9.6 C
Paris
Wednesday, December 25, 2024

اظهارات مضحک کندی در اثبات حقانیت مجاهدین

کلکسیونی از اعضای کنوانسیون ضد ایرانی رجوی در گردهم آیی 19 بهمن - پاریس
کلکسیونی از اعضای کنوانسیون ضد ایرانی رجوی در گردهم آیی 19 بهمن – پاریس

پاتریک کندی: ” اگر شما نمی دانيد که آينده ايران چگونه خواهد بود فقط نگاهی به عکسهای زيبای اشرف بياندازيد…”!!

سازمان مجاهدین اخیرا گردهمایی با عنوان جوامع ایرانیان مقیم آمریکا در کالیفرنیا برگزار کرده که طی آن تام ریج و فرزند کندی معروف یعنی پاتریک کندی در آن سخنرانی کرده اند. صحبت هایی که از فرط تکرار و کلیشه ای بودن مدت ها است حتی هواداران سازمان دیگر رغبتی به خواندن آنها نشان نمی دهند. و اگر هم بخوانند بیشتر از سر وظیفه تشکیلاتی و الزام است تا علاقمندی و کنجکاوی! اما بعضا در این سخنرانی ها اظهاراتی بیان می شود که هر چند کلیشه ای و تکراری اما به دلیل تلاشی که برای نوبیانی این مطالب تکراری صورت می گیرد جالب و خواندنی و صدالبته مضحک و مسخره می شوند.

صرفنظر از حرف های تکراری پاتریک کندی در این گردهم آیی اما وی سخنانی در اثبات حقانیت مجاهدین بیان کرده که بیش از هر چیز از پرت و پلاگویی و بلاهت گوینده آن حکایت می کند. کندی که بسیار اصرار دارد آینده فرضی به قدرت رسیدن مجاهدین در ایران را ماده و به نوعی بر این ادعا دلایل واقعی و قابل لمس ارائه دهد در پاسخ به این سوال فرضی که آینده ایران با مجاهدین چگونه خواهد بود می گوید:

” اگر شما نمی دانید که آینده ایران چگونه خواهد بود فقط نگاهی به عکسهای زیبای اشرف بیاندازید. برای این که تصوری از آینده ایران به عنوان کشوری آزاد و دموکرات با آزادی برای شهروندانش داشته باشید. به عکسهای اشرف نگاهی بیاندازید. به صورتهای اشرفیان و ساختمانهایی که در بیابان بنا کرده و ساختند، نگاهی به شهر زیبای اشرف بیاندازید.”

بعید است که نگاه تمام آمریکایی های طرفدار مجاهدین به واقعیت تلخ و خونبار و تراژیک اشرف تا این اندازه سطحی، ابتدایی و نازل و بامسه ای باشد که برای اثبات ادعا به چند عکس اکتفا کنند. به گمانم اگر چنین مبنایی برای قضاوت و حقانیت کافی باشد نه تنها مجاهدین که خیلی های دیگر هزار بار بهتر از مجاهدین و واقعی تر از آنها می توانند کسب مشروعیت و حقانیت کنند. با هر میزان ارادت و با هر میزان درآمدزایی بابت چنین افاضاتی اما به هر حال آن کسانی که بابت چنین خزعبلاتی دلار می گیرند، اگر قرار باشد تا این اندازه سطحی و آبکی از چیزی و کسی طرفداری کنند، می شود مصداق هجو و طنز و دست انداختن و النهایه دم و دستگاه خودشان را با این اراجیف به ورشکستگی می کشانند. طرح این ادعاها آن هم درست در زمانی که نه از تاک نشانی مانده و نه از تاکستان و فی الحال هم مجاهدین با شرط بیرونی نشدن، بی سرو صدا و دسته دسته در حال انتقال از لیبرتی به کشورهای ثالث هستند و اشرف هم بالکل واگذار و در حال تبدیل به موزه شده، واقعا به چیزی خیلی بیشتر از بلاهت نیازمند است! مضاف بر اینکه آن اشرف مورد نظر آقای کندی سوای آن تصوری که ایشان ارائه می دهند خیلی چیزهای دیگری هم در دل خود نهفته دارد که ای کاش در نشان دادن شان به افکار عمومی اینقدر امساک به خرج داده نمی شد. آنچه آقای کندی به عنوان مدینه به آن می بالد در واقع ترکیبی از چند خیابان و پل و ساختمان و البته گورستانی است که بیشتر از همه آن نمادها و نشانه های توسعه توی چشم می زند و اتفاقا تاکید رجوی هم بیش از هر چیز روی بزرگ کردن آن است. و الا ساختن این چند بنا و پل و خیابان و آن هم پس از سه و نیم دهه و توسط کسانی که کاری جز این نداشته که یا در نشست های مغزشویی بنشینند و یا از صبح علی الطلوع تا غروب کار بکنند، وقتی می تواند ملاک قرار بگیرد که با چیزی و موقعیتی مادی و واقعی در بیرون و در دنیای واقعی مقایسه شود!!

