سرویس امنیتی دوبی روز چهار شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۹- سوم ژوئن ۲۰۲۰ اعلام کرد یکی از خطرناکترین رهبران باندهای بینالمللی و مرتبط با تیم ترور محمد رضا کلاهی را دستگیر کرده است.
در گزارش این سرویس امنیتی آمده است: «در عملیاتی که روز چهارشنبه انجام شده، سرویس امنیت ملی این کشور موفق شد شخصی بنام امیر فاتن مکی ۲۲ ساله، تبعه دانمارک-مراکش را که یکی از خطرناکترین رهبران باندهای بینالمللی فعال در زمینه ترور و جنایت، قاچاق مواد مخدر و پولشویی بوده است دستگیر کرده است.
این فرد به دلیل جنایتهای وحشیانهاش مورد توجه رسانههای اروپایی و بهویژه اسپانیایی قرار داشته و بهرغم انجام تحقیقات گسترده و تعقیب پلیسی در اروپا، پیش از آن که در دوبی دستگیر شود، هیچ یک از تلاشها برای یافتن محل زندگی و اختفای او نتیجهبخش نبود.»
امیر مکی در جریان تعقیب و گریز بینالمللی چندین بار در آستانه بازداشت قرار گرفته بود و حتی یک بار پس از آن که از ناحیه پا مجروح شد، موفق به فرار از دست نیروهای امنیتی گردید. او متهم است که دستکم سه تن از همکارانش را در شهر مالمو سوئد به قتل رسانده است.
همچنین او متهم به کشتن یکی از رهبران مافیای مواد مخدر اروپا ملقب به مارادونا می باشد.
دیوید آویلا راموس، مشهور به مارادونا، رهبر باند توزیع کوکائین و حشیش در اروپا بود و در نوامبر سال ۲۰۱۸ زمانی که تنها ۳۷ سال داشت در مقابل ویلایی در جنوب اسپانیا به ضرب گلوله کشته شد.
امیر مکی پس از انجام این جنایتها و با وجود این که ۱۲۰ نیروی پلیس اسپانیا برای دستگیری او بسیج شده بودند، موفق به خروج از مخفیگاه خود شده و در دوبی مستقر شده بود.
هنوز میزان ارتباط امیر فاتن مکی با رضوان تقی و باند او و ارتباطش با پرونده ترور محمدرضا کلاهی دقیقا مشخص نشده و در دست بررسی است.
اما بنابه گزارش سرویس امنیتی دوبی و هلند، امیر فاتن مکی با رضوان تقی ۴۲ ساله تبعه هلند-مراکش که چند ماه پیش از او در روز شنبه ۱۶ آذرماه سال ۱۳۹۸- ۷ دسامبر ۲۰۱۹ در دبی دستگیر شده بود ارتباط داشت.
رضوان تقی به دهها ترور و جنایت از جمله قتل محمدرضا کلاهی در آذرماه ۱۳۹۴ متهم شده است.
دادستانی هلند همان ایام در کنفرانس خبری اطلاع داد رضوان تقی متهم به آمریت قتل محمدرضا کلاهی، عامل بمبگذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۰ و احمد نیسی از جدایی طلبان خوزستان، در دوبی بازداشت و به هلند مسترد شده است.
رضوان تقی و تیم های ترور او در هلند، دانمارک، سوئد و دوبی
رضوان تقی ۴۲ ساله با ملیت هلندی مراکشی، رئیس باند تبهکار فرشتگان مرگ است که در هلند مستقر بوده و متهم به چندین فقره قتل و جرم از جمله ۱۱ سوء قصد خیابانی است.
او در صدر لیست فراریان تحت تعقیب هلند بود که برای بازداشت او صد هزار یورو جایزه تعیین شده و پلیس بینالملل – اینترپل حکم جلب او را صادر کرده بود.
بنابه گفته پلیس هلند او پس از یک سال کار شبانهروزی و با کار پلیسی در تاریخ شنبه ۱۶ آذرماه سال ۱۳۹۸ درحالیکه در آپارتمانی در دوبی بوده، بدون حادثه ای دستگیر شده و کسی او را لو نداده است.
