۶۲-آیا نشستهایی تحت عنوان «حوض»،«دیگ»، «عملیات جاری»، «غسل هفتگی»، «طعمه» و … در مناسبات مجاهدین برگزار شده است؟آیا نشستی تحت عنوان «اقرار معاصی» با حضور اعضای دفترسیاسی مجاهدین با کیفیتی که در خاطرات انتشار یافته آمده، صحت دارد؟
۶۳-آیا واقعیت ندارد که در نشست «طعمه» که توسط مسعود رجوی هدایت میشد، مهدی افتخاری (فرمانده فتحالله)، کسی که فرماندهی عملیات خروج مسعود رجوی از کشور را به عهده داشت به «خیانت» و «بریدگی» و … متهم شد و تحت شدیدترین برخوردها قرار گرفت؟ آیا در همان نشست افراد آمادگیشان را برای اعدام وی اعلام نکردند؟ آیا از این که پس از مرگ توسط رجوی لقب «مجاهد صدیق» گرفت به خود نمیلرزید؟ آیا نشست «طعمه» مربوط به هادی (هوشنگ) روشنروان یکی از اعضای سابق دفتر سیاسی مجاهدین و مسئولان بخش اطلاعات (اخباری) مجاهدین واقعیت دارد؟ آیا دیگر اعضای سابق دفتر سیاسی مجاهدین تحت برخورد و تحقیر و … قرار نگرفتند؟
۶۴-مسعود رجوی وعده داده است که چنین نشستهایی را در فردای ایران در میادین بزرگ اجرا میکنند چرا فیلم نشست «طعمه» مهدی افتخاری را برای هواداران مجاهدین و اعضای شورای ملی مقاومت پخش نمیکنند که بدانند چه چیز انتظار آنها را میکشد؟
۶۵-آیا مواردی بوده که مسعود رجوی در نشستهای مجاهدین مقاومترین زندانیان سیاسی را متهم به زدن تیرخلاص کرده و از آنها خواسته اتهامات فوق را تأیید کنند؟ آیا از نظر مسعود رجوی کلیهی زندانیان سیاسی زندهمانده چه در ارتش آزادیبخش باشند و چه در داخل ایران و خارج از کشور، «بریده»، «تواب» و «نادم» معرفی نمیشوند؟ آیا زندانیان سیاسی سابق در اشرف و دیگر قرارگاههای مجاهدین مجبور نبودند در گزارشهای خود به مسئولان مجاهدین روی «خیانت»، «بریدگی» و «ضعفهای» خود در زندان تأکید کنند؟
۶۶-آیا مجاهدین کسانی را که از این سازمان جدا شده و همچنان به همکاری با آنها حتی به صورت تمام وقت ادامه میدهند به لحاظ ایدئولوژیک «خائن» و «بریده» میدانند؟
۶۷-آیا رزمندگان ارتش آزادیبخش ملزم بودند که به صورت کتبی و شفاهی اعتراف کنند نفر «یونسی» وزیر اطلاعات دولت خاتمی بودند؟ چرا بایستی چنین کاری را صورت میدادند؟ این کار چه کمکی به سرنگونی رژیم میکند؟ آیا گزارش مربوط به این نشستی که مهدی ابریشمچی در آن خود را نفوذی وزارت اطلاعات معرفی کرده دروغ و ساخته و پرداختهی عوامل رژیم است؟
۶۸-آیا مجاهدین در قرارگاه اشرف و دیگر قرارگاههای مجاهدین در عراق اجازهی تردد آزاد داشتند؟
۶۹-آیا مجاهدین در قرارگاه اشرف و دیگر قرارگاههای مجاهدین اجازهی دورهم نشستن، درد دل، صحبت در مورد خانواده، علائق عاطفی و مسائل خصوصی و بحث و گفتگو پیرامون مسائل مختلف را داشتند؟ آیا به داشتن چنین روابطی «محفل یا شعبه سپاه پاسداران» گفته نمیشد؟
۷۰-آیا افراد اجازهی مکاتبهی عادی و مرتب و تماس تلفنی آزاد با افراد خانوادهی خود در اروپا، آمریکا و ایران را داشتند؟
۷۱-آیا محروم کردن مادران و پدران و فرزندان از شنیدن صدای عزیزانشان شکنجهی روحی آنان نیست؟
۷۲-آیا اعضای یک خانواده در اشرف و دیگر قرارگاههای مجاهدین بصورت مرتب و نوبهای میتوانستند یکدیگر را ملاقات کنند؟ آیا خانوادهی کسانی که در قرارگاه اشرف و دیگر قرارگاههای مجاهدین بودند در دوران صدام حسین میتوانستند از اروپا و آمریکا به دیدار اقوامشان به عراق بروند؟
