آقای فیلیپ تیبو، سفیر فرانسه در ایران به مناسبت «شب شارل دوگل»، مرد بزرگی که «فرانسه بود» نگاهی دارد به بزرگداشت ژنرال دوگل و روابط فرانسه با ایران.
این برنامه توسط مجله بخارا در تاریخ ۲۲ نوامبر ۲۰۲۰ برابر با ۲ آذر ۱۳۹۹، همزمان با زادروز ژنرال دوگل در تهران برگزار شد.
در همین رابطه رادیو فرانسه نیز گزارشی تهیه نموده است که از نظر می گذرد:
شارل دوگل در تهران؛ چرا ایرانیها قهرمان فرانسه را دوست دارند؟
به مناسبت صد و سیامین سالروز تولد و همچنین پنجاهمین سالروز تولد شارل دوگل، رئیس جمهوری پیشین فرانسه، مراسم بزرگداشتی در تهران برای او از سوی نشریه بخارا و با همکاری سفارت فرانسه در تهران برگزار شد. فیلیپ تیبو، سفیر فرانسه در تهران، فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین و حامد فولادوند، مترجم در این مراسم درباره نقش دوگل در سیاست جهانی و همچنین روابط با ایران سخنرانی کردند.
در ابتدای این مراسم که به دلیل شیوع ویروس کرونا غیرحضوری و به صورت ضبط شده روز یکشنبه برگزار شد، علی دهباشی، سردبیر و مدیر بخارا گفت: «در این مراسم به اهمیت روابط فرانسه با ایران در دوران زمامداری دوگل خواهیم پرداخت.»
دهباشی سپس درباره روابط دوگل با ایران اضافه کرد: «در نوامبر ۱۹۵۸ آندره مالرو وزیر فرهنگ دولت دوگل به کشورهای آسیایی سفر کرد از جمله چند روزی را هم در ایران گذراند و با نویسندگان و روشنفکران فرانسه زبان نیز دیدار و گفت و گو داشت که گفت و گوی او با دکتر پرویز ناتل خانلری در مجلۀ سخن منتشر شده است. در اکتبر ۱۹۶۱ شاه ایران به دعوت دوگل به پاریس رفت و در افتتاح هفت هزار سال هنر ایران شرکت کرد. در اکتبر دو سال بعد، دوگل به مدت چهار روز به ایران سفر کرد. همچنین در اجلاس مشترک دو مجلس ایران در ۲۵ مهر ۱۳۴۲ سخنرانی خود را با عنوان «نیروی سوم» ادا کرد که خیلی پر شور هم بود و در این سخنرانی با صراحت از سرکردگی دو ابرقدرت در منطقه انتقاد کرد که انعکاس وسیعی در آن روزگار داشت.»
سردبیر بخارا تاکید کرد: «در یک کلام می توان گفت روابط ایران و فرانسه در مجموعۀ زمینه ها در دوران زمامداری دوگل به اوج شکوفایی خود رسید و سالها تحت تأثیر همین توافقات، این روابط ادامه داشت.»
در این مراسم همچنین از کریم کشاورز، مترجم فقید ایرانی یاد شد. او جلدهای اول و دوم خاطرات سه جلدی شارل دوگل را به زبان فارسی ترجمه کرده است. مرتضی آجودانی نیز جلد سوم را ترجمه کرد.
جلد اول این خاطرات با عنوان فرعی «دعوت» به حوادث سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۲ میپردازد. جلد دوم با عنوان فرعی «وحدت» به وقایع ژوئیۀ ۱۹۴۲ تا رهایی پاریس در اوت ۱۹۴۴ و جلد سوم با عنوان «آزادی» به وقایع ۱۹۴۴ تا ۱۹۴۶ اختصاص دارد.
دهباشی گفت: «خاطرات دوگل همچنین حکایت توانایی او در نویسندگی را هم به ما نشان میدهد. از نثر و شیوۀ نگارش او در زبان فرانسه در این خاطرات بسیار گفته اند.»
