هفده سال پیش تابستان سال ۲۰۰۱ میلادی روزهای سیاهی که هیچگاه انرا فراموش نخواهیم کرد نشست های بزرگی تحت عنوان نشست های طعمه توسط مسعود رجوی و مریم رجوی برگزار شد ، این نشست ها که تقریبا به مدت سه ماه و اندی طول کشید یکی از شنیع ترین نشست های تاریخی این سازمان است . در همین نشست ها بود که رجوی بیانیه ۵۸ ماده ای را خطاب به تمام قربانیان درون فرقه خواند و بعد انرا بصورت کتابچه بیانیه ۵۸ ماده ای تحت عنوان طعمه بین تمام قربانیان توزیع کردند ، هدف رجوی زنده بگور کردن همه قربانیان بود .
محتوای بیانیه ۵۸ ماده ای رجوی در یک کلام چیزی جز سرکوب وحشیانه قربانیان نگونبخت در درون مناسبات نبود از انجا که تمام استراتژی و ایدئولوژی رجوی در طی سالیان به شکست منتهی شده بود و از انجا که قربانیان دیگر تحمل این همه دیوانگی این خودشیفته قدرت را نداشتند و از طرفی موجی از نارضایتی کل سازمان مجاهدین را فرا گرفته بود رجوی تصمیم به سرکوب قربانیان داشت به هر وسیله ممکن حتی به قیمت کشتن نفرات زیرا بحران به بالاترین حد ممکن خود رسیده بود ، در همین نشست ها بود که بسیاری از قربانیان نگونبخت را هزار بار بدتر از سنگسار کردند و بجای سنگ تف می انداختند و علنا میگفتند اگر بخواهیم اعدام تان میکنیم این شعاری بود که در تمامی نشست ها به صراحت میگفتند ، همچنین در همین بیانیه ۵۸ ماده ای نیز به صراحت زندان وشکنجه و تحویل داده شدن به گرگ های صدام حسین در ابوغریب نیز اورده شده بود .
اگر چه یاداوری ان روزهای سیاه و تلخ روح همه ما جداشدگان از این فرقه را می ازارد اما این یاداوری از ان جهت قابل توجه است که این فرقه برای کارناوال سالیانه خود در ویلپنت بیانیه ۱۰ ماده ای برای مردم ایران تهیه کرده و در سالهای پیش نیز با همین بیانیه ۱۰ ماده ای میخواستند سر مردم کلاه بگذارند که ما ازادیخواه هستیم ما عدالت میخواهیم برابری زن ومرد میخواهیم و انسان ازاد است که انتخاب کند و حجاب ازاد است و خلاصه تعدادی شعار که بدون شرم و حیا اعلام میکنند براستی اگر اینها ذره ای شرم و حیا دارند بیانیه ۵۸ ماده ای شان را هم اعلام کنند تا مردم بدانند با چه کسانی طرف هستند ، مگر رجوی نمی گفت بیانیه ۵۸ ماده ای ثمر خون ماست اگر رجوی یک گرم حتی یک گرم انسانیت در درونش باقی مانده و درست میگوید بفرمائید ان بیانیه ۵۸ ماده ای را هم اعلام کنید تا مردم بدانند پشت پرده شما چیست .
سی هفت سال پیش در ۳۰ خرداد سال شصت رجوی با شروع جنگ مسلحانه بسیاری از جوانان این میهن را به کام مرگ کشید و سپس خود گریخت واز ان تاریخ تا به امروز که نزدیک به سی و هفت سال سپری شده است چند ده هزار نفر قربانی این شیاد شده اند شیادی که برای رسیدن به قدرت خود را به هر لجنی الوده کرده است و اینک پس از اینهمه ویرانسازی خود را الترناتیو هم جا میزند اگر چه دشمنان ایرانزمین هم این را میدانند اما انها علیرغم این اگاهی تلاش میکنند از این فرقه بعنوان مزدور همه جانبه استفاده کنند ، و نمایش سالیانه کارناوال های فرقه رجوی نیز بخشی از ان است .
کارناوال هائی که شرکت کنندگان ان نه تنها ایرانیان نیستند بلکه تماشاچیان داخل صحنه ان تعدادی پناهندگان از کشورهای مختلف که بدون اطلاع از محتوای برنامه و شناخت این فرقه اورده میشوند بعضا به بهانه های سفر بی هزینه به پاریس یا از این دست شارلاطان بازیها ، همچنین سخنرانان ان هم یا تعدادی از بازنشستگان هستند یا که جنگ طلبان امریکائی و یا از این دست افراد که شرکت انها هم مابه ازای دریافت مبالغ هنگفتی پول همراه است که کمترین ان ۳۰ هزار دلار بوده است .
واقعیت این است ایران امروز هیچ ربطی به فرقه رجوی ندارد مردم ایران هیچگاه خیانت های این فرقه را فراموش نکرده و فراموش نخواهند کرد .
