۳۴-آیا افرادی همچون نادر رفیعینژاد، احمد حنیفنژاد، اسدالله مثنی و اعضای شورای رهبری مجاهدین چنانچه در گزارشهای انتشار یافته آمده، در دادگاههای مجاهدین، تحت عنوان قاضی و دادستان و هیئت ژوری و … شرکت داشتند؟
۳۵-آیا مسئولان اول مجاهدین از جمله مهوش سپهری و مژگان پارسایی و رؤسای کمیسیون صلح، کمیسیون خارجه، کمیسیون کار و کمیسیون مطالعات سیاسی شورای ملی مقاومت در زمرهی افرادی بودهاند که در دادگاههای یاد شده شرکت داشتند؟ آیا گزارشات مربوط به شکنجه و تهدید به قتل توسط رئیس کمیسیون صلح شورای ملی مقاومت صحت دارند؟ آیا دخالت این افراد در امور یادشده مشابه دخالت نمایندگان مجلس شورای اسلامی در شکنجه و صدور احکام اعدام و زندان نیست؟
۳۶-آیا افرادی که در قرارگاه اشرف به هر عنوان محاکمه میشدند از حق داشتن وکیل، حق دفاع، حق استیناف و استانداردهای بینالمللی مربوط به آیین دادرسی برخوردار بودند؟ اگر نه چرا؟ آیا کسانی که در «اشرف» به تحمل زندان محکوم میشدند از حق ملاقات با اعضای خانواده، هواخوری، دریافت روزنامه، دسترسی به اخبار و و دیگر حقوق شناختهشدهی زندانیان برخوردار بودند؟ اگر نه چرا؟ چه تضمینی هست که این دادگاهها و زندانها الگوی سیستم قضایی آینده ایران نباشند؟
۳۷-آیا افرادی هستند که تحت بازداشت مجاهدین به هر دلیل جان سپرده باشند؟ چگونه میتوان به آمار آنها دست یافت؟ جنازههای قربانیان در کجا دفن شدهاند؟
۳۸-آیا تاکنون خودکشی در مناسبات مجاهدین اتفاق افتاده است؟ آیا آماری در این زمینه موجود هست؟ جنازههای قربانیان در کجا دفن شدهاند؟ آیا صحت دارد به کسانی که خودکشی میکردند «لاشه متعفن» میگفتند؟ چرا بعضی جنازهها در بیرون از قرارگاه اشرف دفن میشدند؟ این جنازهها به چه کسانی تعلق داشت؟ آیا این سیاست شبیه به سیاست رژیم در ارتباط با «خاوران» نیست؟
۳۹-آیا بودند کسانی که در اشرف به بیماریهای مزمن روحی و روانی مبتلا شوند؟ آماری از این افراد در دست است؟ سرنوشت آنها چه بوده است؟
۴۰-آیا کسانی هستند که ناراضی بوده و در عملیاتهای داخله کشته شده باشند؟ مجاهدین چرا افراد ناراضی و یا تازه پیوسته و بیتجربه را به عملیاتهای داخله میفرستادند؟
۴۱-آیا لیستی از کسانی که روزگاری در «اشرف» بوده و ناپدید شدهاند در دسترس هست؟
۴۲-آیا افرادی بودند که به دلایل دیگری در عراق کشته شده و مجاهدین نام آنها را به عنوان قربانیان بمباران آمریکاییها و یا عملیات داخل کشور اعلام کرده باشند؟ نام مهری موسوی و مینو فتحعلی جزو کشتهشدگان بمبارانهای آمریکاییها آمده است. آیا گزارشهای انتشار یافته مبنی بر این که مهری موسوی پیشتر توسط مسعود رجوی مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود و پس از سقوط دولت صدام حسین هنوز زنده بود و مینو فتحعلی پس از فرار از مناسبات به همراه فرد دیگری در بغداد دستگیر شده و زیر فشار رفته بود غیرواقعی است؟
