شماری از خانوادههای زندانیان سیاسی اعدامشده در دهه شصت متنی با عنوان «منشور دادخواهی» منتشر کردهاند که در آن بر مبارزه با سلب آزادی «چه در نظام شاهنشاهی و چه در رژیم جمهوری اسلامی» تاکید شده است.
انتشار این متن کمی پس از انتشار «پیمان دادخواهی» انجام میشود که به امضای چهرههایی از داخل و خارج ایران رسیده است.
همچنین دهها استاد دانشگاه و پژوهشگر ایرانی سرشناس و ایرانشناس برجسته با بیانیه کوتاهی حمایت خود را از «منشور مطالبات حداقلی» تشکلهای صنفی و مدنی داخل ایران اعلام کردهاند.
پیش از این هشت چهره اپوزیسیون خارج از کشور از تلاش برای تدوین یک «منشور همبستگی» خبر دادهاند، متنی که به گفته آنها قرار بوده تا پایان ماه جاری میلادی (چهار روز دیگر) به سرانجام برسد.
این متون در حالی منتشر میشوند که با ورود به ششمین ماه از اعتراضات، تجمعهای خیابانی نسبتا فروکش کرده، اما برخلاف رویه پس از سرکوب در سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸، تلاطم سیاسی به طور چشمگیری ادامه دارد.
زخمخوردگان هر دو رژیم سرکوبگر
خانوادههای اعدامشدگان دهه شصت در «منشور دادخواهی» خود گفتهاند: «آزادی یکی از پایهای ترین حقوق انسانی و اساسیترین خواسته های مردم ستم دیدۀ ایران است که بیش از صد سال برای آن مبارزه کرده اند؛ حقی که چه در نظام شاهنشاهی و چه در رژیم جمهوری اسلامی همواره با خشنترین شیوهها و ابزارهای خفقان و کشتار سرکوب شده است.»
آنها این متن را با عنوان «خانوادههای خاوران» امضا کردهاند. خاوران گورستانی در جنوب تهران است که شماری از اعدامشدگان دهه شصت در آنجا دفن شدهاند. بخشی از این گورستان هم به گورهای دستهجمعی اعدام شدگان تابستان ۶۷ اختصاص دارد.
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کنونی ایران، یکی از مقامهایی بوده که در آن اعدامهای گروهی و مخفیانه نقش مستقیم داشتند.
خانوادههای خاوران با اشاره به اعدامها، قتلهای زنجیرهای و کشتن روشنفکران، سرکوب جنبش دانشجویی و کشتار معترضان در سالهای ۸۸، ۹۶ و ۹۸گفتهاند ابعاد سرکوب «چنان گسترده و خشونت آمیز بوده که نه تنها سراسر ایران، بلکه جهان را به اعتراض واداشته است.»
آنها افزودهاند: « شگفت آنکه در این میان جنایتکاران و شکنجهگران رژیم سابق امثال پرویز ثابتی بیرون خزیده و داغ خانوادههای دادخواه را که عزیزانشان زندانی و زخم خوردۀ هر دو رژیم سرکوبگر و آزادیکش بودهاند، تازه کردهاند.»
پرویز ثابتی، که پیش از انقلاب از مقامهای ساواک شاه بود، در یکی از تظاهرات مخالفان در آمریکا حضور یافته و این حضور واکنشهای بسیاری را برانگخیته است.
هواداران شاهزاده رضا پهلوی از حضور آقای ثابتی استقبال کرده و عکس او را در تجمعهای خود حمل میکنند.
در مقابل برخی از مخالفان حکومت ایران از حضور او انتقاد کرده و میگویند حمایت از دستگاه امنیتی که به نقض حقوق بشر و شکنجه معروف بوده با خواستههای دموکراتیک جنبش اعتراضی کنونی ایران همخوانی ندارد.
خانوادههای خاوران ضمن همدردی با «همۀ خانوادههای داغدار که عزیزانشان طی ۴۴ سال گذشته در زندان ها شکنجه و اعدام یا کف خیابان کشته شدهاند» گفتهاند که «همۀ آمران و عاملان و کسانی که در هر لباس و موقعیتی در قتل، شکنجه، اعترافگیری اجباری، صدور احکام حبس و اعدام مخالفان به هر نوعی دست داشتهاند باید در دادگاههای صالح علنی با حضور خانوادههای داغدار و وکلای انتخابی آنها محاکمه و مجازات شوند.»
آنها همچنین بر لغو کامل مجازات اعدام به عنوان یک «قتل عمد سازمان یافتۀ حکومتی و عملی شنیع و غیرانسانی» تاکید کرده و خواهان آزادی بیان و آزادی تشکل و آزادی تجمعات، اعتراضات و اعتصابات شدهاند.
آنها همچنین تاکید کردهاند که «دادخواهی» خود را مستقل از احزاب و رقابتهای سیاسی و در همراهی با « مبارزۀ مردم آزادیخواه برای دستیابی به آزادی، رفاه و برابری» به پیش میبرند و «هیچ اتکا یا چشم امیدی به هیچ منبعی از قدرت و ثروت نداریم.»
حمایت دانشگاهیان از «کارزارها و مبارزات سامان یافته توسط سازمانهای مردمی درایران»
دهها نفراز چهرههای شناخته شده دانشگاهی ایرانی و همچنین چند ایرانشناس برجسته، با امضا بیانیه مشترکی حمایت خود را از «منشور مطالبات حداقلی» اعلام کردهاند، این متنی بود که چند تشکیلات کارگری، صنفی و گروه مدنی داخل ایران در روزهای گذشته منتشر کردند.
چهرههای دانشگاهی چون یرواند آبراهامیان، ژانت آفاری، آصف بیات، اعظم خاتمی، کامران متین، نیره توحیدی و محمدتوکلی طرقی، گفتهاند که از اتحادیههای کارگری امضاکننده «منشور مطالبات» حمایت میکنند و از نظرشان آنها «که در جستجوی تغییرات اجتماعی از درون و پایین جامعه ایرانند.»
امضاکنندگان این بیانیه میگویند منشور مطالبات «با الهام از جنبش زن، زندگی، آزادی تدوین شده، جنبشی که در ماههای گذشته در خیابانها، مراکزِ کار، مدارس و دانشگاههای ایران جاری بوده، مبانی لازم را برای ساماندهی مبارزهای گستردهتر برای ساختن ایرانی آزاد و عدالتمحور برای همه ایرانیان بدست میدهد.»
آنها موادی چون «مبارزه برای آزادی همه زندانیان سیاسی، لغو مجازات اعدام، جدایی دین از دولت، تامین برابری جنسیتی، لغو تبعیض و ستم ملی و مذهبی، برقراری دموکراسی رادیکال، عادی سازی روابط با کشورهای دیگر، تامین عدالت اجتماعی و حفاظت از محیط زیست کشور» را مبنایی دانستهاند که «میتواند تغییرات بنیادی لازم را برای کشور به ارمغان آورد.»