“جریان حاکم” که بشدت خود را درگیر توجیه علل به کشته دادن 53 ـ 52 نفر می بیند بعد از گذشت 4 ـ 3 ماه سناریوی جدیدی خلق کرده و بقول معروف “کوه موش زائید”.
اول ماجرا که هنوز سناریو نویسان مربوطه زمان لازم برای “تخیل” و تنظیم یک سناریوی “اکشن” و مهیج را نداشتند، از سر بی پرنسیپی مطلق ـ آنچنان که از برجسته ترین ویژگیهای این جریان است ـ “یاران” 30 ساله را چون “دم دست” بودند متهم به برنامه ریزی آن کشتار کردند… و تا به امروز چه پشتک و واروهائی که نزده اند و النهایه اینک تلاش دارند تا کل داستان را به شکل “هالیوودی” آن “درز” بگیرند….
بنظر من اگر کسی یک جو شرف داشته باشد همین یک نمونه کافیست که با ماهیت این جریان آشنا شود و آنها را مورد قضاوت قرار دهد. چگونه آنها بخود اجازه میدهند بر سر “هیچ” چنین اتهامی را به یاران 30 ساله بچسبانند و اینک بدون کوچکترین اشاره و معذرت خواهی نغمه دیگری را ساز کنند.
البته هیچکدام از این نکات اصل ماجرا نیست، به آن اشاره خواهم کرد.
گزارش “مصور” تهیه شده را که البته تلاش دارند بعنوان “مستند” قالب کنند از ویژگیهای زیر برخوردار است:
ـ فیلمی است طولانی با انبوهی جزئیات و موزیک متن فیلم های جنایی ….که به این وسیله تلاش دارند اصل ماجرا را در این شلوغ کاری گم و گور کنند.
ـ تمام جزئیات این “فیلم” راجع به “مکانیزم” عمل جنایتکاران رژیم و مالکی می باشد. یعنی اینکه مثلا گروه ضربت جنایتکار از کجا و در چه زمانی و با چه نوع تفنگی و …. دست به این عمل جنایتکارانه زدند. این در حالی است که هیچ کس شک ندارد که این عمل توسط رژیم و مزدوران عراق اش صورت گرفته و کوچکترین سوالی در این رابطه مطرح نبوده و نیست. اما جریان حاکم برای وارد نشدن به اصل ماجرا تلاش تامیّ داشته تا با استفاده از این مکانیزم، وارد یک تجزیه ـ تحلیل درست از ما وقع نشود.
ـ باز هم با شلوغ کاری و نشان دادن مشتی کاغذ و فیلم و حرفهای بی سر و ته تلاش دارند تا کلیه کارهای خود را قانونی نشان دهند. فقط بعنوان نمونه یادآور میشوم که مثلا: با نشان دادن فیلم اینکه مقامات عراقی را به “اندرونی” خانه دعوت کرده و از آن بازدید نموده اند می خواهند این نتیجه را بگیرند که تمامی مراحل قانونی و ضوابط دولت عراق را رعایت کرده اند در حالی که امروزه کاملا روشن شده آنها به هیچوجه تن به قوانین آن کشور (خوب یا بد) نداده و علیرغم تعهد کتبی شان، نه تنها قوانین آنها را نقض کرده بلکه در بسیاری توطئه های گروههای غیر قانونی همدست بوده اند. همین امروز نیز می توانید در سایت شازده ببینید که چگونه با عکس و شرح و تفصیلات از آن گروهها حمایت میکنند (خوب یا بد اما بهر حال غیر قانونی). امیدوارم هواداران این جریان اینقدر چشم واقع بین پیدا کرده باشند تا اجازه ندهند با تحریک احساسات آنها، هر ناحقی را حق جلوه گر نمایند. روشن است که حکومت فعلی عراق وضعیت علیه سلامی ندارد اما این موجب نمی شود که یک گروه خارجی با دست باز به نقض قوانین آنها بپردازد… . این را خود شازده بهتر از هر کس میداند و بسیار آگاهانه و عامدانه این سیاست را پیش میبرد. همه دیکتاتورها و دیکتارتورچه ها نیاز “بحران سازی” دارند…
ـ گزارش و فیلم مزبور یک گزارش بی طرفانه و همه جانبه نیست، بلکه از ابتدا طوری تنظیم شده تا با یک سناریو صرفا داستانی و روائی طرح را پیش برده و سر انجام آنها را به هدف مورد نظرشان (خلاصه کردن همه چیز در یک نفوذی؟؟!!) برساند.
