نامه سرگشاده به آقای بانکی مون دبیرکل سازمان ملل متحد
مصونیتی که توسط دول غربی به مسعود رجوی از شروع حضورش در عراق در سال ۱۹۸۶ تابحال داده شده است آنچنان توانی به وی بخشیده که قادر است اعضای سازمان خودش را بکشد و گناه آن را به گردن مقامات عراقی بیاندازد و هیچ ترسی هم از تحقیق، محاکمه و مجازات نداشته باشد.
وقایعی که در روز اول سپتامبر گذشته در کمپ اشرف رخ داد بسرعت بحث انگیز شد چرا که مجاهدین خلق درست بعد از وقوع حمله به کمپ با آمادگی کامل تمامی مطبوعات غربی را با فیلم ها و عکس ها و گزارشاتشان غافلگیر کردند. براستی اگر مجاهدین خلق در این حمله “غافلگیر” شده بودند چرا این همه فیلم و عکس از آن تهیه کرده اند؟
اکنون، یک هفته بعد از آن که مقامات و تیم های تحقیقات نام قربانی شماره ۵۳ این روز را اعلام کرده اند، مجاهدین خلق ناگهان یک باصطلاح “مستند” را سر هم کرده اند که از قطعاتی بسیار کوتاه و کلیپ هایی بی ربط در زمانها و اماکنی مختلف گرفته شده و به هم وصل شده است. هدف این ویدئو بوضوح قابل رویت است. سناریویی نه چندان دلچسب که در فرصتی کوتاه سر هم بندی شده است. در این ویدئو جسد قربانی پنجاه و سوم، مسعود دلیلی، بدون پیراهن و در حالی که مقداری پول ایرانی در کنارش گذاشته شده نشان داده می شود. گوینده مدعی است که این پول را از جیب وی خارج کرده اند. صورت وی بشدت سوخته و قابل شناسایی نیست. گوینده سناریوی مجاهدین خلق توضیح میدهد که که مسعود دلیلی از وجود مخفی گاه زیر زمینی و ضد اتمی مسعود رجوی با خبر بوده و ماموران دولتی عراق را به این محل کشانده تا به این محل مشخص حمله کنند.
و اما داستان این پناهگاه ضد اتمی. این پناهگاه طی سه سال ساخته شده است. یک سال قبل از شروع جنگ اول خلیج فارس شروع شد و طی جنگ ادامه داشت و یک سال بعد از جنگ پایان یافت. این پناهگاه ضد اتمی از روی نقشه ای سوئدی پیاده شده است که در بسیاری از نقاط جهان مشابه آن یافت می شود. تمامی وسائل و تجهیزات این پناهگاه از مواد کاتالیزور برای مستحکم تر کردن بتون مورد استفاده تا وسائل سرمایش و گرمایش و ژنراتورهای خودکفا و حتی دربها و واشرها و فنر های ضد ارتعاش وتوالت ها و آینه های نشکن مورد استفاده در این پناهگاه از طریق فرودگاههای اورلی پاریس و فرونکفورت آلمان به فرودگاه امان در اردن و سپس به عراق آورده شده است. دولت اردن در زمانی که عراق تحت تحریم های بین المللی قرار داشت از این نقل و انتقال کاملا مطلع بود و مسائل آن را حل و فصل می نمود و وزارت دفاع امریکا، پنتاگون نیز کاملا در جریان آن بود. این نقل و انتقالات توسط تیمی تحت مسئولیت علاالدین توران انجام پذیرفت. توران در آن سالها مسئول دفتر مجاهدین خلق در امان و نماینده رجوی در این کشور بود. پنتاگون در زمان بمباران های عراق در جنگ اول خلیج فارس مشخصا به محمد سیدالمحدثین، رابط رجوی با پتناگون، دستور داد تا علائم و پرچم های مشخصی را بر فراز این بنای نیمه کاره نصب کنند تا جنگنده های امریکایی این محل را تشخیص داده و به آن حمله نکنند.