در ادامه، فیلیپ تیبو، سفیر فرانسه در تهران، دوگل را «مرد شمشیر، مرد قلم و مرد سیاست» خواند و گفت: «دوگل ۵۰ سال پس از درگذشتش همچنان در حافظۀ جمعی فرانسویها حضور دارد. کسی که خود فرانسه بود. به قول دیگر نویسندۀ فرانسوی رومن گاری.»
او ادامه داد: «اول مرد شمشیر، چرا که وی از مبارزان زمان جنگ جهانی اول، این جنگ بزرگ بود. ولی تجربۀ نظامیاش به حضور او در دیگر صحنههای نبرد از جمله در لهستان و لبنان انجامید. به این واسطه او به درکی استراتژیک از نبردی مدرن دست یافته بود. این دیدگاه مدرن یکی از منابع الهام تفکرات استراتژیک و آثار مکتوبی است که از وی به جا مانده است. از کتاب «فرانسه و ارتش آن» گرفته تا «تیغۀ شمشیر» (دو کتاب ژنرال دوگل) تفکری که باعث شد بتواند نقش ارتش را در تاریخ کشور ما ثبت کند و همچنین به نبرد مدرن بیاندیشد. اندیشۀ نبرد مدرن که ژنرال دوگل آن را «جنگ مکانیزه» مینامد.»
سفیر فرانسه ادامه داد: «دوگل برای رسالت نویسندگیاش ارزش فراوانی قائل بود. فراموش نکنیم که او در حالی درگذشت که در روز مرگش تلاش میکرد آخرین جلدهای خاطراتش را بنویسد و همیشه قادر بود که با چهرههای برجستۀ ادبیات فرانسه از جمله آندره مالرو و موریاک مراوده داشته باشد. این مرد قلم و این مرد اندیشه، بسیار تلاش میکرد که دیدگاه خود را از آنچه فرانسه میبایست باشد، ترسیم کند.»
این دیپلمات فرانسوی تاکید کرد: «ژنرال دوگل به عنوان دولتمرد به حفظ جمهوری و روحیه مقاومت پایبند بود. در ژوئن ۱۹۴۰ در شرایطی که بسیاری ناامید شده و امید خود را باخته بودند، توانست امید را به جامعه برگرداند و به جامعه جهت بدهد. او توانست جمهوری و پایههای اصلی دموکراسی فرانسه را حفظ کند. در پایان جنگ جهانی دوم دوباره جایگاه فرانسه در جهان را به آن بازگرداند و از سال ۱۹۴۴ به بعد جمهوری فرانسه را دوباره پایهریزی کند.»
سفیر فرانسه در تهران گفت: «گاهی در مورد ژنرال دوگل گفته میشود که او فقط به تصمیمگیریهای کلان علاقهمند بود ولی نباید فراموش کرد که او تلاشهایی هم در زمینۀ مدرنسازی اقتصاد فرانسه کرد؛ در زمینۀ بازطراحی ساختارهای کشور و در زمینۀ انتخاب صنعتهای استراتژیک فضایی، هوانوردی و هستهای. او به این کشور امکان داد که روند مدرنسازی را برای خود تعریف کند. و همچنین دیدگاه استراتژیکی که منجر به ظهور شرکتهای بزرگ فرانسوی شد و دیدگاهی که همچنین امکان تحقق استقلال کشور را فراهم کرد. در این دیدگاه، استقلال سیاسی باید بر پایۀ استقلال اقتصادی شکل بگیرد. دیدگاهی که امروز همۀ ما در مقابل این بیماری همهگیر بر آن اتفاق نظر داریم.»
تیبو درباره گلیسم (طرفداری از ژنرال دوگل) نیز گفت: «ما میگوییم هر فرانسوی روزی گلیست بوده یا هست یا خواهد بود. این گلیسم امروزه دیدگاه بر پایۀ یک اسطوره سیاسی و بر پایۀ یک دیدگاه سیاسی است.»