ـ در خلال “فیلم” تلاش شده تا به شیوه جیمزباندی نکاتی را که مانده اند چگونه به خورد خلق الله بدهند، در آن بگنجانند، مثلا دست داشتن رژیم در تشکیل کمپ تیف و یا پناهنده بودن افراد در عراق !! که دروغ محض است. و یا نگهداری افراد در اشرف را “عین سرنگونی” خواندن!! و یا بدون اشاره به نام شازده، از آمار 101 نفر صحبت بمیان می آید. راجع به نکته اخیر (تعداد نفرات) نکات زیادی برای گفتن وجود دارد اما بخاطر حفظ جان انسانها و منجمله خود شازده از آن در می گذرم …
ـ چه بسا نشان دادن آن “مرکز فرماندهی زیر زمینی” و سالن مخصوص “رقص رهائی” توسط تلویزیون رژیم، شازده را بر آن داشته تا بفاصله کمی، فیلمی با رنگ بوی خون و اجساد کشته شدگان را برای چرخاندن فضا سر و سامان بدهد.
ـ تاکیدات مکرر مبنی بر اینکه همه کارهای آنها درست و حسابشده بوده و حساب همه کارها را کرده بودند و بناگاه ورود یک عنصر نفوذی همه چیز را کُن فیکون میکند. عینا همان منطق و سناریو فیلم های هالیوودی که همه چیز بستگی به یک شخصیت سوپرمن مثبت یا منفی دارد را تداعی میکند.
ـ تکرار چند باره اینکه اگر این عنصر نفوذی وجود نمیداشت، تعداد کشته شده ها از عدد انگشتان دست تجاوز نمی کرد. آنقدر این حرف طبیعی و راحت تکرار میشود که گویا جان انسانها از از ده تا کمتر باشد هیچ ارزشی ندارد و قابل محاسبه نمی باشد!! وای بر کسانی که در اثر اعمالشان چنین سنگ دل شده اند.
….
اما عنصر نفوذی کیست و داستان نفوذی در این ماجرا چیست؟ (فقط بعنوان یک نکته تا به بحث اصلی برسیم):
من بخوبی زمانی که وی (مسعود دلیلی) به منطقه آمد را بخاطر دارم، او از تیم های عملیاتی رشت بود و از معدود
نفرات تیم های عملیاتی بود که توانست خود را به منطقه برساند و چقدر او را حلوا حلوا که نکردند… مدتی بعد او سر از حفاظت شازده در آورد و برای سالهای متمادی با کلت مسلح شانه به شانه شازده راه میرفت… حال قبل از هر چیز باید این سوال را مطرح کرد که چه شرایط و مناسباتی بوده که او مانند هزاران نفر دیگر و بعد از احراز آن جایگاه خاص تصمیم به جدایی گرفته و احیانا آنطور که جریان حاکم میگوید دست به چنین عملی زده است.
روشن است که اگر وی نقشی در جریان کشتار نفرات اشرف داشته باشد بهر ترتیب محکوم است و عملی بشدت ضد انسانی انجام داده است.