۴۳- آیا لیستی از کسانی که در عملیات داخله دستگیر و یا خود را معرفیکرده و به رژیم خدمت میکنند موجود هست؟ چرا مجاهدین در مورد کسانی که در دستگیری و کشتار مجاهدین با دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم همکاری میکنند اطلاعرسانی نمیکنند؟ دلیل پیوستن این افراد به دستگاه اطلاعاتی رژیم چه بوده است؟
۴۴-آیا مراسمی تحت عنوان «رقص رهایی» صرفنظر از کیفیت آن با حضور مسعود و مریم رجوی و بخشی از زنان عضو شورای رهبری مجاهدین برگزار شده است؟ آیا بطور واقعی یا سمبلیک بخشی از زنان عضو رهبری مجاهدین به عقد مسعود رجوی درآمدهاند یا خیر؟ تعداد این افراد چند نفر بوده و چه لایهای از شورای رهبری را تشکیل میدادند؟ «بند پیوند با رهبری» چیست؟ زنان عضو شورای رهبری مجاهدین چگونه به رهبری «پیوند» پیدا میکردند؟ چرا مجاهدین کشفیات خود در مورد «انقلاب ایدئولوژیک»، و بندهای آن را بصورت عمومی انتشار نمیدهند و باورهای خود را مخفی نگاه میدارند؟
۴۵- آیا از مجاهدین خواستهاید که بحث «رقص رهایی» را توضیح دهند؟ آیا تاکنون چیزی در مورد «حوض شورای رهبری» و «معراج جمعی» شنیدهاید؟ آیا چنین عناوینی در میان لایهای از شورای رهبری مجاهدین صرفنظر از کیفیت اجرای آن مطرح بوده؟ آیا مجاهدین حاضرند چنانچه این عناوین صحت داشته باشد راجع به مفهوم آنها توضیح دهند؟ چنانچه این اخبار صحت داشته باشند واکنش شما چه خواهد بود؟
۴۶-آیا زنان عضو شورای رهبری مجاهدین محرم و ناموس مسعود رجوی به حساب میآمدهاند یا خیر؟ زنان چه نیازی دارند که ناموس کسی محسوب شوند؟ آیا آنها «ضعیفه» هستند؟ آیا این تحقیر زنان نیست؟ آیا یک سازمان مدرن زنان را اینگونه مینامد؟ آیا شما با این نوع ادبیات موافقید؟
۴۷-آیا در نشستهای مسئولان مجاهدین، بالاترین مسئولان این سازمان به صراحت گفتهاند که چنانچه آنان زنانشان را در حال هماغوشی با مسعود رجوی ببینند بایستی لذت ببرند؟ (به عنوان نشان دادن حلشدگی) آیا مجاهدین حاضرند برزبان راندن چنین سخنی را رسماً شنیع و غیراخلاقی بخوانند و محکوم کنند؟
۴۸-آیا مسعود رجوی نشستهای جداگانه برای مردها و زنان مجاهد داشته است؟ آیا در سازمانهای مترقی و پیشرو چنین جداسازی جنسیتی وجود دارد؟ چه مواردی در نشست برای زنان مطرح میشد که امکان طرح آن در نشستهایی که مردان نیز حضور داشتند نبود؟
۴۹-آیا سابقه داشته فرد یا افرادی به ویژه در میان اعضای دفتر سیاسی مجاهدین، دست و یا پای مسعود رجوی را بوسیده باشند؟ آیا سابقه داشته فرد یا افرادی در میان مسئولان مجاهدین، دست و یا پای اعضای سابق دفتر سیاسی مجاهدین را بوسیده باشند؟
۵۰-آیا شما پدیدهی دستبوسی و پابوسی را پدیدهای ترقیخواهانه و انقلابی میشناسید؟ چه کسی چنین اعمالی را در مجاهدین باب کرده است؟ آیا این اعمال در زمرهی اهداف بنیانگذاران مجاهدین بود؟
۵۱-چرا اعترافات اعضای دفتر سیاسی و مرکزیت مجاهدین به دستور مسعود رجوی روی نوار ویدئویی ضبط میشد؟ او از این کار چه هدفی را دنبال میکرد؟ آیا رجوی به دنبال باجخواهیهای بعدی نبود؟ در کدام دسته احزاب و سازمانهای دنیا از جلسات «انتقاد و انتقاد از خود» افراد فیلم تهیه میکنند؟