سال ۲۰۰۳ زمانی که نیروهای امریکایی کمپ اشرف را اشغال نمودند این پناهگاه توسط مامورین پنتاگون و سرویس های مختلف دیگر و همچنین نمایندگان ارتش امریکا در عراق مورد بازدید قرار گرفت. این محل بعدا به سران مجاهدین خلق باز پس داده شد و تعهد نمودند که از وجود این محل با نفرات سازمان صحبتی به میان نیاورند. در سال ۲۰۰۹ و زمانی که مسئولیت قرارگاه اشرف از نیروهای امریکایی به نیروهای عراق منتقل گردید، این پناهگاه و جزئیات و اطلاعات مربوط به آن نیز به مقامات عراقی تحویل داده شد. از حدود چند ده تن از نفراتی که همچون من بخاطر دست داشتن در ساخت این محل از وجود آن مطلع بودیم چندین نفر بعد ها جدا شده اند و در مقاطع مختلف اطلاعات آن را بصورت ریز عمومی کرده اند. مشخصات و عکس های ماهواره ای از این مجتمع و بسیاری از مشخصات تکنیکی آن در کتاب “ارتش خصوصی صدام” منتشر شده در سال ۲۰۰۳ و “داستان کمپ اشرف” منتشر شده در سال ۲۰۱۱ آمده است.
این ادعای بسیار مضحکی است که گفته شود حمله کنندگان با تکیه بر اطلاعات و با راهنمایی مسعود دلیلی که دو سال قبل فرار کرده است به این محل آمده اند. اطلاعاتی که حتی جزئیات آن هم در دسترس عموم بوده است. این ادعای بسیار مضحکی است که گفته شود آنها وی را با خودشان برای عملیات نظامی و قتل و کشتار آورده بودند در حالی که وی سنی بیش از پنجاه سال داشته است. این ادعای بسیار مضحکی است که گفته شود نیروی مهاجم با خودش “اسید” آورده بوده تا عمدا صورت یکی از نفرات خودشان را بسوزانند و البته مضحک است که پولی ایرانی که در کنار جسد وی گذاشته شده است برای گرفتن یک تاکسی در ایران کفاف نمیدهد چه رسد به عراق. براستی چرا فردی باید در چنین عملیات و ماموریتی “ارز خارجی” در جیبش بگذارد؟
برای من و برای هر آنکس که با مجاهدین خلق سرو کار داشته است کاملا مشخص است که مسعود دلیلی، نفر ثبت شده در دفاتر سازمان ملل متحد و صلیب سرخ و دولت عراق در بغداد، بعنوان کسی که توانسته از مجاهدین خلق فرار کند و کسی که ناگهان در بغداد گم شده است، یا به اجبار و یا با حیله توسط عوامل مجاهدین خلق به کمپ اشرف برده شده است. بسیاری از اعضای سابق این گروه از مواردی که تلاش مجاهدین برای دزدیدن آنها به شکست انجامیده شکایت کرده اند. از آن جمله دکتر مسعود بنی صدر در لندن و خانم بتول سلطانی در بعقوبه عراق.
شکی نیست که وی در این محل زندانی شده و وقتی آنها متوجه شده اند که چاره ای جز سر به نیست کردن وی ندارند سعی کرده اند تا مدارک و شواهد حضور وی در قرارگاه و از جمله صورت وی را از بین ببرند. بخاطر داشته باشیم که مجاهدین خلق تا زمانی که مقامات عراقی خودشان موفق شدند جنازه دلیلی را شناسایی کنند هرگز به این مسئله اعتراف نکردند در صورتی که همه حاضرین به این مسئله واقب بوده و وی و چهره وی را به خوبی می شناختند. مجاهدین خلق به محض شنیدن خبر محققین عراقی مبنی بر اعلام هویت مسعود دلیلی با دستپاچگی ویدئویی هالیوودی ارائه میدهند تا شاید بتوانند واقعیت ها و جنایاتی را که انجام داده اند تحت الشعاع قرار دهند. جالب است که گوینده این نوار هالیوودی کسی نیست جز حسن نظام الملکی، شکنجه گر و جلاد دستگاه صدام حسین. حسن نظام الملکی از سوی قوه قضایی کشور عراق به اتهام چندین مورد جنایت مستقیم تحت تعقیب است.
