چند ماه اخیر شاهد تحولات وتنش های زیادی در صحنه سیاست جهانی که در رابطه با ایران روی داده است که البته منشا همه آنها سیاست رییس جمهور امریکا ترامپ می باشد هستیم.
از جمله اینها بالارفتن قیمت ارز وبه دنبال آن افزایش قیمت ها وقبل تر از آن هم ابراز نارضایتی مردم که در تظاهرات های خیابانی خود را نشان داد. وحتی نخست وزیر اسراییل هم با نشان دادن یک عکس وانمود کرد که رژیم در حال توسعه برنامه های اتمی می باشد که با بی توجهی سران کشور ها روبرو شد حتی امانو مدیر کل آژانس انرژی اتمی آن را به تمسخر گرفت وگفت که دستگاه تحت مدیریت وی با استناد به هر گفته ای نمی تواند اقدام به بازرسی از سایت های رژیم کند.
اما جالب تر از همه واکنش سازمان مجاهدین بود. اول از خو د آقای رجوی که بعد از مخفی شدن نام “شیر خفته” را روی خودش نهاد در این همه کش واکش هنوز هم به اختفا ادامه میدهد . طبعا سازمان هم تلاش دارد از این وضعیت آشفته وپر تنش برای خود کلاهی تهیه کند . سازمان که بعد از شکست در عملیات فروغ استراتژی” تغاری بشکند ماستی بریزد” در پیش گرفته است هر آنچه طوفان در منطقه وجهان وداخل ایران وزید چیزی عایدش نشد که نشد.
اگر به سایت های رسمی وغیر رسمی درشبکه های اجتماعی سری بزنید پر است از موضع گیری های مقامات امریکایی علیه ایران همین نشان از عدم پایگاه مردمی این سازمان دارد چرا که اگر کوچکترین حسابی روی منابع داخلی داشت اینقدر محتاج این موضع گیری ها نمی بود.
حتی بعضی از افراد ساده لوح هم فکر میکردند که آمریکا به مصداق عبارت ” دشمن دشمن من دوست من هست ” سیاستمدران آمریکایی یک نیم نگاهی هم به سازمان خواهند انداخت . اما با موضع گیری رسمی وزارت خارجه آمریکا که گفت سازمان مجاهدین خلق هیچ پایگاهی در میان مردم ایران ندارد ودیگر اینکه سیاست آمریکا تغییر رژیم نیست آب پاکی بر روی دست این افراد ریخت.
پیشتر از این هم جان بولتون یکی از حقوق بگیران ثابت سازمان به محض رسیدن به پست رسمی دولتی پیشنهاد مذاکره با رضا پهلوی را داد وهنگامیه خبرنگاری از وی در رابطه با موضعگیری های قبلی اش به نفع سازمان پرسید با صراحت تمام گفت که ” من آن موقع حرف یک شهروند آمریکایی را میزدم ولی الان دارم سیاست دولت آمریکا را منعکس میکنم جان بولتون یکی از گران ترین شرکت کنندگان در جلسات سازمان بود.
با وجودیکه در داخل تشکیلات هم سازمان با کنترل و مراقبت های تشکیلاتی برای ایزوله کردن هر چه بیشتر افراد حتی در داخل مقر باصطلاح اشرف سه سعی داشت این خبر بین افراد پخش نشود فایده نداشت وباعث هر چه بیشتر شدن فضای یاس در بین اعضای گیر افتاده در تشکیلات شد.
چرا که رجوی بدون پشتوانه مردمی در داخل و اشرف یا بقول خودش کانون نبرد استراتژیک از دست داده که دیگر چیزی نداشت برای وعده وعید ها وزمان بندی سرنگونی تنها اهرمی که داشت موضع گیری های تند وتیز دولت ترامپ وتیم وی بود که همه پنبه هایش را رشته کرد چون اخرین زمابندی سرنگونی را بر اساس گفته جان بولتون ۱۹ بهمن امسال تنظیم کرده بود که گفت رژیم جمهوری اسلامی چهل سالگی خود را نخواهد دید که البته بقول خود بولتون حرف یک شهروند آمریکایی بود ونه سیاست امریکا وبعد که رجوی دید بقول خودش از دکل سرنگونی خبری نیست دوسال دیگر تمدید کرد وحال روز آن بیچاره هایی را که همه پوشال بودن تحلیل های رجوی را میبینند ولی باید برای این همه تیز بینی وقدرت تجزیه تحلیل های رهبری به پشت بلندگو های نشست رفته وبه تعریف وتمجید ازرهبری بپردازند.
این است سرنوشت کسی که فکر میکرد رهبر هست واول به مردم خودش پشت کرد وبعد هم به نفرات خودش محتاج یک موضع گیری از کسانی که قبل تر ها از آنها امپریالیست ها یاد میکرد ویکی از گناهان شاه را وابستگی به امپریالیسم یاد میکرد ودر خاتمه هر کتاب وجزوه اموزشی مرگ بر امپریالیسم را فرموش نمی کرد
حمیرا محمد نژاد، آلمان، ۱۷٫۱۰٫۲۰۱۸
حمیرا محمد نژاد، زنان ایران