۷۳-آیا افراد در قرارگاه اشرف و دیگر قرارگاههای مجاهدین، از امکاناتی مانند رادیو، دسترسی آزاد به تلویزیون، کانالهای ماهوارهای، تلویزیون عراق، اینترنت، تلفن دستی و … برخوردار بودند؟ آیا امکاناتی را که افراد در بند «۳۵۰ اوین» از آن برخوردار بودند، دیدهاید؟ آیا میدانید پس از حملهی نیروهای رژیم به «بند ۳۵۰» یکی از زندانیان همان بند با «بی بی سی» تماس مستقیم گرفت؟
۷۴-آیا کتابها و نشریات گروههای سیاسی و همچنین روزنامههای محلی در اختیار افراد قرار میگرفت؟
۷۵-آیا مطالعهی کتاب از هرنوع یا قرآن و نهجالبلاغه در مناسبات مجاهدین آزاد بود؟ آخرین کتابی که خواندهاید چه نام داشت؟ چند کتاب در دوران حضورتان در ارتش آزادیبخش خواندهاید؟ (سوالات بالا مربوط به دههی ۷۰ به بعد است)
۷۶-آیا عدم حضور زنان بیحجاب در سیمای آزادی تلویزیون مجاهدین، و حذف و سانسور صحنههای معاشقه و روبوسی… در فیلمها، عدم نمایش مسابقات ورزشی زنان و … گویای تلویزیون مطلوب مجاهدین در فردای سقوط رژیم نیست؟
۷۷-آیا در قرارگاه اشرف زنان اجازه داشتند در نمایشنامه و یا تئاتر و میان پرده بازی کنند؟ چرا هیچ زنی تاکنون در نمایشنامههای «پیک شادی» که از سیمای آزادی پخش میشود، شرکت نداشته است؟ چرا نقشهای زنان در نمایشنامهها را نیز مردان مجاهد اجرا میکنند؟ آیا زنان در روابط مجاهدین اجازهی رقص دارند؟ اگر نه چرا؟ آیا مردها اجازهی حضور در مسابقات ورزشی زنان در قرارگاه اشرف را داشتند؟ اگر نه چرا؟ آیا در «اشرف» مردان و زنان در کنار هم ورزش و نرمش میکردند؟
۷۸-آیا چنانچه گفته میشود تحت عنوان این که «خواب شما هم متعلق به رهبری است» افراد ملزم به تشریح خواب و پنهانترین زوایای ذهنی خود در حضور جمع بودهاند؟ آیا افراد ملزم به تشریح گناهان و یا حتی افکار جنسی خود تحت عنوان «لحظه جیم» بودهاند؟ آیا در نشستهای درونی مجاهدین، مواردی بوده که مسئولان بالای این سازمان تحت فشار اعتراف کردهباشند در کودکی مورد تجاوز قرار گرفتهاند؟ آیا زیرنظر گرفتن و کنترل نه تنها رفتارهای جنسی بلکه افکار جنسی افراد، دخالت در خصوصیترین زوایای زندگی یک فرد نیست؟ آیا به سلامت روحی و روانی و وجدانی مبتکر این روند باور دارید؟
۷۹-آیا اخبار مربوط به کشتار سگها و دیگر حیوانات در اشرف، که در انظار عمومی جفتگیری میکردند، برای جلوگیری از عدم تحریک خواهران و برادران «انقلاب کرده» واقعیت دارد؟
۸۰-آیا در مناسبات مجاهدین، اعضای مسیحی، سنی، اهلحق و … اجازهی تبلیغ عقاید مذهبی خود را دارند؟ آیا آنها تحت فشار قرار نمیگرفتند که شیعه شوند؟
۸۱-آیا مجاهدین با پذیرش ماندن در ارتش آزادیبخش اجازهی تغییر دین و یا دیدگاه سیاسی و ایدئولوژیک خود را داشتند؟ آیا حقیقت دارد که مسعود رجوی به صراحت در نشست جمعی اعلام کرده بود از این به بعد «لائیکبازی» نداریم؟
۸۲-آیا در روابط مجاهدین «فکر کردن» مذموم نیست؟ آیا «روشنفکر» فحش تلقی نمیشود؟ آیا خواندن کتاب و مطالعه «روشنفکربازی» معرفی نمیشود؟ آیا طرح «سؤال» ممنوع نیست؟
۸۳-آیا جداسازی جنسیتی در مناسبات مجاهدین صورت گرفته است؟ آیا وجود پمپبنزین جداگانه و … در «اشرف» واقعیت دارد؟ آیا جداکردن قرارگاههای زنان و مردان و نه خوابگاه و محل زندگی و استراحت آنان واقعیت دارد؟
