5.5 C
Paris
Monday, December 23, 2024

بحران روحی و روانی در فرقه رجوی

ayattoolllllah_iraj_final
عکس ایرج مصداقی در سایت رجوی

بحران روحی و روانی در فرقه رجوی

در نیمه سال 2014 هستیم. بحران روحی و چند گانگی شخصیتی اعضا و هواداران، آنچنان کالبد بی رمق فرقه رجوی را درنوردیده است که با هیچ وزنه ای قابل قیاس نیست. از یک طرف توهم های گوناگون واز سویی دیگر ناهنجاری های اخلاقی در تشکیلات توتالیتر رجوی ، منبع سرشاری برای سرعت بخشیدن به روند اضمحلال و فروپاشی کامل می باشد.   این بلای عظیم فقط برای لیبرتی نشین ها نیست. خوش نشینان اورسوراواز و سایر کشورهای اروپایی نیز از امواج این طوفان بزرگ در امان نخواهند ماند!

از “حیوان لیبرتی”، گل سرسبد نوشته های محمد اقبال  تا “غلامرضا خسروی” و نامه های منسوب به او در سایت مریم رجوی. از “خرمگس – رحمان حیدری” تا مطلب “پژواکیان…” و دیگر نوشته های افترا آمیز که به طور مرتب در سایت های مجاهدین منتشر می گردد، نشانه های قطعیت چند جمله فوق است.حتمیت و قطعیت در فروپاشی بارگاه بی فرهنگ رجوی که ما فقط گوشه های بسیار ناچیز آن را می بینیم و شاهد هستیم.

از قدیم الایام که مسعود رجوی سردیگراعضای سازمان را کلاه گذاشت، بنیاد ها را به دلخواه تغییر داده و در مسیر خیانت به مردم و وطن فروشی از هیچ تلاشی دریغ ننمود، تا باد به غبغب انداختن مریم رجوی در کنار ملازمان یا جنگ طلبان غربی و یاوه سرایی درباره مردم ایران، محصولاتی بهتر از آنچه اشاره رفت نمی توان یافت!

اینها بنا به اعتقادی که رجوی در مغزشان کاشته، خواهر و برادر تنی خود را مزدور، بی غیرت و بی شرف می خوانند. تا لکه شرف ناداشته در حراج مردم ایران به دشمنان بر پیشانی شان سیاه تر نگردد، و مبادا حریم نقد و انتقاد به رجوی فراتر برود. بی آنکه ذره ای به معانی “غیرت” ، “شرف” و … از روی آگاهی و خارج از تارهای تنیده فرقه، اعتقاد و ارادت نشان دهند، در خدمت به رجوی هر گندی را بالا می آورند. تا از مقربان گردند. مقربان تشکیلات درهم شکسته ای که یک “اشرف” را نتوانست نگه دارد واکنون مدعی ساختن هزار نمونه از آن در ناکجاآباد تخیلات و توهمات می باشند. و منتقدان را مانع از دستیابی به چنین مرحله ای می دانند. این نمونه از عقل های سلیم در کجای این کره خاکی یافت می شود؟

شاعر سابق مجاهدین، آقای اسماعیل وفا یغمایی گفته است، محمد اقبال بیش از 40 سال سابقه مبارزاتی دارد. اگر پس از 40 سال خیانت و دوندگی بیهوده در تشکیلات رجوی که نام آن را “مبارزه” می نهند، چنین باید دهان را به سیاهی و هرزه درایی باز نمود، چه حاصل؟

اگر محصول یک “تفکر”، یک  حرکت آنارشیستی تحت عنوان “مبارزه طولانی مدت” و یک گروه مزدور خارجی با یدک کشیدن نام “سازمان انقلابی”، فحاشی تحت عنوان “دفاع از رهبری” و بریدن زبان منتقدان است، آیا نباید درب این جنون آباد را گل گرفت؟

با خواندن نوشته های حضرات مجاهدین، حال هر آدمیزادی بهم می خورد. اما از آنجا که هنوز هژمونی حاکم برتشکیلات با رجوی است، شبهه بسیاری وجود دارد نسبت به اینگونه افراد که قلمشان با دستور حرکت می کند و با دستور باز می ایستد. وگرنه وجود شان برلاوجود ارزشی نداشت. چرا که در جوامع مدرن، اینگونه افراد یا در دارالمجانین سکونت می یابند یا به دلیل تعرض به جان ، ناموس و آزادی دیگران در زندان اند.

از این جهت باید به رجوی بسیار تبریک گفت که توانسته است فاصله بسیار عظیمی بین اعضای فرقه  و ارزش های انسانی در جامعه بشری ایجاد نماید !

یکی را چو سعدی دلی ساده بود                  که با ساده رویی در افتاده بود

جفا بردی از دشمن سختگوی                      ز چوگان سختی بخستی چو گوی

ز کس چین بر ابرو نینداختی                        ز یاری به تندی نپرداختی

یکی گفتش آخر تو را ننگ نیست؟                خبر زین همه سیلی و سنگ نیست؟

تن خویشتن سغبه دونان کنند                      ز دشمن تحمل زبونان کنند

نشاید ز دشمن خطا درگذاشت                    که گویند یارا و مردی نداشت

بدو گفت شیدای شوریده سر                     جوابی که شاید نبشتن به زر

دلم خانهٔ مهر یارست و بس                         ازان می‌نگنجد در آن کین کس

چه خوش گفت بهلول فرخنده خوی              چو بگذشت بر عارفی جنگجوی

گر این مدعی دوست بشناختی                  به پیکار دشمن نپرداختی

گر از هستی حق خبر داشتی                     همه خلق را نیست پنداشتی

 سعدی (بوستان )

 

8 ژوئن 2014

امیر حسین پناهی

 

 

AriaNews
AriaNewshttps://www.ariairan.com/
اخبار اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، اقتصادی، علمی از سراسر جهان در Aria News | آریا نیوز
آخرین خبرها
اخبار مرتبط