مریم رجوی در حالی از “بنیادگرایی اسلامی” حرف می زند که زنان سازمان تحت فرمان اش به مثابه یک فرقه تمام عیار، افرادی بدون اختیار، بدون آزادی، اما بنیادگرا ترین و خشن ترین سازمان تروریستی برای زنان و مردان ایران می باشد.
روز جعلی زن در ویترین مردانه مریم رجوی
روز جهانی زنان هر ساله در ۸ مارس برگزار میشود. این روز، روز بزرگِ برپایی جشنهایی برای زنان در کل جهان است.(ویکی پدیا)
اما برای زنی که مدعی است پرچم “زن انقلابی مسلمان و پیشتاز” را از فرانسه به دوش می کشد،جعل تاریخ و مناسبت ناخوشایند نیست.تفاوت چندانی نمی کند مراسم بزرگداشت در چه روزی برگزار گردد.آنها بدون یک رابطه منطقی، روز اول مارس را برای چنین نمایشی برگزیده اند.شاید این تحول تاریخی دستاوردهای زیادی برای زنان شرکت کننده در آن جلسه داشته باشد! اما برای زنان ایرانی چطور؟
برخلاف انتظار،ویترین جلسه پر از مردان عضو و هوادار سازمان مجاهدین خلق می باشد.همان هایی که به تازگی رنگ عوض کرده و قرار است از این پس تحت عنوان”کنوانسیون های جوامع ایرانی” فعالیت نمایند.آنهایی که بطور سیستماتیک و زیر پوشش حمایت های مادی و معنوی رجوی روزگار می گذرانند.افرادی که سال ها همراه با او در جنگ های ضد ایرانی شرکت داشته و عملیات های مسلحانه تیم های تروریستی مجاهدین از عراق بر علیه زنان و مردان ایرانی را سازماندهی و هدایت می نمودند.همان هایی که دانشمند هسته ای ترور می کردند، آنهایی که تروریست های “سوری”، “ریگی” و “جیش العدل” را آموزش داده و پشتیبانی می نمودند.
چیزی که باعث می شود جلسه غیر عادی و نمایشی به نظر برسد، بخش جلویی ویترین است.چند مرد گردن کلف و دست به سینه تحت عنوان محافظ و تعدادی زن اروپایی و عرب که با دریافت پول های کلان برای نشستن در کنار مریم رجوی صف کشیده بودند!
عنوان جلسه،”کنفرانس بین المللی به مناسبت روز جهانی زن – زنان پیشتاز مبارزه با بنیادگرایی اسلامی” است. اما جلسه بسیار خصوصی است و از زن ایرانی غیر مجاهد خبری نیست.عجیب است که از میان چند میلیون ایرانی ساکن خارج، حتی یک نفر در این بزرگداشت شرکت ندارد.
در باره این جلسه سایت های مجاهدین نوشته اند؛ ” روز شنبه اول مارس شركت كنندگان در يك كنفرانس بين المللي در پاريس به مناسبت روز جهاني زن، نسبت به نقش رژيم ايران در گسترش بنيادگرايي اسلامي در سراسر منطقه و جهان هشدار دادند.اين كنفرانس با حضور خانم مريم رجوي، رئيس جمهور برگزيده مقاومت ايران و شمار بالايي از شخصيتهاي برجسته سياسي، اجتماعي، هنري و فعالان حقوق بشر و حقوق زنان از 5قاره جهان و هياتهاي نمايندگي از سوي دهها انجمن و سازمان زنان ايراني از سراسر اروپا و آمريكا برگزار شد.”
از همین متن می توان فهمید “کنفرانس بین المللی” مورد ادعای مجاهدین، برای بزرگداشت زنان نبوده است.بلکه نمایشی سیاسی برای سفید کردن چهره زنی است که تا پیش از آن فرماندهی عملیات های تروریستی زنان و مردان تحت فرمان اش در داخل ایران را بعهده داشته است.
مریم رجوی طی همین جلسه دروغ های بسیار بزرگی را در وحشتناک جلوه دادن وضعیت سواد زنان ایران به تصویر کشید. به گفته او؛ زنان ایران از تحصیل در دانشگاه ها محروم می باشند و نمی توانند رشته های مورد علاقه خود را انتخاب نمایند.در صورتیکه طبق آمار سازمان ملل متحد و اکثر خبرگزاری های بین المللی، کشور ایران جوان ترین و با سواد ترین زنان منطقه را در خود جای داده است.دختران و زنان خانواده های ایرانی مملو از دانشجوی تحصیل کرده و دانشگاه ها لبریز از دختران جوان و با سواد ایرانی است.طوریکه سطح سواد و مسئولیت های مدیریتی زنان و دختران ایرانی از کشورهای منطقه بسیار بالاتر بوده و حتی نسبت دانشجوی دختر در بسیاری از دانشگاه ها بیشتر از مردان می باشد.
