ضدیت سازمان مجاهدین خلق با مهندس جهانگیر شادانلو،چرا؟!
قسمتی از متن پیاده شده ویدئو:
من جهانگیر شادانلو هستم ، فعال سیاسی در پاریس.
طی چند سال گذشته ،سازمان مجاهدین خلق مشکلاتی برای من پیش آورده است.از آن تاریخ دنبال این هستم که به صورتی این مسئله را مطرح کنم.البته چند ویدئو داشته ام اما فکر نمی کنم کافی بوده باشد.
در حق من ظلم زیادی شده است.روش این سازمان هم بگونه ای است که حقیقت را وارونه جلوه می دهد.امکانات بسیار زیادی دارند ، رادیو و تلویزیون دارند،افراد بیکار دارند.اینها را همه جا فرستادند تا بر علیه من فعالیت کنند،فیلم نشان داده اند،کاغذ هایی درست کرده و پخش کرده اند و زندگی من ، خانواده ام ،دوستانم،کارم و همه چیز من را تباه کرده اند.
میخواستم مختصری شرح بدهم که چی شده و بگم که واقعیت چی هست.من عین واقعیت رو میگم و دوستانی هم هستند که مرا می شناسند و می دانند که از نظر سیاسی چه عقیده ای دارم،چه ایده ای دارم و سال هایی که در فرانسه و اروپا هستم کارهایم چه بوده است.دادگاه هایی که بر ما گذشته،کارهایی که این افراد با ما کرده اند و استنباط از آن را بعهده بینندگان می گذارم….
من با تعدادی از افراد جداشده که در سال 2007 وارد فرانسه شده بودند آشنا شدم.تعدادی از این افراد از من و انجمن فرهنگی که دارم تقاضای کمک کردند.خب در پاریس عده ای من را می شناسند و می دانند که تا کنون کار خیر و کمک به هموطنانم را انجام داده ام.
چون تعدادی از افراد جدا شده بهیچ عنوان حاضر نبودند مجددا نزد سازمان مجاهدین بازگردند.بخاطر بلایایی که مجاهدین سر همین افراد طی 30 سال گذشته در “کمپ اشرف” آورده بودند.سراغ من آمدند و خواستار کمک به دوستانشان شدند.من هم استقبال کردم.با یکسری صحبت کردیم که چگونه می شود به این دوستان کمک کرد.بدون اینکه به اینها بگیم شما چه خط و ربطی داشته باشید.فقط بخاطر اینکه کارشان درست شود،اقامت شان حل شود ،کار داشته باشند و بتوانند زندگی کنند.
خب مجاهدین می دانستند که این افراد وارد فرانسه شده بودند و دنبال اینها بودند یا طرف خودشان بکشند و یا اینکه سد راهشان بشوند،تا درگیر مشکلاتی بشوند و نتوانند پناهندگی بگیرند.کمااینکه مجاهدین این کار را بر علیه آنها انجام داده اند و هنوز هستند کسانیکه پس از چند سال نتوانسته اند اقامت،کار ، خانه وزندگی شان را درست کنند.فقط به این دلیل که اینها کتاب نوشته اند راجع به سرگذشت شان در مجاهدین و یا اینکه صحبت کرده اند راجع به بلایایی که سازمان مجاهدین خلق در عراق و کمپ اشرف سر این افراد آورده اند….
من با تعدادی از این افراد قرار بود جلسه ای بگذاریم (17 ژوئن 2007 در سالن فیاپ پاریس) و بنشینیم و صحبت کنیم راجع به اینکه چطوری می شود به این گونه افراد کمک کرد.مجاهدین با افراد زیادی به این جلسه حمله کردند،جلسه را بهم زندند،چاقو کشی کردند،کتک زدند و تعدادی از همین دوستان را زخمی کردند.خانم هایی هم که از طرف مجاهدین آمده بودند مواد قرمز رنگی همراه داشتند، روی خودشان می پاشیدند و خودشان را روی زمین می انداختند که خب مجاهدین هم که سازماندهی شده آمده بودند،فیلم برداری و عکس برداری کردند واز زبان خودشان پخش کردند.یعنی همان کاری که قبلا هم زیاد کرده اند مانند کسانیکه در پاریس خودسوزی کردند و خودشان را به آتش کشیدند و خب این افراد را شما تصور بکنید حاضر هستند هر کاری برای مجاهدین انجام دهند….