۵۲-آیا محاکمهی علی زرکش و صدور حکم اعدام وی پس از انقلاب ایدئولوژیک صحت دارد؟ آیا او به عنوان دشمن شمارهی یک انقلاب ایدئولوژیک و مریم رجوی و مسئول شکست استراتژیک مجاهدین معرفی نشد؟
۵۳-اگر بپذیریم علی زرکش باعث شکست استراتژیک مجاهدین تا سال ۶۴ بود در سه دههی گذشته و در دوران حاکمیت مطلق مسعود رجوی چه کسی مسئول شکستهای استراتژیک مجاهدین بوده است؟
۵۴-آیا در همان «دادگاه» گفته نشد «این پدرسوخته بریده را بدهید دست من تا ببرم ترتیبش را بدهم»؟ آیا فیلمی از این محاکمه و «دادگاه» عادلانه و مستقل که مجاهدین نویدش را میدهند هست؟ آیا زرکش تا آخرین روزهای عمرش از سوی مسعود رجوی مورد تحقیر قرار نگرفت؟ آیا این نوعی اعدام روحی و روانی او نبود؟ آیا بزرگداشت او پس از مرگش از سوی مسعود رجوی را صادقانه میدانید؟
۵۵-آیا به صداقت و توانمندی و هشیاری رهبری که ۴ ماه قبل زرکش را «کوه مرد» و «شیرآهن کوه مرد» خوانده و در مراسم ازدواج بامریم عضدانلو به صراحت گفته پیشنهاد ازدواج با مریم از زرکش بود و عقل خودش به آن نرسیده بود و پس از جلوس بر جایگاه رهبری عقیدتی، او را «خائن» و «بزدل» و «ترسو» و «دشمن انقلاب ایدئولوژیک» و «مریم» خواند، باور دارید؟ آیا محاکمهی علی زرکش نشاندهندهی بیمحتوا بودن انقلاب ایدئولوژیک نبود؟ چگونه به ارگانهای رهبری که بر چنین روندی صحه میگذارند و حکم اعدام رفیق روزهای سختشان را صادر میکنند، اعتماد میکنید؟ آیا این قبل از هرچیز سقوط اخلاقی و وجدانی نیست؟
۵۶-آیا شهادت افراد مبنی بر این که در جمعهای بزرگ، آنها را زیر ضرب و مشت و لگد میگرفتند دروغ میدانید؟ آیا سرازیرکردن آب دهان به سر و روی کسانی که «گوهران بیبدیل» خوانده میشدند در نشستهای مجاهدین را تبلیغات رژیم میدانید و عاری از حقیقت؟
۵۷-آیا به کار بردن زشتترین الفاظ چه از سوی زنان مجاهد و چه مردان مجاهد نسبت به یکدیگر در نشستهای درونی مجاهدین را بهتان میدانید؟
۵۸-آیا بایکوت، آزار و اذیت، اقدامات ایذایی، تعقیب و مراقبت آشکار ناراضیان، یا حبس آنها در اتاقهایشان در مناسبات اشرف را دروغ میدانید؟ آیا انتقال مخفیانهی افراد به سلول انفرادی، بازجویی در شب، بیخوابیدادن، ضرب و شتم و … تلاش برای اعترافگرفتن و … را ساخته و پرداختهی وزارت اطلاعات میدانید؟ پنهانکاری در این زمینه به چه منظور صورت میگرفت؟
۵۹-آیا دروغ است که کادرهای بالای مجاهدین به گونهای در سرکوب اعتراضات و معترضین و همچنین بازجویی و شکنجه و آزار و اذیت … دست داشتهاند؟
۶۰-آیا این همه شاهد و روایتهایی یکسان از شکنجه، بازجویی، تحقیر، ضرب و شتم، آزار و اذیت و … را وزارت اطلاعات سازماندهی کرده است؟ آیا نامبردن از افرادی خاص به عنوان شکنجهگر، بازجو و زندانبان، از سوی شاهدان متفاوت در کشورهای اروپایی سناریوی وزارت اطلاعات است؟
۶۱-آیا یک رژیم در حال سقوط بنا به ادعای مجاهدین، میتواند چنین توانمندی داشته باشد؟