همان ایام شایع شده بود که او در ایران بسر می برد. اما پلیس دوبی و هلند که درعملیات دستگیری او همکاری داشتند، اعلام نمودند که رضوان تقی با هویت جعلی وارد دبی شده و مدت ها پس از جستجو و ردیابی او را در آپارتمانش دستگیر نموده اند که پس از مدتی او را به هلند مسترد کرده اند. پیش از او نیز ۲ نفر در هلند به اتهام قتل محمد رضا کلاهی دستگیر و زندانی شده بودند.
در همین رابطه دادگاهی در هلند، دو فرد متهم به قتل محمدرضا کلاهی را به ترتیب به ۲۵ و ۲۰ سال زندان محکوم کرد. بنا بر مدارک این دادگاه، این دو برای قتل محمد رضا کلاهی ۱۳۰ هزار یورو پول گرفته بودند اما مشخص نشد پول را چه کسی پرداخته بود.
دو ماه پس از اولین دادگاه، دادگاه دیگری در هلند اعلام کرد ارتباطی بین حکومت ایران و سازماندهنده قتل محمدرضا کلاهی نیافته است.
محمدرضا کلاهی یا علی معتمد
محمدرضا کلاهی صمدی زاده، از اعضای نفوذی سازمان مجاهدین خلق در حزب جمهوری اسلامی و مسئول برگزاری جلسات آن حزب بود.
محمدرضا کلاهی که به عنوان مسئول فنی تجهیزات صوتی در حزب جمهوری اسلامی نیز کار میکرد، در شامگاه ۷ تیر ۱۳۶۰ برابر ۲۸ ژوئن ۱۹۸۱ بمب را همراه خود به مقر حزب برده و آن را داخل سالن جلسه حزب کارگذاری می کند.
او قبل از انفجار بمب در مقر حزب، که ساختمان حزب ویران شده و سید محمد بهشتی و ۷۲ تن از مقام های برجسته دولتی ایران را کشته بود، به سرعت و قبل از اینکه کسی به او شک کند به بهانه خرید بستنی برای شرکت کنندگان سوار موتورسیکلت خود شده و از صحنه فرار می کند.
او بدون اینکه در دادگاهی در ایران محاکمه شود توانسته بود از مرز خارج شود و به فرانسه بگریزد و مدتی بعد همراه دیگر اعضای مجاهدین به عراق می رود.
او مدتی بعد مسئله دار شده و خواهان خروج از عراق می شود. سازمان مجاهدین او را در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی از عراق به هلند اعزام کرده و در آنجا به عنوان پناهنده و با نام مستعار «علی معتمد» مخفیانه به زندگی می پردازد که بعدها نیز با خانمی شهروند افغانستان ازدواج نموده و از او دارای یک فرزند پسر می باشد.
همسر افغان محمدرضا کلاهی سالها از هویت او بیخبر بود. اما در سال ۲۰۰۰ میلادی پس از انتشار تصاویر او در نشریات ایران از هویت واقعی او اطلاع پیدا کرد.
سرانجام علی معتمد یا همان محمد رضا کلاهی صمدی در تاریخ ۲۴ آذر ۱۳۹۴ برابر با ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵، در سن ۵۶ سالگی در شهر آلمیره هلند در خیابان از نزدیک هدف گلوله دو مرد ناشناس قرار گرفت و در بیمارستان جان سپرد. او در این شهر به عنوان برقکار در شرکت برقرسانی اینکو کار میکرد.
درهمین رابطه خبرنگار بیبیسی فارسی که به منظور تحقیق در مورد کشته شدن علی معتمد سه سال بعد به هلند سفر کرد پس از مشاهده بخشهایی از پرونده قتل نوشت: «پسر و همسر و برخی از دوستان علی معتمد همان روز اول کشته شدن به پلیس هلند میگویند اسم واقعی مقتول محمد رضا کلاهی صمدی بوده، او در ایران حکم اعدام داشته و عضو سازمان مجاهدین خلق بودهاست. این در حالی بود که از دفتر دادستانی هلند به من میگفتند مدرکی ندارند ثابت کند او علی معتمد نیست.