خلاصه افراد را کتک زده و جلسه ما را بهم زدند.آنها خواستند این پیام را بدهند که کسی حق نزدیک شدن به این افراد و کمک به جداشده ها را ندارد.در واقع می خواستند زهر چشم بگیرند و بگویند که این کار را ما کردیم تا کسی دیگر از اینگونه کمک ها به افراد جداشده نکند…
شما اگر مخالف مجاهدین حرف بزنید از نظر آنان وابسته به دشمن هستید.طی 4 سال گذشته مجاهدین اطلاعیه های زیادی بر علیه من و افراد جداشده نوشته و منتشر کرده اند.که حتی در محله های پاریس آمده اند و بصورت دستی پخش کرده اند…در واقع آنها می گویند یا با ما هستید یا با مامورین اطلاعات جمهوری اسلامی…خوشبختانه در ایران و اروپا کسی به حرفهای اینها توجهی ندارد.آنها در واقع یک سکت مذهبی هستند که در کشتار کردها و شیعیان عراق دست داشته اند.در کشتار مردم ایران ،در ترورها و بمبگذاری ها دست داشته اند و مردم از اینها در همه جا متنفرند.همانطوری که می بینیم،جامعه ایرانی بطور کل از مجاهدین بریده اند.هیچ کجا با اینها قاطی نمی شوند.محیط های ایرانی حتی به اینها اجازه نمی دهند که روزنامه هایشان را بیاورند و توزیع کنند.و نه در برنامه ای که می گذارند کسی شرکت میکند.فقط خودشان هستند و برنامه بزرگی هم که می خواهند بگذارند آدم های خارجی را اجیر میکنند و با دادن پول و در اختیار گذاشتن اتوبوس به محل می آورند و عکس های مریم و مسعود را دست آنها می دهند و از دور فیلم برداری میکنند که بگویند اینها افراد ما هستند.خب به این افراد پول یک شب هتل و خوردوخوراکشان را می دهند و به محل می آورند و از دور از اینها به اسم افراد خودشان فیلم و عکس می گیرند و پخش می کنند.در صورتیکه لااقل ایرانی ها می دانند که اینها کی هستند،چند نفر هستند، و چکار دارند می کنند؟!…
قسمت اول
قسمت دوم
متن پیاده شده قسمتی از ویدئو:
… و ایشان(ایوبونه) دوست صمیمی مریم و مسعود رجوی هستند.طبق گفته خودشون که نوار و فیلم آن وجود دارد.و در آن فیلم گفته است که دوستی ما خیلی نزدیک است.ایشان چند بار به کمپ اشرف رفته اند.در “نورماندی” و در منزلشان آنها را میهمان کرده اند.و بسیار پشتیبانی میکنند از این سازمان تروریستی که در اکثر کشورهای اروپایی جزو لیست تروریستی هستند.در آمریکا جزو لیست تروریستی هستند.و برای ما جای تعجب دارد که رئیس سابق ضد اطلاعات یک کشور چطوری می تونه بهترین دوستانش یک گروه تروریست باشند!
اینها(مجاهدین خلق) از ایشان خواستند بدلیل سوابق ، کمک ها ، روابطی که باهم دارند (من مدرکی ندارم که نشان بدهم حقوق بگیر آنها هستند) و همدیگر را پشتیبانی می کنند کتاب را به اسم شان منتشر کنند.کما اینکه در هر دو دادگاه تمامی شاهدین و وکلا از سازمان مجاهدین بودند.
مجاهدین مطالب کذب و افترا آمیز بر علیه دیگران را که قبلا بنام خودشان منتشر کرده بودند بصورت یک کتاب درآوردند و از ایشان خواستند که شما اسمتان را بگذارید روی این کتاب تا منتشر و پخش شود بعنوان کسیکه رئیس سابق “د.اس.ت” و آن را بصورت عمومی پخش کنید و بگویید که این افراد ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران هستند….
پس از خواندن کتاب منتشر شده ، از آنها شکایت کردیم.فکر نمی کردند مسئله را دنبال کرده و از نویسنده و ناشر کتاب شکایت کنیم.آنها را به دادگاه کشاندیم.در این کتاب اسامی آقایان دکتر نراقی، فیروزمند، مرحوم شلالی، دکتر راستبین ، من و تعدادی از افراد جداشده آمده است.البته دو سه تا از مامورین وزارت اطلاعات واقعی که در سفارت بودند و مجاهدین با آنها رابطه داشته و می شناختند را هم در لیست داخل کتاب گنجانیده بودند.تا در کنار یک واقعیت پنجاه دروغ دیگر را بتوانند به خورد شنونده یا بیننده دهند….