همچنین فریدون مجلسی در شب شارل دوگل و ایران گفت: «ژنرال دوگل در نسل من و در نسل قبل از من و نسل پدرم، شهرت محترمانهای در ایران داشت.»
او ادامه داد: «ایستادگی ژنرال دوگل در برابر انگلیس به نظرم یکی از دلایل محبوبیتش در ایران بود. برای اینکه ایرانیها با خاطرات دویست سال گذشته و خاطراتی که بعد از ملی شدن نفت در مقابله با انگلیس داشتند به نوعی کینۀ آن را در دلشان میپروراندند و ایستادگی دوگل در برابر انگلیس قدری در احساس تسکین قلوب ایرانیان مؤثر بود.»
مجلسی گفت: «شخصا ژنرال دوگل را از زمانی به یاد دارم که برای یک کار مهم فرهنگی به ایران آمد. این کار بزرگ فرهنگی که هنوز هم یادگارش برجاست، افتتاح دبیرستان رازی در خیابان بالای ولیعصر کنونی بود که یکی از کاملترین و مدرنترین مؤسسات فرهنگی ایران بود، از دبستان تا دبیرستان از پسرانه و دخترانه و خیلیها از جمله فرزندان خود من هم تا زمانی که این مدرسه برقرار بود و بعد از انقلاب به هم خورد، در آن تحصیل خود را آغار کردند و بعدها به علت تسلط به زبان فرانسه از آن بهرهمند شدند.»
او ادامه داد: «میخواهم این را به عنوان مثالی بگویم که چگونه بر خلاف سایر قدرتهای بزرگ که نفوذشان به دلیل قدرت استعماری و امپریالیستی بود، در مورد فرانسه برداشت مردم بیشتر فرهنگی بود و آنها هم این را درک کرده بودند. پدران ما در مدرسه، زبان فرانسه زبان دومشان بود و این زبان دریچهای بر فرهنگ غرب بود. اصلا غربیها و اروپاییها در ایران به عنوان «فرنگی» شناخته میشدند که برگرفته از همان نام فرانسه است. این عدم سابقۀ استعماری و این حسن سابقۀ فرهنگی در محبوبیت ژنرال دوگل در ایران موثر بود و ایرانیان نیز او را به چهرۀ یک قهرمان میدیدند.»
این دیپلمات پیشین گفت: «اکنون من نمیدانم نسل جدید ایران چه شناختی از ژنرال دوگل دارند ولی در زمانی که ما بودیم او رنگ مهمترین رهبر خارجی را داشت.»
همچنین حامد فولادوند در شب شارل دوگل و ایران گفت: «پنجاه سال پیش وقتی که شارل دوگل فوت شد، فکر نمیکردم که در عرصۀ سیاست چنین انحطاطی که امروز و در این چهل سال مشاهده میکنیم، شروع خواهد شد! در واقع با تأخیر فهمیدم که واقعا این مردان بزرگ در سیاست (کم و بیش در این چهل سال) از بین رفتهاند؛ امروزه دیگر آدمهای بزرگی که در سیاست از آنها میگفتهاند و سیاستمداران درست و حسابی نداریم.»
او در بخش دیگری از سخنانش گفت: «دوگل در خاطرات نسل من که آن زمان در فرانسه دانشجو بودیم، چند جملۀ معروف دارد. زمانی که به کانادا دعوت شد، چون کم و بیش ضد آمریکایی بود (البته به سبک خودش) وسط سخنرانی گفت: «زنده باد کبک آزاد!» که سر و صدا شد و آمریکاییها و انگلیسیها عصبانی شدند. در کانادا هم زبان فرانسوی رایج است و هم انگلیسی و این حرف دوگل باعث جنجال شد، ولی در واقع منظورش این نبود که استان فرانسویزبان کبک مستقل شود بلکه بیشتر میخواست از زبان فرانسه دفاع کند؛ بعد از ورود دوگل به کانادا، زبان فرانسه در آن کشور جان گرفت.»
رادیو فرانسه و سفارت فرانسه در تهران