مریم رجوی در مقایسه با چنین وضعیتی از زنان مجاهدین و زنان حاضر در کمپ لیبرتی بعنوان “زنان پیشتاز و زنان نمونه” نام برد؛”زنانی که در طول دو دهه و در مبارزه با بنیادگرایی بدون جایگزین بوده اند.” و به یمن وجود چنین زنانی “ ايران به پشتوانة سابقة مبارزاتي و فرهنگي مردم آن، و به اتكاي پنج دهه پايداري مجاهدين خلق، كانون رهايي از بنيادگرايي و كانون رهايي زنان و نيل به آرمان برابري است.“
در جلسه دست چین شده، مریم رجوی بجز نام بردن موهوم از “زنان پیشتاز و نمونه” ، به معرفی آنان نمی پردازد.او نمی گوید به کسانی در کمپ لیبرتی اشاره می کند که خانه و زندگی خانوادگی را از آنان سلب نموده است.نه حق ازدواج دارند، نه می توانند بچه داشته باشند.نه پدر دارند و نه خواهر،مادر و برادر(ننگ ما،ننگ ما، فامیل الدنگ ما – شعار مسعود رجوی علیه خانواده ها).با اینکه جنگی در کار نیست، حق پوشش آزاد نداشته و همچنان با یونیفرم نظامی ظاهر می شوند.
او نمی گوید که “زنان پیشتاز لیبرتی” تحت عنوان “انقلاب ایدئولوژیک” اش به اجبار از شوهران و کودکان شان طلاق داده شدند.و هر کسی به “انقلاب” او تن نداد، زندان و شکنجه و در مواردی با قتل روبرو گردید.او نمی گوید که این زنان را به اجبار از شوهرانشان جدانموده و تحت عنوان “شورای رهبری” به عقد مسعود رجوی درآورد و در کمپ اشرف با بدنی لخت و در مقابل مسعود رجوی به رقص رهایی وادار کرد.(در این باره به افشاگری اعضا و شورای رهبری جداشده از مجاهدین استناد می گردد.)
مریم رجوی از زنانی مثال می آورد که بجز خون ، اسلحه و آدم کشی علم دیگری نیاموختند.مثل ماشین روزی 18 ساعت کار می کردند،فرمانده تانک می شدند و در ایران یا عراق دست به عملیات می زدند.کسانیکه احساس زنانگی خود را از دست داده ، بچه هایشان را باید از خود جدا نموده،حق دوست داشتن وعشق ورزیدن به مردان خود را نداشته و برای او می کشتند یاکشته می شدند.
“زنان پیشتاز و نمونه” که مریم رجوی در پاریس آنان را الگوی زنان جهان می نامد، نزدیک به سی سال بجز سیم خاردار و خاکریز پایگاه های جنگی مجاهدین در عراق، جای دیگری را ندیده اند.آنها طی سی سال هیچگونه تحصیل علمی نداشته اند و به همین دلیل اکنون جزو بی سواد ترین زنان محسوب می شوند.
زنان مجاهدین نه تلفن داشته اند،نه اینترنت،نه تماس تلفنی. ماشین شخصی آنها، تانک و زره پوش سازمانی بوده است.نه می توانستند از پایگاه مورد نظر خارج شوند و نه به گردش و تفریح بپردازند.به جز یک کوله پشتی، خانه و وسایل شخصی نیز نداشته اند.
مریم رجوی نمی گوید که “زنان نمونه”اش از حق انتخاب شخصی محروم بوده اند.حتی در درون تشکیلات حق دیدار برادر و خواهر خود را نداشته اند.او نمی گوید چه زنانی را به علت اعتراض در پایگاه های مجاهدین به زندان انداخته، شکنجه نموده و در برخی موارد مزاحمان اینچنینی را از سر راه برداشته و گم و گور نموده است.زنانی که در گرمای بالای 50 درجه عراق، به اجبار باید لباس فرم زمخت پوشیده،پوتین نظامی به پا نموده ، روسری به سرکرده،نماز و روزه به جا آورده و به سینه زنی مذهبی می پرداختند.او در آن جلسه نگفت که زنان مورد اشاره او حق جدا شدن از سازمان و تشکیلات تحت رهبری اش را ندارند!
بنابر این طبیعی است که مریم رجوی در ویترین مردانه اش از زنانی موهوم در ناکجا آباد حرف بزند.مثل داستان های خیالی و یک سرزمین رویایی در میان حاله ای از مه، اما پر از ابهام، اسرار نهفته و واقعیت های انکار نشدنی.
مطمئنا اگر یک زن مستقل و مشرف به زنان مجاهدین در آن جلسه حضور داشت و در عالم تصور، آزادی آنقدر ارزش داشت که اجازه می یافت تصویر واقعی از “زنان پیشتاز مجاهدین” را به همان هایی که با دریافت پول جمع شده بودند ارائه می نمود، سقف جلسه بر سر آن “چرند باف” خراب می شد!
مریم رجوی در حالی از “بنیادگرایی اسلامی” حرف می زند که زنان سازمان تحت فرمان اش به مثابه یک فرقه تمام عیار، افرادی بدون اختیار، بدون آزادی، اما بنیادگرا ترین و خشن ترین سازمان تروریستی برای زنان و مردان ایران می باشد.
دوم مارس 2014
امیر حسین پناهی