خب ما رفتیم دادگاه.2 روز از صبح تا شب دادگاه تشکیل شد.و حدود 500 تا 600 نفر از سران و اعضای مجاهدین را به دادگاه و خیابان های اطراف آن آورده بودند.و درست همان کاری را که چماقداران در ایران می کنند اینجا با ما کردند.حرف هایی که لایق خودشان است به ماها زدند.عکس گرفتند،فیلم تهیه کردند.حمله کردند طرف من ،طرف آقای دکتر نراقی پیرمرد 80 ساله…
در صحن دادگاه به اسم مزدور ما را خطاب کرده و به ما حمله کردند.در صورتیکه همه می دانند 30 سال است مجاهدین مزدور صدام حسین بودند.مامورهای نزدیک صدام حسین بودند.در کشتار افراد بیگناه و اجرای اوامر صدام حسین در قبال دریافت پول مشارکت داشتند.
آقای ایوبونه در دادگاه محکوم شد.و بر اساس حکم دادگاه تاکید شد مطالبی که او بر علیه آقای دکتر نراقی نوشته درست نیست و محکوم به پرداخت جریمه شدند.محکوم شدند که در روزنامه های فرانسه نوشته ای درج کنند تا از دکتر نراقی اعاده حیثیت شود…
قسمت سوم
قسمت چهارم
گزیده ای از متن ویدئوی قسمت چهارم
قبل از دادگاه دوم محاکمه “ایوبونه”، به درخواست آقای چالنگی یک بار رفتم تلویزیون آمریکا و راجع به مسائل سیاسی روز و مسائل مربوط به ایران مصاحبه داشتم.
آقای شاهید که خبرنگار تلویزیون آمریکا در فرانسه هستند، با من تماس گرفتند که آقا چی شده، شما در تلویزیون چی گفتید؟ چون تعدادی افراد با من تماس گرفته و گفته اند که چرا شادانلو را به تلویزیون آمریکا برده و با او مصاحبه کرده اید؟
جواب دادم آنها مشخصا افراد سازمان مجاهدین هستند و من راجع به اینها حرفی نزدم. از آنطرف هم با آقای چالنگی صحبت کردم ایشان هم گفتند که آره تعدادی هم با من تماس گرفته اند و من با شما تماس می گیرم. من خودم مجددا تماس گرفتم و ایشان بعد از آن ارتباط شان را با من بطور کل قطع کردند.
با آقای فرهودی صحبت کردم و گفتم که چنین مسئله ای هست و در تلویزیون صدای آمریکا از چنین کتابی نام برده شده و این یک مسئله شخصی نیست و سیاسی است. وقتی یک سازمانی در این حد بیاید و افراد خودش و یا اشخاص بیطرف رو بنظر خودشون بخواهد بی آبرو کنه و بگه که اینها مامورین رژیم هستند، این رو اجازه بدین که ما در تلویزیون صدای آمریکا روش صحبت بکنیم. ولی متاسفانه ایشون هم قبول نکردند.
بعد دیدم که تلویزیون آمریکا افرادی رو روی آنتن برده که یکی بعنوان حقوقدان با نام حسن حبیبی که البته ایشان حقوقدان نیستند و حقوق بگیر سازمان مجاهدین هستند.او از افراد مجاهدین هست و حتی یک بار که بر علیه من داشت اعلامیه پخش میکرد توسط پلیس دستگیر شد و پلیس منطقه 11 پاریس پرونده دارد.ایشون چند بار به تلویزیون رفتند.
وشخص دیگری بنام آقای فرامرز دادرس در تلویزیون آمریکا که آقای فرهودی راجع به سفیر ایران در فرانسه می پرسد و این آقا بی مقدمه مراجعه میکنه به کتاب “ایوبونه” و میگه بریم سراغ این کتاب و از اون صحبت کنیم.و میگن اسامی افرادی در این کتاب آورده شده که مامورین رژیم هستند.و آقای فرهودی با اصرار از ایشون میخوان که اسامی را ذکر کنند که این فرد اسم آقای دکتر نراقی رو میبره و میگه یکیشون رو هم که شما دعوت کردین به تلویزیون.
در رابطه با آقای فرامرز دادرس باید خاطرنشان کنم ایشان علاوه بر اتهام پراکنی که طبعا از طرف مجاهدین در تلویزیون آمریکا شرکت داشتند،بعنوان یکی از شهود مجاهدین در دادگاه دوم ایوبونه نامه داده بودند که آقای دکتر نراقی مامور وزارت اطلاعات است.