اگر نگاه واقع گرایانه و منطقی و حتی حسابگری باشد باید که بداند این میزان عمر و با این همه نیرو باید که به جای ساختن این چند خیابان و پل تا حالا در موضوع توسعه شهری شق القمر کرده باشند. البته اینها را باید فاکتور گرفت از مقرهای زیرزمینی برای امنیت و رفاه رهبری مجاهدین که در نوع خودش حتی می تواند اعجاب آور باشد. اما هیچ ربطی به منظور نظر آقای کندی ندارد! و یا اشاره به چهره نگران و مضطرب تک تک خانواده هایی که ساعتها پشت دیوار اشرف برای یک لحظه ملاقات با عزیزانشان انتظار می کشند، و سازمان اجازه چنین ملاقاتی را نمی دهد تا جایی که بعضی از آنها این آرزو را باید به گور ببرند؛ اتفاقا ایشان اصرارشان به این است که حتی المقدور و تا آنجا که می توانند وارد مقولات اینچنینی نشوند! آقای کندی برای تصویر سازی چهره تک تک ایرانی ها در ایران تحت حاکمیت مجاهدین اصرار دارند به چهره اشرف نشان ها نگاه کنید. یعنی چهره و قیافه عده ای سالخورده و از رمق افتاده و بیمار و رنجور و نزار به زعم ایشان می شود آدرسی برای ساختن فردای ایران به دست مجاهدین. همچنانکه وقتی ایشان ادعا می کند:

“اگر سازمان مجاهدین خلق ایران نبود، دنیا هرگز از برنامه مخفی اتمی رژیم ایران با خبر نمی شد. این سازمان مجاهدین خلق ایران و مقاومت ایران بود که دنیا را در مورد توسعهٴ سلاح اتمی ملاها بیدار کرد. بدون مریم رجوی و اشرف، جهان و مردم ایران نمی دانستند که برای رژیم ملاها آلترناتیوی هست. نمی دانستند که جایگزینی برای این رژیم وحشی، بیرحم، و دیکتاتور هست.”

کسی نیست از ایشان بپرسد که اگر دولت مدنظر(سازمان مجاهدین) اینقدر در دستیابی به صلح و در مقابله با تهدید جنگ و اتمی شدن ایران به شما و جامعه جهانی خدمت کرده، پس چرا هم کیشان شما و جانشینان خلف مرحوم ابوی با ناجیان آمریکا، اینقدر باید به قول ایرانی ها نمک نشناس باشند که این دولت را در لیست تروریستی قرار داده و نیز کماکان نسبت به آنها بی اعتماد و دست به عصا برخورد کنند.؟

بهار ایرانی – مجاهدین دبلیو اس

 

 

 

AriaNews
AriaNewshttps://www.ariairan.com/
اخبار اجتماعی، فرهنگی، ورزشی، اقتصادی، علمی از سراسر جهان در Aria News | آریا نیوز
آخرین خبرها
اخبار مرتبط