اما اگر به “فیلم” تهیه شده نگاه کنید تناقضات بسیاری در حول و حوش این فرد وجود دارد که به هیچوجه با آنچه که ادعا میشود همخوانی ندارد. در برخی مطالب منتشره در اینترنت آمده که وی بعد از جدا شدن مجددا به اشرف بازگشته و… داستان کشته شدن وی، نحوه کشته شدن و سوزاندن، در آورده شدن لباس، پولهای ایرانی ، بجا گذاشتن جسد وی، “مزدور” نامیدن وی در فردای روز کشتار در حالی که شناخته شده نبوده … سوالات زیادی را ایجاد میکند.
سوالات فوق سوالات “پلیسی” و در کادر یک کار کارشناسی و تحقیقاتی می تواند پاسخ بیابد که علی القاعده باید متخصصین مربوطه به آن پاسخ دهند. اما در شرایطی که یک طرف قضیه شازده و طرف دیگر دولت عراق می باشد روشن است که نمی توان به هیچ نتیجه ای رسید. اما نکته مهم این است که نباید برای روشن شدن کل موضوع بر روی این نکته تمرکز کرد، کاری که شازده بشدت در پی آن است. چه فرقی در اصل ماجرا ایجاد میشود که یک عنصر نفوذی در آن نقش داشته باشد یا نداشته باشد. مگر اصل موضوع به این نکته بر می گردد؟ النهایه کل داستان به دو سناریو ختم میشود:
ـ یا نیروهای عمل کننده به کمک یک نفوذی این ماموریت جنایتکارانه را انجام داده اند.
ـ و یا نیروهای عمل کننده بدون کمک یا نفوذی این جنایت را انجام داده اند.
در هر دو صورت جنایت انجام شده است حال اینکه چه اشخاص و نفراتی (ایرانی رژیمی یا عراقی مالکی یا محافظ شخصی شازده) در آن شرکت داشته و عامل اجرائی بوده اند اصلا نکته مهمی نیست مگر اینکه بخواهیم با بزرگ کردن این موضوع روی اصل جریان را بپوشانیم.
اصل ماجرا چیست و روی چه چیزی باید تمرکز کرد:
اگر این فیلم را بدقت دنبال کنید، کاملا روشن میشود که مطلقا بحث حفاظت و فروش اموال در کار نبوده و تمام داستان این بوده که با نگاه داشتن یک “جای پا” در اشرف تلاش کنند افراد را از لیبرتی به آنجا بازگردانند. امید و تلاش آنها این بوده که با خرید زمان و دست دست کردن شاید که دولت عراق عوض شده و آنها امکان ماندن در عراق را پیدا کنند. در تمامی این مدت هم همگی شاهد بوده ایم که شعار بازگشت به اشرف لحظه ای قطع نمیشد. این سیاست و خط اصلی بوده که شازده از روز اول آنرا دنبال کرده و از دادن هر بهائی منجمله راه اندازی چندین درگیری و کشته شدن افراد برای تحقق آن ابائی نداشته.
بنابر این علت کشته شدن نفرات در اشرف را فقط باید در پافشاری در پیشبرد چنین خطی دید و لاغیر. هر بحث دیگری منجمله بحث “نفوذی” به بیراهه کشاندن موضوع، تلاش برای پاک کردن دستانشان از آلودگی به آن خونها و همچنین کشاندن بحث به حوزه “مکانیزم” کشتار است.
اگر به شکل ورود و خروج شازده، رژیم و دولت عراق به این ماجرا نگاه کنید، دقیقا شیوه هایی مشابه و مافیائی و سراسر اکنده از دروغ و فریب است. وقتی کسی اصل ماجرا را پنهان میکند و موضوع کوچک را عمده می نماید بزرگترین دروغ را گفته، آنها همگی نیاز به چنین اعمال و سوژه هایی دارند تا حیات خوار و خفیف شان را ادامه دهند. کلمه ای راست و درست و صادقانه از آنها در نخواهد آمد چرا که وجود خود را در تضاد با آن می بینند.
10 دی 92(31 دسامبر 13)
هادی افشار
saeidjamali@yahoo.com
منبع:پژواک ایران