من در آن دادگاه از آقای ایوبونه سئوال کردم که شما سابقا رئیس ضد اطلاعات فرانسه بودید،مطمئنا با افراد اطلاعاتی کشورهای دیگر هم بخاطر کارتان در ارتباط بودید.چگونه در 3 سال گذشته با انتشار کتاب سفارشی مجاهدین یک عده افراد را بعنوان مامورین وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی معرفی میکنید اما حتی یک سند و مدرک محکمه پسند نتوانسته اید ارائه دهید؟…
… در ادامه ارتباط با مسئولین تلویزیون صدای آمریکا مجددا درخواست کردم که راجع به مصاحبه های انجام شده با افراد مجاهدین،من را هم در تلویزیون شرکت بدهند تا حرف هایم را بزنم.حتی به آنها پیشنهاد کردم که بگید این کتاب نوشته شده و شما بعنوان مامور رژیم معرفی شدید تا من توضیح بدهم.ولی آقای فرهودی قبول نکردند.با آقای سجادی تلفنی صحبت کردم و به ایشان گفتم که آقا چنین اتفاقی در تلویزیون شما افتاده و افراد مجاهدین آمده اند راجع به کتاب ایوبونه و من صحبت کرده و به دیگران تهمت زده اند.آقای سجادی گفت من نگاه میکنم به برنامه اجرا شده مورد نظر و اتفاقا برنامه آقای فرهودی با فرامرز دادرس را دیدند و گفتند من اینها را مطالعه می کنم و به شما زنگ میزنم که چیکار بکنیم.ایشان هم پس از 3 ماه که می گذرد تماس شان را قطع کردند و دیگر جواب نمی دهند.
فکر میکنم که ارتباطی بین سازمان مجاهدین و مسئولین تلویزیون آمریکا باشد.که مجاهدین می توانند یکطرفه در برنامه های تلویزیون صدای آمریکا شرکت کنند اما من که حق ام پایمال شده و زندگی من که سه سال است از بین رفته حق ندارم برم راجع به این کتاب و مسائل مربوط به آن صحبت کنم.
در ضمن نفر سومی هم به تلویزیون صدای آمریکا اضافه شده بنام آقای حسن داعی .که البته اسمشان حسن داعی الاسلام است.من خودم اطلاعاتی از این فرد ندارم و با مراجعه به سایت در جستجوی حقیقت و با ارسال نامه اطلاعاتی را که داشتم از ایشان پرسیدم.گفتم؛” میگن شما با افراد مجاهدین کار میکنید.برادرتان بنام حسین داعی الاسلام و خواهرتان بنام فاطمه داعی الاسلام از فرماندهان ارشد سازمان مجاهدین در پادگان اشرف هستند.شما هم در سال 1991 در پادگان اشرف بودید.بعد به پاریس برگشتید و در سال 2003 که پلیس فرانسه حمله کردند و خانم مریم رجوی بقیه فرماندهان مجاهدین را بازداشت کردند از فرانسه فرار کردید و بعد رفتید به آمریکا و در آنجا کلمه اسلام را از ادامه فامیلی خودتان برداشتید و شروع کردید به فعالیت کردن برای مجاهدین و تا آنجاییکه اطلاع دارم شما برای مجاهدین کار میکنید و در تلاش هستید هر طور شده با لابی آمریکایی سازمان مجاهدین را از لیست تروریستی خارج کنید.”،متاسفانه ایشان به من پاسخ ندادند و فکر میکنم که این اطلاعات درست باشد.و هستند کسانیکه در عراق بودند و راجع به این مسئله می توانند شهادت بدهند.
اگر چناچه تلویزیون آمریکا بخواهد ما می توانیم این کار را انجام بدهیم که آقای حسن داعی و یا افراد سازمان مجاهدین بیایند و ما بنشینیم و صحبت کنیم.تلویزیون صدای آمریکا در پاریس شعبه و استودیو دارد.من بیایم بنشینم و یکی از افراد مانند مهدی ابریشمچی یا خود خانم مریم رجوی یا یکی دیگر از سران مجاهدین هم باشند.اینها اول صحبت کنند راجع به من،ماموریت های من و اینکه من مامور وزارت اطلاعات هستم و من هم راجع به این افراد،کارهاشون در فرانسه،در اروپا،در عراق و در کشتارها و راجع به همه آنها صحبت کنم تا همه چیز روشن شود.اگر این تلویزیون صادق است فکر میکنم که این کار را باید انجام بدهد.
چون تمام اینها روشن می شود.وابستگی آنها به کشورهای غربی و افرادی را که آنها 30 سال است کشانده اند درون پادگان اشرف و چه بلاها و شکنجه هایی که سرشون آورده اند،قطع ارتباط با پدر ، خانواده ، فرزند و … هر چیزی که شما بگید اینها انجام داده اند….
28 مارس 2011
جهانگیر شادانلو
***
گزارش تلویزیون فرانس 24 فرانسه :
…سازمان مجاهدین خلق افراد خارجی را با پرداخت پول نقد ، تحمل هزینه هتل و وعده گردش در فرانسه به جلسات و میتینگ های خود می آورند و این در شرایطی است که از نظر کشورهای اروپایی تروریست محسوب می شوند…