تبلیغات گروه رجوی در رابطه با نمایش ویلپنت اهم تولیداتی است که بطور سازمانیافته هنوز در جریان است.این تبلیغات که تقریبا هیج نشریه و تلویزیون معتبری انعکاس آن را تقبل ننمود،به گردن اعضا و هواداران خارج نشین سازمان افتاده و هر روز چند مقاله چرب و چیلی در وصف آن نگاشته و منتشر می گردد تا گرده افشانی کامل گردد.
شاید رجوی توانسته باشد گردوخاک خوبی بپا کرده وسروصدای زیادی براه بیاندازد،اما ماهیت و نتیجه این تجمع استیجاری بیش از هر کسی برای او روشن است، که با چه هزینه ای چه قدمی برداشته و چه موفقیتی کسب نموده است؟
اگر افشاگری شخصیت ها و رسانه های بین المللی در چند سال گذشته وجود نداشت،شاید او می توانست اندکی در باورسازی یا بعبارتی درتحمیق شعور دیگران موفق بوده باشد.اما با پیگیری پروژه های رشوه پردازی به آمریکایی ها توسط وزارت خزانه داری،افشای مواجب گیری بازنشته های آمریکایی برای سخنرانی های مریم رجوی در نشریات بین المللی و افشای خرید مقامات محلی منطقه والدواز،چگونگی و ماهیت اینگونه تجمعات را روشن ساخت.
مضافا اینکه باطن پنهان ویلپنت و چیزی که رجوی را خوش نمی آمد توسط عکاس و فیلم برداری گمنام از سالن ویلپنت افشا گردید.چند هزار آفریقایی،پناهنده ها و بیخانمان ها برای وعده ای غذا یا سه روز تفریح در ترکیب با بازنشسته های آمریکایی که هر کدام بیش از 100.000 دلار پول دریافت کرده بودند و شومن رجوی که آنان را نمایندگان مردم ایران نامید.هنر و پول بیحساب رجوی این توان را برای او بوجود آورده است که جماعتی را رنگ کند و آنان را نمایندگان مردم ایران بنامد!
باید بدانیم که هیچ چیزی در این گروه بی حکمت نیست.رجوی به صحنه ای نیاز داشت که بتواند خود را جایگزین حکومت ایران بنامد.به همین دلیل تماشاگران او نیز باید مردم یا نمایندگان مردم ایران می بودند.با همه این احوالات نه تنها چیزی عوض نشد،بلکه پشت پرده این صحنه های اجباری نشان داد که او و سازمانش بسیار هزینه می کنند و نه تنها هیچ بدست نمی آورند بلکه موجبات آبرو ریزی روز افزون خود فراهم می آورند.
اما ویلپنت امسال تفاوت بسیار کیفی با سالیان گذشته داشت.همزمانی تعطیل شدن قریب ا%