۸۴-آیا در هیچیک از عملیاتهای ارتشآزادیبخش کودکان زیر ۱۸ سال شرکت داشتهاند؟ آیا در هیچیک از عملیاتهای ارتش آزادیبخش کودکان زیر ۱۸ سال کشته شدهاند؟ آیا کودکان زیر ۱۸ سال از اروپا و آمریکا به قرارگاههای نظامی مجاهدین در عراق اعزام شدهاند؟ آیا این امر زیرپاگذاشتن کنوانسیونهای مربوط به حقوق کودک نیست؟
۸۵-آیا کودکانی که از والدین خود در اشرف و دیگر پایگاهها تحت عنوان حفظ امنیت و سلامت و دور شدن از شرایط جنگی جدا شده و از عراق به اروپا و آمریکا فرستاده شدند با پدر و مادر خود ارتباط منظم داشتند؟ آیا نامههای این کودکان به دست پدر و مادرشان میرسید، یا بالعکس؟ آیا به این کودکان و پدر و مادر آنها گفته نشده بود که بعد از پایان جنگ و حمله آمریکا دوباره به عراق بازگردانده میشوند، چرا برگردانده نشدند؟ آیا اطلاع دارید چه تعداد از این کودکان در سن نوجوانی و جوانی دچار آسیبهای روحی شده، چه تعداد خودکشی کرده، به چه تعداد تجاوز شده و یا مورد آزار و اذیت جنسی قرارگرفتهاند؟ آیا این اخبار به اطلاع پدر و مادر این کودکان رسانده شده است؟
۸۶- آیا حقیقت دارد که مسعود رجوی طی دستورالعملی اعلام کرده بود از این به بعد مریضبازی نداریم و بیماران تحت عنوان «تمارض» مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند؟ آیا پزشکان اشرف رعایت سوگند بقراط و استانداردهای بینالمللی را میکردند؟ آیا گزارشات منتشر شده در مورد بیتوجهی پزشکان به بیماران واقعیت دارد؟ آیا آنها بسیاری از بیماریها را ناشی از نکشیدن شرایط سخت مبارزه، «انقلاب نکردن»، یا تلاش برای فرار از زیر بار کار و مسئولیت نمیدانستند؟ آیا آنها به مسئولان مجاهدین علیه بیماران مراجعهکننده گزارش نمیدادند؟
۸۷-آیا مجاهدین در حد مقدوراتشان و امکاناتی که در اشرف و عراق موجود بود به بیماران، و به ویژه مجروحان و معلولان رسیدگی میکردند؟ آیا امکانات پزشکی موجود در اشرف بطور مساوی در اختیار ناراضیان قرار میگرفت؟
۸۸-آیا افراد تحت عنوان اشتغال و سپس اعزام به اروپا به قرارگاه اشرف اعزام شدهاند؟ آیا شهروندان پاکستانی با فریب و ادعای کار به قرارگاه اشرف برده شده بودند؟
۸۹-آیا افراد معتاد، خلافکار و … از کشورهای پاکستان و ترکیه به اشرف و مناسبات مجاهدین برده شدهاند؟
۹۰-آیا صحت دارد تعدادی از کسانی که به زور در مناسبات نگاه داشته شده بودند در مأموریتهای داخل کشور نفر همراهشان را هدف حمله قرار دادند و یا خود را به نیروهای رژیم معرفی کردند؟
۹۱-اگر موارد فوق صحت داشته باشد آیا به نظر شما این اعمال ادامهی راه حنیفنژاد و بنیانگذاران مجاهدین است؟ آیا با چنین «گوهران بیبدیلی» میتوان رژیم را سرنگون کرد؟
۹۲-آیا طلاق و ازدواج ایدئولوژیک در سازمان مجاهدین حقیقت دارد؟ آیا این درست است که هر زن و مردی که مزدوج بود باید همسر خود را طلاق میداد؟ آیا این درست است که هر زن و مرد مجرد نیز باید از فکر به ازدواج طلاق میگرفت؟ آیا خانواده به عنوان «کانون فساد» خوانده نمیشد؟
۹۳-آیا این درست است که مسعود رجوی علت شکست فروغ جاویدان و رد نشدن از تنگه «چهار زبر» را این اعلام کرد که افراد ارتش آزادیبخش در گرماگرم نبرد به جای آنکه خود را تمام عیار به او سپرده باشند، به زن یا شوهر یا معشوق و خانواده خود فکر میکردهاند؟
۹۴-آیا وظیفهی مسعود رجوی نبود که به جای متهم کردن کسانی که از همهچیزشان مایهگذاشته بودند مانند همهی رهبران و فرماندهان شکستخورده، مسئولیت شکست را به عهده میگرفت و از خود انتقاد میکرد؟ او در این شکست چه مسئولیتی را به عهده گرفت؟