مرتضی حمزه لویی یکی از اعضای سابق سازمان مجاهدین که از دوستان بسیار نزدیک کلاهی صمدی بود هم در بازجویی پلیس و هم در تماس تلفنی با من از پاریس گفت که کلاهی در قرارگاه اشرف مدتی محافظ مسعود رجوی رهبر این سازمان بوده است. با خواندن بخشی از این پرونده که به آن دست پیدا کردیم دهها نفر میدانستند که مقتول محمد رضا کلاهی صمدی است. اما هیچکس حاضر نبوده در سه سال گذشته درباره این کشته شدن صحبت کند.»
اعتراف مسعود رجوی به بمب گذاری در حزب جمهوری اسلامی
سازمان مجاهدین خلق از سال ۱۳۶۰ تا کنون درباره عامل یا عاملین بمب گذاری حزب جمهوری اسلامی سکوت اختیار کرده و در نشریات و تلویزیون خود از این واقعه تحت عنوان انفجار خشم خلق یاد نموده بدون آنکه مستقیما مسئولیت آن را پذیرفته باشد.
تنها سند زنده و اعتراف مستقیم رهبر سازمان مجاهدین خلق به این بمب گذاری، جلسات سری مسعود رجوی با ژنرال طاهر جلیل الحبوش رئیس سازمان اطلاعات و امنیت صدام حسین در سال ۱۳۷۸ است.
در این سند ویدیویی که توسط سازمان اطلاعات و امنیت صدام حسین ضبط گردیده، مسعود رجوی به ژنرال طاهر جلیل الحبوش می گوید: «همانگونه که اطلاع دارید من در سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۶ در پاریس بودم. در آن سالها دشمنیها اینگونه با ما نبود و به ما تروریست نمیگفتند، هر چند کاخ سفید میدانست چه کسی حزب جمهوری اسلامی را در ایران منفجر کرد و چه کسی و چرا عملیات علیه رئیسجمهوری و علیه رئیسالوزرای ایران را انجام داد. آنها میدانستند و خوب هم میدانستند ولی صفت تروریست هم به ما نزدند… تا مقطع آتشبس عددی که خاتمی به عنوان وزیر ارشاد اعلام کرد این بود که مجاهدین ۱۱ هزار نفر از ما را کشتهاند. اما از روزی که به عراق آمدیم، این یک گزارش است از وزارت خارجه آمریکا به عربی که در کشورهای عربی پخش کردهاند. مثلاً لیست جنایات من و مجاهدین را بیان میکند. به عنوان مثال مینویسد: آگوست ۱۹۹۴ من با عزت ابراهیم و علی حسن المجید، وزیر کشور و یوسف حمادی، وزیر تبلیغات عراق جلسه و ملاقات داشتهام… مثلاً در این روزنامه واشنگتنتایمز عکس سیدالرئیس را با من چاپ کرده و نوشتهاند آنها (مجاهدین) ورقهایی در دست صدام هستند و همچنین به مسائلی که بین من و سیدالرئیس گذشته اشاره میکنند…»
ترور محمد رضا کلاهی، با راز و رمزهای بسیاری درهم تنیده شده است. برخی می گویند، رهبران مجاهدین برای از بین بردن یک سند زنده که می تواند مورد استفاده فراوان حکومت جمهوری اسلامی باشد ، او را توسط باندهای مافیایی بین المللی از میان برداشته اند تا دیگر کسی نتواند به او دسترسی داشته باشد.
برخی دیگر نیز می گویند کار، کار عوامل جمهوری اسلامی است که به انتقام انفجار ۷ تیر او را در هلند به قتل رسانده اند. اما دادستانی هلند می گوید که رد پایی از ایران در این پرونده نیافته است.
بنظر می رسد قفل این پرونده بزرگ دارای ۳ شاه کلید است که نزد مجاهدین خلق ایران، جمهوری اسلامی ایران و دولت هلند می باشد.
اکنون که یکی دیگر از همدستان عوامل ترور محمد رضا کلاهی در دبی دستگیرشده و قرار است به هلند مسترد شود، شاید بتواند گوشه ای از این معما را حل نماید. باید دید دریچه ای برای روشن شدن این پرونده پر رمز و راز گشوده خواهد شد یا خیر؟
آریا ایران – يکشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۹ – ۷ ژوئن ۲۰۲۰