باعث گشایشی در کار مجاهدین شد؟ کوبلر زمینهی پذیرش بیش از ۲۱۰ نفر در آلبانی و ۱۰۰نفر در آلمان را به وجود آورد، جانشین وی تاکنون چه اقدام عملیای برای انتقال مجاهدین انجام داده است؟ آیا گناه کوبلر تلاش برای انتقال مجاهدین به خارج از عراق بود؟
۲۳۵-مجاهدین ادعا میکردند برای هر یک از ساکنان «اشرف» و «لیبرتی» سه وکیل مدافع استخدام کردهاند و به این بهانه از تعدادی از خانوادهها و هوادارانشان پولهای هنگفت دریافت کردند، چرا بیلانی از اقدامات صورت گرفته توسط وکلای مزبور ارائه نمیدهند؟
۲۳۶-آیا حقیقت دارد که مجاهدین به کسانی که به آلبانی انتقال پیدا کردهاند ماهیانه علاوه بر حقوق پناهندگی، صدها دلار میپردازند تا سکوت کنند؟ آیا پرداخت این پول دلیل انساندوستانه دارد؟
۲۳۷-آیا حقیقت دارد مجاهدین بعد از انتقال تعدادی از اعضایشان از اشرف و لیبرتی به کانادا و انگلیس، آنها را مدتها دور از بقیه در خانههای مخفی و بدون اطلاع خانوادههایشان نگاهداری میکردند؟ چرا مجاهدین یک مرکز خبری برای اطلاعرسانی در مورد سلامت و یا وضعیت ساکنان «لیبرتی» به خانوادههایشان ایجاد نمیکنند؟ آیا خانوادهها حق دارند از سلامت بستگانشان با اطلاع باشند؟ اطلاعرسانی به خانواده چه ضرری به جنبش میزند؟