۹۵-چه تعداد از افراد به دلیل مخالفت با ازدواج و طلاقهای ایدئولوژیک سازمان را ترک کردند یا اخراج شدند؟ چرا در مورد ازدواجهای اجباری و چندماههی پس از عملیات فروغ جاویدان که در پارهای موارد به فاجعه تبدیل شد و دلایل انجام آنها و دستاوردهای احتمالیشان روشنگری نمیشود؟
۹۶-آیا این درست است که اگر زن یا مردی در نشستهای مختلف اعتراف میکرد که به همسر خود فکر کرده، به او گفته میشد دیگر نباید به آن «استفراغ خشک شده» فکر کند؟ آیا زن و شوهرها مجبور بودند یکدیگر را «عفریته» و «ملعون» و … بخوانند و در مواردی روی یکدیگر تف کنند؟ آیا به زنان مجاهد القابی چون «مادینه مهرطلب» و به مردان مجاهد «نرینه وحشی» داده میشد؟
۹۷-در آغاز انقلاب ایدئولوژیک در سال 1364گفته میشد، طلاق مریم عضدانلو از مهدی ابریشمچی برای تقویت و تضمین پیوندهای زناشوئی در سازمان است و طلاقهای دیگری در پی نخواهد آمد، پس چرا در سال 1368 طلاقهای ایدئولوژیک و «سه طلاقه کردن» و «طلاق الیالابد» مطرح شد؟
۹۸-بر اساس «انقلاب ایدئولوژیک»، زنان مجاهد میبایستی همهی مردمهای دنیا و از جمله همسرانشان را «طلاق» داده و تنها به یک مرد (مسعود رجوی» فکر کنند، چرا؟ چرا مسعود رجوی لازم است جایگزین همهی مردها در ذهن زنان شود؟ چرا مردهای مجاهد که بایستی همهی زنهای دنیا و از جمله همسرانشان را «طلاق» دهند، اجازه ندارند یک «زن» (مریم رجوی) را جایگزین آنها کنند؟
۹۹- هنگام ازدواج مسعود رجوی و فیروزه بنیصدر دفتر سیاسی مجاهدین اعلام کرد این ازدواج «از سنن متعالی پیامبر اکرم، ائمه اطهار و همه انقلابیونی الهام میگیرد که در گرماگرم حادترین مبارزات اجتماعی و سیاسی، به پیوند زناشویی به مثابه امری ضروری و مقدس و در متن مبارزه انقلابی و ایدئولوژیکی خود نگریستهاند»؛ چه شد که بعداً ازدواج و تشکیل خانواده به عملی ضدانقلابی و «کانون فساد» تبدیل شد.
۱۰۰-آیا به نظر شما منطقی است که کلیهی اعضای دفتر سیاسی، کمیته مرکزی، و تمامی اعضا و هواداران این سازمان دارای انحرافات اخلاقی، جنسی، سیاسی، عقیدتی، شخصیتی و … باشند و تنها مسعود رجوی خالص و پاک و بی عیب و ایراد باشد؟ آیا به «معصومیت» مسعود رجوی باور دارید؟
۱۰۱-آیا انقلاب ایدئولوژیک، طلاق مریم عضدانلو و مهدی ابریشمچی و ازدواج مسعود رجوی و مریم عضدانلو تأثیرات مثبتی در جامعه ایران گذاشته است؟ آیا این طلاق و ازدواج پس از گذشت ۳ دهه از سوی مردم ایران پذیرفته شده است؟ آیا وعدههایی که مجاهدین در مورد انقلاب ایدئولوژیک میدادند محقق شده است؟ چه چیز مانع تحقق آنها بوده است؟
۱۰۲-با توجه به حساسیتهای مردم ایران آیا شما ازدواج مسعود رجوی با فیروزه بنیصدر ۸ ماه پس از شهادت همسرش اشرف ربیعی را تأیید میکنید؟ آیا مردم ایران چنین ازدواجی را پذیرفتند؟ آیا آثار مخرب در اذهان مردم ایران نگذاشت؟
۱۰۳-آیا ازدواج مسعود رجوی با فیروزه بنیصدر را که به بهانهی تحکیم وحدت با ابوالحسن بنیصدر صورت گرفت یک پیوند قبیلهای و عشیرتی نمیدانید؟ آیا این ازدواج با آنچه مجاهدین در مورد حقوق زن و رهایی زن و ارتقای نقش زنان در جنبش و … میگویند انطباق دارد؟
۱۰۴-آیا ازدواج مسعود رجوی با فیروزه بنیصدر و مریم عضدانلو را چنانکه مجاهدین مدعی هستند «فراتر از حماسه» و «اوج کیفی جدیدی برفراز تمامی حماسههای تاریخ مسعود» و «تاریخ مجاهدین» ارزیابی میکنید؟