یکی از اشتباهات مسعود دلیلی این بود که پس از فرار از مجاهدین خلق حاضر نشد در هتل مهاجر بغداد، جایی که بقیه نجات یافتگان مستقر بودند بماند. این محل در آن زمان تحت حفاظت بالای نیروهای عراقی بود و محل امنی محسوب می شد. متاسفانه وی تمامی هشدارهای نفرات جداشده دیگر را که میخواستند به وی بقبولانند که بودن جداشدگان در کنار یکدیگر و تحت حمایت نیروهای عراقی مطمئن تر است را نادیده گرفت و خواستار انتقال به هتل و محلی به غیر این مکان شد. مکانی که در هر صورت از حفاظت کمتری برخوردار بود.
شواهد و مدارک متعدد و جدی ای وجود دارد که کمترین آن همین فیلم تولیدی خود مجاهدین خلق است که بصورت دستپاچه واکنشی تهیه شده است. همه شواهد و مدارک دال بر این هستند که مسعود دلیلی مشخصا توسط نفرات خود سازمان مجاهدین خلق کشته شده است.
با توجه به این شواهد و با توجه به مسائل کشف شده در مورد بقیه کشته شدگان این واقعه عجیب و غیر قابل توضیح اکنون دیگر می توان گفت که بسیار محتمل است مجاهدین خلق در قتل بقیه آنها هم بنوعی دخیل بوده باشند. بنابراین بسیار واجب و لازم است که این واقعه بصورت فوری و بشکل کاملا شفاف و دقیق مورد تحقیق قرار گیرد.
مقامات سازمان ملل از دولت عراق خواسته اند تا از طرف این سازمان تحقیقات در این زمینه را انجام بدهد ولی همین مقامات سازمان ملل از فراهم کردن شرایط چنین تحقیقی خودداری می کنند. عراقی ها میدانند و میگویند و مقامات دفتر سازمان ملل در بغداد هم میدانند و میگویند که پنتاگون و امریکا در این قضیه عملا سد راه تحقیقات شده اند. ۴۲ تن نجات یافتگان از واقعه اشرف به کمپ لیبرتی منتقل شده اند. اینها شاهدین عینی تمامی ماوقع هستند و همه این ها شخصا مسعود دلیلی را از نزدیک می شناخته اند. از زمان وقوع این حمله در اشرف تا بحال هیچ کس از این نفرات خبری ندارد و با آنها ملاقاتی نداشته. این افراد تحت فرماندهی و هژمونی فرماندهان مجاهدین خلق در کمپ لیبرتی هستند. تاریخچه خشونت بار روابط داخلی مجاهدین خلق و مصونیت مسعود رجوی در قبال کشتار نفرات خودش چنین نشان میدهد که بسیاری از این افراد در کنار افراد ناراضی درون کمپ در پشت درب های بسته تحت فشار و بد رفتاری قرار دارند. چند نفر دیگر باید کشته شوند؟
ما اعضای نجات یافته از فرقه و خانواده های گروگانها در کمپ لیبرتی از شما درخواست می کنیم تا از موقعیت خود بعنوان دبیرکل سازمان ملل متحد استفاده نموده در مقابل وزارت دفاع امریکا، پنتاگون، بایستید و چنین تحقیقی را با فشار و قدرت سازمان ملل به جلو ببرید تا جایی که به نتیجه برسد. خواستار دستیابی تیم های تحقیق و بازجویی به ۴۲ تن نجات یافتگان این واقعه و دیگر نفراتی که می توانند کمکی در این را ه باشند شوید. این تنها راه دست یابی به واقعیت است و آنچه واقعا در روز اول سپتامبر ۲۰۱۳ در کمپ اشرف بوقوع پیوست.
مسعود خدابنده – ایران اینترلینک